eitaa logo
#خادمان‌‌‌شهدا_کانال کشوری
424 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
... نحوه شهادت: اصابت ترکش در ناحیه ی پهلو و بازو و کمر در همان کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزاداری شرکت می نمود. _ با اوج گرفتن انقلاب، با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکرالله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می نمود که چندبار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت . ایشان به بهشتی و آیت الله خامنه ای علاقه فراوانی داشتند. مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
داستان شهادت 💠در آغوش یار راوی: شهید محمود اسدی نقل از نوار خاطرات صبح روز پنجم اردیبهشت محمد پس از سرکشی به نیروها به داخل سنگر آمد... ساعت 5/7 صبح بود و روز دوم حضور نیروها روی ارتفاعات. محمد نشست کنار ورودی سنگر... حال و هوای خوشی داشت. انگار می‌دانست به کربلایش نزدیک شده است! محمود اسدی که خودش هم بعدها شهید شد، با او صحبت می‌کرد. در مورد آرایش نیروها و امکان پاتک عراقیها و... سنگر کوچک بود و پنج نفر کنار هم بودند که یکدفعه با صدای انفجار سنگر خراب شد! خدمتکن شهید شده بود اما بقیه بچه‌هایی که در سنگر بودند مجروح شده بودند. گرد و غبارها که خوابید محمود، محمد را دید که همانطور که نشسته بوده مجروح شده. سریعاً به سراغ او رفت. مش رجبعلی مسئول تدارکات داشت دنبال دوربین می‌‌گشت و می‌گفت باید عکس بگیرم. ببین محمد چه لبخند قشنگی دارد. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپش بود و بازوی راستش هم غرق در خون بود. محمود تعجب کرد و گفت: چطور خمپاره از بالا خورده و اینطور در دو طرف بدن زخم ایجاد کرده! لبهای محمد هنوز تکان می‌خورد. محمود گوشش را جلو آورد اما نفهمید محمد چه می‌گوید. محمد را سریع به پایین منتقل کردند و سوار آمبولانس کرده و خودشان برگشتند. هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پشت بی‌سیم اعلام کردند برادر تورجی رفت پیش حاج حسین! می‌گویند حال و هوای اردوگاه درست مثل زمانی بود که حاج حسین خرازی شهید شده بود. تا چند روز در اردوگاهها فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای محمد را پخش می‌کردند. بیشتر مناجاتها و مداحی‌های محمد در مورد امام زمان عجل‌الله فرجه بود... محمود خیلی ناراحت بود تا اینکه شبی خواب محمد را دید؛ خوشحال بود و بانشاط. لباس فرم سپاه تنش بود. چهره‌اش هم بسیار نورانی‌تر شده بود. یاد مداحی‌های او افتاد و پرسید: محمد، این همه در دنیا از آقا خواندی توانستی او را ببینی!؟ محمد در حالی که می‌‌خندید گفت: من حتی آقا امام زمان عجل‌الله فرجه را در آغوش گرفتم 📚 کتاب یازهرا https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای شنیدنی درمورد شهید محمدرضا تورجی زاده https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
( ایشان در عشق خدا سوخته بوده. ) یکی از همرزمان و دوستانشان می‌گفت : حجره‌ای داشتم نزدیک حجره آیت‌ الله‌ جوادی‌ آملی و ایشان از آنجا گذر می‌کرد. روزی نوار دعای کمیل شهید تورجی را گوش می کردم که آقای جوادی آملی وارد حجره شدند و پرسیدن این صدای کیه ⁉️ ایشون سوخته اند.. گفتم صدای یک شهیده گفتند نه شهید نیستند سوخته اند ایشان (در عشق خدا) سوخته است. گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان یازهرا(س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده ... آغاز : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ پرواز :  ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
05_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
17.87M
مستند صوتی شنود ✅جلسه پنجم 🛑 نورانی ترین قطعه سلام در نماز 🛑 سلام آخر نماز خطاب به چه کسانی است؟ 🛑چرا نور کربلا از همه بیشتر است؟ 🛑چگونه به نور برسیم؟ 🛑بیمارستان، بدترین مکان برای جان دادن!! https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
هر شب به یاد بودن، نعمت‌وسعادتی است که باید قدرش را بدانیم و خداراشاکرباشیم که شهدا قبولمان کردند و به لحظه لحظه زندگیمان نظر می‌کنند و درمحفل نورانی و آسمانیشان راهمان دادند وجه حس خوب‌و لذت‌بخشی است‌با شهدا رفیق و همراه شدن... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