🔴 رهبر انقلاب، روز عید مبعث سخنرانی خواهند داشت.
🔹 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در عید مبعث پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، پنجشنبه ۲۱ اسفند، ساعت ۱۰:۳۰ سخنرانی خواهند نمود.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
*👚امروزه لباسهای پشت نویسی شده که وارد بازار شده است بدون اینکه معنای نوشته روی آن بررسی شده باشد.......*
Vixen زن شرور
Nude لخت
Whore فاحشه
Sow ماده خوک جوان
Pig خوک
Theocrasy شرک به خدا
Hussy زن گستاخ
Vice گناه، فساد
Chorus girl دختر رقاصه تو جمع
Lusts شهوت، هوس
Dram ظرف شراب
Adulterer مرد زناکار
Eccentricity بي قاعدگي
Adultery زنا، بي ديني
Charm . دلربا. طلسم، فريفتن
Base-born حرامزاده
Bawdy ****، زشت
Mason فراماسوني
Tippler ميگسار
Atheist خدانشناس
sister for sale خواهر برای فروش
Take me من را ببر
touch me مرا لمس کن
*🔸منتشر كنيد تا هموطنان با آگاهی و دقت بیشتری خرید نمایند.*
البته خودتون آگاه هستید چون الان همه درگیر خرید و.... هستند یادآوری این پیام هم خالی از لطف نیست.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
در جاده بصره خرمشهر، "علی اکبر دهقان" همینطور که می دوید از پشت ، از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکرش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت ، همه به گریه افتاده بودند.
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم.
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام ، اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد.
خاطرات شهدا ❤️
#شهدا_شرمنده_ایم
شادی روح شهدا صلوات 🌸🌸🌸
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
در جاده بصره خرمشهر، "علی اکبر دهقان" همینطور که می دوید از پشت ، از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکرش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت ، همه به گریه افتاده بودند.
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم.
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام ، اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد.
خاطرات شهدا ❤️
#شهدا_شرمنده_ایم
شادی روح شهدا صلوات 🌸🌸🌸
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
در جاده بصره خرمشهر، "علی اکبر دهقان" همینطور که می دوید از پشت ، از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکرش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت ، همه به گریه افتاده بودند.
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم.
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام ، اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد.
خاطرات شهدا ❤️
#شهدا_شرمنده_ایم
شادی روح شهدا صلوات 🌸🌸🌸
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
#شهدا_شرمنده_ایم
شادی روح شهدا صلوات🌸🌸🌸
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری
شهیدان کسانی هستند که
شیطان ترس مبارزه با آنهارا دارد...
#_سیره عملی#_شهدا
#_لباس خاکی ها
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey
مجتبی:
✨﷽✨
🌼داستان آموزنده
✍پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
«ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین کره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
:
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇
@khademalshohadarey