نصفه شبا اگه از خواب پریدی همینجوری نگیر باز به خواب ...
ب این فک کن کی کارت داشته که بلندت کرده ـــ☺️
حداقلش روکن به قبله بگو
صل الله علیک یا اباعبدالله💔
#وعده_شبانگـاهے_عاشقـانِ_مهــدی✋
🌸نـذر سلامتی و فرج امام زمان ارواحنا فداه
هر شب #سه مرتبه سوره #توحید را قرائت میکنیم و ثوابش را به محضر #امام_عصر_ارواحنا_فداه هدیه میکنیم تا ظهور ایشان نزدیک و سلامتی ایشان پایدار باشد.
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💖
#زندگی_به_سبک_شهدا👌
#طـنـزجـبهہاے😂
- محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟😊
-چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..😑😩
-پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!!😐😂
یا مثلا میگفت:«پاشو جون من ،اسم سه چهار نفر مؤمن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم!😟😊
هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم!
#شهید_مسـعـود_احمدیان🌷
#نماز_شب
هدایت شده از 🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
✨روز ظهورتو چه سرافکنده می شوند،آنان که درخواندن دعای فرج تو کم گذاشتند✨😔
🌹مابرانیم که این ذکر جهانی بشود🌹
✅ ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
🔸🔸🔸🔸
💠السلام علیک یا اباصالح المهدی عج💠
🔔قرار دل به رسم هرشب ساعت
🌺دعایی که درزمان غیبت بایدهرروز خوانده شود 👇🌺
اللهم عَرِفنِی نَفسَک،فَاِنَک اِن لَم تُعَرِفنِی
نَفسَک لَم اَعرِف رَسُولَک،،،،
اللهم عَرِفنِی رَسُولَک،فَاِنَک اَن لَم
تُعَرِفنِی رَسُولَک،لَم اَعرِف حُجَـتـَک،
اللهم عَرِفنِی حُجـَتـَک فَاِنَک اِن لَم تُعَرِفنِی حُجَـتَک،ظَلَلتُ عَن دِینِی،،،
یااَللهُ،یَا رَحمـٰنُ،یَارَحیم،یَامُقَلِبَ القُلُوب،
ثَبِت قَلبِی عَلیٰ دِینـِک،اِنَّهُم یَرَونَه بَعیدًا وَ نَـرَاهُ قَـرِیبَا،،،،،
🌸دعای فرج🌸
🌿🌹بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🌹🌿
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاء،ُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ
وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب،ُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمين بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين..
✨وبراي سلامتي حضرت ولیعصر روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء✨
اَللّـهُمَّ كُنْ لِّوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه، في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة، وَلِيّاً وَحافِظاً
وَقائِداً وَناصِراً، وَدَليلاً وَعَيْنا
، حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
اَللَّهُــــمَّ صَلِّ عَلـــَی مُحَمـّــــــَدٍ وَآلِ مُحَمـّـــــَدٍ وَعَجّـــِــلْ فــَرَجَهُــــــمْ وَالــْعَــنْ أعْدائــَهــُــمْ أجْمَعیـــــــنْ
🌿 اللهم عجل لولیک الفرج🌿
🌿واحفظ قائدنا الامام الخامنه ای🌿
دعا برای رزمندگان و مدافعان حرم فراموش نشه.🌹
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
@khademe_alzahera313
جانم فدای نام تو یا صاحبالزمان
قربان آن مقام تو یا صاحبالزمان
جان میدهم بخاطر یک لحظه دیدنت
دل عاشق سلامِ تو یا صاحبالزمان
▪️تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
@khademe_alzahera313
#قرآن69🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیان ....
و آنجا که دو دریا به هم میپیوندند،
و ... یَخْرُجُ مِنْهُما اللّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ،
و از آنها
مروارید و مرجان هایی، برای بشر رونمایی میشوند که روزی سبب درخشش تمام زمین خواهند بود.
