eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است..! . سید ابراهیم کیست؟ 🌷به ابراهیم هادی بسیار علاقه داشت. خاطراتش را برای دوستان تعریف می‌کرد. 🌷بارها کتاب سلام بر ابراهیم را خریده و به دیگران هدیه میداد. 🌷در صفحه اول می نوشت: وقف در گردش. پس از مطالعه در اختیار دیگران قرار دهید. 🌷شهید سید مصطفی صدر زاده فرمانده گردان عمار لشکرفاطمیون، ابراهیم هادی را الگوی خودش قرار داد و حتی نام جهادیش را سید ابراهیم نهاد. 🌷شهید مدافع حرم 🌹یادش با ذکر 🍃 🌺🍃اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 به خاطر به مدت سه روز پرچم پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان نیمه برافراشته بود . کـه در انگلستان برای او ساختند . 🌹 🕊
🥀💐🌹🕊🌹💐🥀 همه نیروهایش در عملیات شهید شدند و او تنها مانده بود و باید عقب نشینی می کرد. در این میانه، با گروهانی از نیروهای بعثی مواجه شد. سینه را سپر کرد و گفت: من علی چیت سازیان هستم، عقرب زرد. حال دیگر خود دانید اگر می خواهید مقاومت کنید من تا آخرین گلوله با شما خواهم جنگید در غیر این صورت تسلیم شوید تا جان سالم به در برید. وحشت بر جانشان افتاد از بس که درباره شهامت هایش از فرماندهانشان شنیده بودند و خود را تسلیم کردند، گروهان به حرکت در آمد و علی دور آنها می چرخید. دیده بان فریاد زد که گروهانی در حال پیشروی است و باز هم فریادی دیگر که دست نگه دارید، شلیک نکنید به نظر می رسد علی باشد. نزدیک و نزدیکتر شدند بله علی بود و گروهانی که به اسارت گرفته بود . 🌹 🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 که پاسخش را کوبنده داد . دکتر محمدحسین مدرّس می‌گوید : «در کنار بودم که دو نفر آمدند که یکی فرنگی بود. پس از لحظه‌ای مردی که مترجم بود گفت: ایشان سفیر انگلیسند. چکی تقدیم می‌دارند برای این که به هر نوع صلاح بدانید مصرف نمایید . گفتند : چک ، چیست؟ مترجم گفت : چک براتی است که بانک می‌گیرد و مبلغی که در آن قید شده می‌پردازد . خندید و گفت : به ایشان بگویید من پول و چک قبول ندارم . اگر کسی خواست به من پول دهد ، باید آن را تبدیل به طلا کند و بارِ شتر نموده ظهر روز جمعه هنگام نماز به مدرسه سپهسالار بیاورد و آن جا اعلام کند این محموله را مثلاً انگلستان یا هر جای دیگر برای فرستاده تا من قبول کنم . بعد از ترجمه این سخنان، مرد فرنگی چیزی گفت. مترجم رو به کرد و گفت : ایشان می‌گویند : شما می‌خواهید در دنیا حیثیت ما را نابود کنید . با خنده گفت از چیزی که نترسید !» 🌹 🌹 شادی روح و
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌴 نهضت جنگل قیامی مردمی بود که در یکی از حساس ترین دوره های تاریخی ایران شکل گرفت 🌴 این نهضت، از جنگل های گیلان آغاز شد و سپس روستاها و شهرهای این استان را دربرگرفت و هفت سال ادامه یافت 🌴 رهبر نهضت جنگل، ، طلبه آزادمنش و انقلابی و فردی فروتن، خوش برخورد و پای بند به اجرای دستورهای دینی بود 🌴 نهضت جنگل با حمله نیروهای دولتی سرکوب شد، ولی نام میرزا و مقاومت های مردانه اش در برابر ستم و تجاوز، در خاطر مردم ایران زنده و جاوید ماند و الگویی برای مبارزان بعدی گردید
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 🌹 🌹 كلاس دوم راهنمايى كه بود، عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند و هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد. صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت را براى ما مى آورد. پدر ، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم. چون با كارى كه انجام مى داد، موافق بودم. يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد. پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد. توى مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟ مى گفت: اين عكس ها ذهن را خراب مى كند.
