eitaa logo
#خادمان‌‌‌شهدا_کانال کشوری
420 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲زندگی و عاقبتمون مهدوی و شهدایی ان شاالله 🤲 https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
السلام علیک یا ابا عبدالله 🥀🥀 ( ۲ ) مهر پانصدو شصت و ششمین( ۵۶۶)روز ☀️ وچهل ۴۰ مرتبه ذکر ☀️ متوسل می شویم به ⬇️⬇️⬇️ کشتی نجات اباعبدالله(ع) و شهیدای معززراه اسلام ⬇️⬇️⬇️ 🌹 نوید صفری 🌹محمدرضا سنجرانی ☀️☀️☀️ ⏰ شروع ⏮ ۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب ❇️ ادامه ⏮ تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید🤲 ☀️☀️☀️ دوستان معنوی گرانقدر اولین نیتمان از 🌺توسل به شهدا و زیارت عاشورا 🌺 ✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد وپس ازآن⬇️⬇️⬇️ ✅نماز اول وقت ⛔️ترک گناه ✅حاجات شخصی ⏰زمان قرائت زیارت عاشورا ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد 🥀🥀 ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید دعای خیر در حق همدیگر را فراموش نکنیم 🤲 https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
تاریخ تولد : 1356/04/22 محل تولد : مشهد تاریخ شهادت : 1396/07/01 محل شهادت : دیر الزور - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا (ع) من در طول سال‌ها دیدم که او چطور عاشق رزم است. حتی همان لحظه‌ای که در حرم عقد کردیم و با هم به زیارت امام رضا(ع) رفتیم به من گفت: تو هم همسر من و هم از این به بعد بهترین رفیق من هستی و یک دوست، بهترین‌ها را برای دوستش می‌خواهد و گفت: برای من دعا کن که بشوم. سال۸۱ هیچ حرفی از جنگ نبود و همان جا این خواسته او را قبول کردم. به نقل از همسر شهید https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شرایط سخت میدان نبرد... شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
((دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!)) نفسم بند اومده بود، قلبم تندتند می زد وسرم داغ شده بود.. توی دلم حال عجیبی داشتم. حالا فهمیدم الکی نبود که یک دفعه نظرم عوض شد. انگار دست امام (ع)بود و دل من ازنوزده سالگی اش گفت که قصد ازدواج داشته و دنبال گزینه مناسب بوده. دقیقا جمله اش این بود;((راست کار نبودن،گیر وگور داشتن!)) گفتم:((ازکجا معلوم من به دردتون بخورم؟)) خندید و گفت:((توی این سالا شما رو خوب شناختم!)) یکی از چیزهایی که خیلی نظرش را جلب کرده بود، کتاب هایی بود که دیده و شنیده بود می خوانم. همان کتاب های پالتویی روایت فتح، خاطرات همسران شهدا. می گفت:((خـوشم میاد شما این کتابارو نخوندین بلکه خوردین!)) فهمیدم خودش هم دستی برآتش دارد. می گفت:((وقتی این کتابارو می خوندم، واقعا به حال اونا غبطه می خوردم که اگه پنج سال ده سال یا حتی یه لحظه باهم زندگی کردن، واقعا زندگی کردن! اینا خیلی کم دیده می شه، نایابه!)) من هم وقتی آن ها را می خواندم، به همین رسیده بودم که اگر الان سختی می کشند، ولی حلاوتی را که آنها چشیده اند، خیلی ها نچشیده اند این جمله راهم ضمیمه اش کرد که: ((اگه همین امشب جنگ بشه، منم می رم ..مثل وهب! )) داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