#آسمانی_ترین_پیوند 🌟
@khademe_alzahra313
🎊🌕🎊🕋🎊🌕🎊
🌸پیامبر صلی الله علیه و آله:🌸
🌙 پاکترین و پرارجترین روزها نزد خداوند،#دهۀ_اول_ماه_ذی_الحجه است.
#موعظه
🌼🕋🌼
❤️السَّلامُ عَلیکَ یا موسَی بن جَعفر الکاظِم،البر الوفیّ الطّاهر
🧡السَّلامُ عَلَیک یا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا، یا شَمسَ الشموس وَ انیسَ النُفوس
💛السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الجَواد، الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ
💚السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد الهادی، الزَّكِيَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼دو نور خدا محرم همدیگه میشن
🌺رو سر همه اهل زمین نقل می پاشن
🌼 ملائکه تو آسمونا کِل می کشن
🌺بادابادا مبارک به همه
🌼 عروسی علی و فاطمه ...
🎤 حسین_طاهری
#سرود 👏
🎊ازدواج امام علی(ع) و حضـرت زهــرا (س)
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻 فصل سوم قسمت 8⃣6⃣ ژیلا با ترس و انزجار به دمپا
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت 9⃣6⃣
از لب تاقچه قرآن را برداشت و شروع به خواندن کرد:
))والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوه و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانیه و یدرئون باالحسنه السیئه اولئک لهم عقبی الدار))🌻
((و کسانی که برای نیل خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه کرده اند و نماز را برپا داشته اند و از هر آنچه روزی شان کرده ایم پنهان و آشکارا می بخشند و بدی را با نیکی دفع می کنند ،اینانند که نیک سرانجامی دارند.🌹
و کم کم آرام گرفت.آرام گرفت و دو سه ساعتی خوابید😴
اما روز بعد دوباره کابوس عقرب ها شروع شد🦂
عقرب ها دوباره آمدند. از کجا؟نمی دانست.اما آمدند.خیلی راحت در همه جا
می چرخیدندروی در ودیوار،در کف آشپزخانه و همه جا🦂🦂
طوری که وقتی ژیلا
می خواست راه برود،ممکن بود پای او روی عقرب ها
می رفت😞🦂
توی آشپزخانه،روی ظرف ها،و حتی توی دستشویی و ظرفشویی هم پر از عقرب شده بود وژیلا دیگر نمی دانست که چه کار باید بکند؟😞🦂🦂
از ترس تمام رختخواب را روی تخت انداخته بود و خودش و مهدی روی آن بودند.ژیلا کنار مهدی،روی تخت می نشست و ساعت ها به در و دیوار نگاه می کرد👀👀
از بس عقرب کشته بود ،دیگر خسته شده بود .شمرده بود یک روز بیست و پنج عقرب کشته بود اما عقرب ها تمام نشده بودند و ژیلا دیگر
نمی دانست که چه کار باید بکند.😞😏
عقرب ها به خانه های همسایه ها هم هجوم
آورده بودند🦂🦂
از ابراهیم هم خبری نبود.ژیلا می دانست که وقتی چند روز از ابراهیم بی خبر می ماند،یعنی حمله ای در کار است.😞😢
و می دانست هنگام حمله کار بر ابراهیم آن قدر سخت
می شود که نه امکان گلایه
برای ژیلا فراهم می شود و نه انصاف حکم می دهد که ژیلا بتواند از ابراهیم گلایه کند.😢
چرا که می دانست ابراهیم الان در میان آتش و خون دارد دست و پا می زند😔
دارد گام بر می دارد.🚶😔
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻 فصل سوم قسمت 9⃣6⃣ از لب تاقچه قرآن را برداشت
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت 0⃣7⃣
و آتش اندرآن هیزم افکندند و نه شبانه روز می سوخت و حرارت آن چنان شد که هیچ کس را زهره نبود که از آن حوالی گذر کند.پس ابراهیم را بیاوردند.دست و پای در زنجیر کرده ،استوار بسته،بی جبه و پیراهن .پس به حیلت ابلیس ،ابراهیم را اندر منجنیق نهادند و در میان آتش انداختند و آتش اندر وی رسید و خواست که او را در خود فروبرد ،که خداوند جبرئیل را بر کی نازل کرد که ((برو ابراهیم را بر پر گیرو جبرئیل ابراهیم را بر پر گرفت و به او گفت که ((من جبرئیلم .هیچ حاجت داری؟اگر حاجتی داری بخواه.😊
و ابراهیم گفت:که ((من حاجت به خداوند خویش دارم و او هر کجا خواهد مرا فرو آورد))👌
و آتش به امر خدای متعال بر ابراهیم سرد گشت و چون نیک نظر کرد ،چشمه ای آب دید در کنار او پدید آمده💧💧🌊
تازه روی و پرجوش.جرعه ای از آن بیاشامید گوارا.پس صدای مرغان هوا برخاست و به روزی چند آن جای مرغزاری پدید گشت،نزه و خرم به امر خدای و نمرود چون ابراهیم را بدان جای و بدان حال دید ،اندوهگین و متعجب گشت و سخت بشکست در خویش😔
ژیلا چشم به در دوخته بود و حرکت عقرب ها🦂و مهدی👶را در اغوش
می فشرد ،همان گونه که روی رختخواب ها ،و بالای تخت نشسته بود و در خیال خویش آمدن ابراهیم را می دیداز میان آتش و خون،از میان دود و باروت و توپ تانک و خمپاره میدان های بی پایان معین و انفجار و الله اکبر.😰😰
شب آمده بود و ابراهیم اما هنوز نیامده بود.عقرب ها🦂🦂نبودند.عقرب ها شب ها نبودند.یا بودند و ژیلا آن ها را نمی دید.😏😏
پند روز بعد کسی در زد.ژیلا از جا پرید.می خواست برود در را باز کند که صدای گریه مهدی را شنید👶
ترسید که مبادا عقرب ها به او نیش زده باشند،😰😰
به سرعت به سمت مهدی برگشت او را از روی رختخواب بلند کرد.لباس هایش را بالا زد و چیزی ندید😰😰
او را لخت کرد و لباس هایش را تکاند .باز هم چیزی ندید.😥😥
دوباره صدای در زدن آمد.ژیلا با ترس و احتیاط از روی
رختخواب پایین آمد و به طرف در رفت😢😢
بعد یادش آمد که چادر سرش نکرده .برگشت.چادرش را سر کرد و دوباره رفت سمت در و پرسید:کیه؟😢😥
جوابی نیامد...یعنی چه؟😕
دوباره پرسید:کیه؟☹️☹️
باز هم کسی جواب نداد.مضطرب شد.با دقت بیشتری نگاه کرد.😰😰
ناگاه سایه ی مردی روی شیشه ،روی در بلند آلومینیومی اتاق افتاد.👨
سایه ی یه مرد غریبه توی هال .ژیلا ترسید😰😰
آن سایه ،سایه ی ابراهیم نبود .چون اولا همیشه او دو سه ساعت بعد از نیمه شب
می آمد😰😰
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
ادامه ی این داستان ان شاالله فردا در کانال
#طنزشهدایی❤️
خواستگاری خواهر
فرمانده...🌹
اومده بود از فرمانده
مرخصی بگیره
فرمانده یه نگاهی بهش
کردوگفت:
(مے خواے برے ازدواج
کنے؟)
گفت:
(بله مے خوام برم خواستگارے)
فرمانده گفت:
(خب بیا خواهر منو
بگیر!!!)
گفت:
(جدے میگے آقا
مهدی؟)
گفت:به خانوادت بگو برن
ببینن،
اگه پسندیدن بیا
مرخصے بگیر برو!!!
اون بنده خداهم
خوش حال😍
دویده بود مخابرات
تماس گرفته بود
به خانوادش گفته بود:
فرمانده ی لشکرمون
گفته بیاخواهرمنو بگیر،
زود بریش خواستگاریش
خبرشو به من بدید😄❤️
بچه هاے مخابرات
مرده
بودن از خنده😂!
پرسیده بود:
چرا می خندید؟
خودش
گفت بیادخواستگاری
خواهرمن!
بچه ها گفتن:
بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره،
دوتاشون ازدواج کردن
یکیشونم یکی دوماهشه😂❤️
#شهیدمهدےزین_الدین🌹
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیان .... و آنجا که دو دریا به هم میپیوندند، و ... یَخْرُجُ مِنْهُما ال
*مـثل ره گــم ڪرده ها اهـل ولنـتاین نیستیم*
*روز عـشقِ شیـعیان پیــ💖ــوند زهــرا و عـــلـی ست*
#عیـدتون مبارڪـ دوستـان🤩
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
#دامــــــاد_حضــــــــرتــــــ_مـــــــادر...
#زندگـی_به_سبڪــ_شهـــدا
👈 هر وقت ڪه مـادر واسه سـر و سامـون دادن پسـرش نقشه ای میڪشید ... ميگفت:"بچه های مردم تیڪه پاره شدن ... افتادن گوشه ڪنار بیابونا ... اون وقت شما می گید ڪاراتو ول ڪن بیا زن بگییییر ...؟!!!" 💔
👈 با همه این اوصاف ... وقتی پیام حضرتــ امام (ره ) رو شنید ... راضـی شد و مادر و خواهرشو فرستاد برن خواستگاری ... ولی بهشون نگفته بود ڪه این خانوم همسر شهیدن ..! تجربه زندگی مشــــتــرڪو داشتم ... بعد شهادتــ همسرم ...۶ مـــاه هــر چـــــی خـواســـتـگـار اومده بود ردشون
ڪــــردم ...نـمــی خـواســـتـم قـبــول ڪنــم ...اولش ...جوابم به مصطفی هم منفی بود ...! پـیــغـام فرستاد:"امـــــــام گـفـتـن: بــا هـمـســــــــرای شُـــــــــهــدا ازدواج کـنـیــد . قـبـــول نـڪــــردم ، گـفـتـــم:"تــا ســــالگرد همسرم بـایــــد صــبــر ڪـنـیــد💔 ..."گفتش:"شــــمــاســــــیـّـدیــن ... مـیخـوام دومــــــاد حـضـــــرت زهــــــــــــرا (سلام الله عليها) بـشــــــم ... دیـگــــه حـرفــــی نـــزدم و قبول ڪردم ...💍
👈 یه ڪارت دعـوت واسه امام رضـا (عليه السلام) نوشته بود که فرستادش مشهد 💌
یه ڪـارت هم واسه امام زمان (عج) ڪه انداخت تو مسجد جمڪـران ... 💌 یه کارت هم واسه حضرت زهرا و حضرت معصومه (سلام الله عليها) بُردش قم و انداخت تو ضريح ڪـريمه اهل بيت ... 💌
👈 درست قبل عروسی ...حضرت زهرا (سلام الله علیها ) اومده بودن به خوابش به بی بی عرض کرد : "خانوم جان ...! من قصد مزاحمت واسه شما نداشتم ؛ حضـرت تو جوابش فرموده بود : چـرا بايد دعوت شما رو رد ڪنیم ...؟ چرا به عروسیتـون نیایم ؟ ڪی بهتر از شما ...؟ ببین ... همه مون اومـدیم ... شما عزیـز ما هستی مصطفـی جـان 💚💚💚
دو هفتــه بعد از عـروسیــمون هم دستـم را گذاشـت تـوی دست مـادرش و گفت : دوسـت دارم دختـر خوبـی برای مادرم باشـی و رفت جبهـه .💔
#گـر_نگاهـی_به_ما_ڪـند_زهــرا_س💚💚
👈ڪـــاری ڪــنیم ڪــه در مجالسمـــــون
ورود ممنــــوع بـــرای مادرمـــــون نداشتــــه باشیــــم .👉
✍همسر بزرگوار شهید مصطفی ردّانی پور
#خاطرات_ناب
#زندگی_به_سبک_شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khademe_alzahra313