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 برقِ نگاهـت... قدرتِ گنـاه را از من گرفــته من تا ابد به عهد خویش با چشمانت پایبندم... وقتی نگاهت به من است! مگر می شود دست از پا خطا کرد ؟ تو هم و هم .. 🌹 🕊
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊 استان کرمان ، شهرستان « رابر »، روستان قنات ملک، خانواده هفت نفره حاج حسن سلیمانی! قاسم فرزند سوم بود و با نان کشاورزی و لقمه حلال بزرگ شد . "نوجوان روستازاده، جهانی شد چون نام بلندی داشت" راهی کرمان شد، بنایی می کرد، درس می خواند، کاراته کار می کرد، برنامه و تدبیر داشت برای زندگیش، هوای برادر کوچکترش و دیگران را هم داشت. مربی رزمی شد فرمانده شد سردار شد شهید شد شهر و روستا ندارد. کشور و قاره ندارد. امکانات و... ندارد. آن چه که انسان را می سازد،‌همتی است که خدا به همه داده است. آن چه که زندگی ها را پیش می برد، عزم و اراده ای است که از لطف الهی سرازیر شده است. آن چه که انسان را جاودانه می کند و مؤثر، بندگی خداست. غفلت از خدا تمام آنچه که داریم را می برد . و گناه مانع
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 حجّت‌الاسلام علی شیرازی، با اشاره به ساده‌زیستی گفت : تاکنون این را نگفته‌ام اما اکنون که ایشان شده‌اند می‌گویم که یک ریال یا یک دلار حق نگرفت . گاهی به من می‌گفت که من در زندگی و خود می‌مانم .
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 میرزا محمد تقی‌خان فراهانی متولد ۱۱۸۶ در هزاوه اراک، مشهور به امیرکبیر، صدراعظم‌ و شوهرخواهر ناصرالدین‌ شاه قاجار بود. پدرش کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم‌مقام فراهانی بود. اصلاحات امیرکبیر، اندکی پس از رسیدن او به مقام صدارت آغاز شد و تا پایان دوران کوتاه صدارتش ادامه داشت. مدت صدارت امیرکبیر ۳۹ ماه بود. او بنیان‌گذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه‌گذاری شد، همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله کارهای مهم او به‌شمار می‌رود. رسیدگی به وضع مالیه، حذف القاب و عناوین، اصلاحات اجتماعی، سر و سامان دادن به ارتش، اصلاحات مذهبی و ... از مهم‌ترین اقدامات او بود. امیرکبیر پس از اینکه با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، ۲۰ دی ۱۲۳۰ در حمام فین به دستور ناصرالدین‌شاه و توسط حاج علی خان، پیشخدمت فراشباشی دربار به قتل رسید و پیکرش با پیگیری‌های همسر او در محدوده شرقی حرم مطهر امام حسین (ع) معروف به «پایین پا» به خاک سپرده شد . 🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 دقت در راه نان سنگڪ گرفتہ بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه . چند سنگ بہ نان ها چسبیده بود ؛ مصطفی ڪندشان و برگشت سمت نانوایی .... 🌹 🕊 شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید محرم ترک اولین شهید مدافع حرم دست نوشته ، اولین شهید مدافع حرم: 🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم. 🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ... 🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته! 🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟! 🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟ 🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند... 😭😭😭😭😭😭😭 🌷 هدیه روح مطهر شان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
ازگمنامی نترس از اینکه اسم و رسمی نداری، از کارهای کرده ات به نام دیگری، از بی تفاوت بودن آدم ها، از تنهایی ات در عین شلوغی ها، غمگین مباش که گمنامی، اولین گام برای رسیدن است... 🕊 🌷 @khademe_alzahra313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 این به دلیل علاقه فراوانی که به داشت، همیشه جلوی موتورش عکس بزرگی از این گرانقدر نصب داشت و در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. که در درگیری های فتنه 88 جانباز شده بود، جهت دروس حوزوی به نجف رفت و پس از بروز تحولات عراق و بسیج نیروهای مردمی برای دفاع از عتبات عالیات به ویژه سامرا و حرمین عسکریین، به عضویت سازمان بدر عراق درآمد. در نهایت در 26 بهمن سال 93 چند روز پس از سالگرد ، همان که الگوی زندگی‌اش شده بود در مکیشفیه سامراء صدای انفجار مهیبی عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی آمد و مدافع حرم ، در دفاع از حرم آل الله به مقام شامخ نائل آمد و به آرزویش رسید . 🌹 🕊 🌹 @khademe_alzahra313
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴۸اسفند‌ماه ، سردار پر افتخار دفاع مقدس ، ابوالفضل خمینی گرامی باد .‌🥀 ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۳۶/۰۶/۰۱ ◻️محل ولادت: اصفهان ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۰۸ ◻️محل شهادت: شلمچه ◻️عملیات : کربلای ۵ یك عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمی‌شد. او معتقد بود: هرچه می‌كشین و هرچه كه به سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد كه: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد. دائماً به فرماندهان رده‌های تابعه سفارش می‌كرد كه در امور مذهبی برادران دقت كنند. 🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 @khademe_alzahra313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 این عکس از کیست ؟ ولی یکی از کشورمان به او لقب داده بود . او و رابطه ای بسیار دوستانه در حد و داشتند . بیان می کند که او با سلاح هزاران نفر از دشمنان بعثی را به هلاکت رسانده و به تنهائی چندین دشمن را از پای در آورده . دشمن به او می گفت و .... و .... و .... امروز یازدهم اسفند 🌹 🕊 این مرد دلاور است @khademe_alzahra313
به مناسب۲۴ اسفند 💔 سردار دلاور سپاه اسلام شهید حاج عباس کریمی شهید کریمی در حال سخنرانی🎤 در مراسم شهادت آستانه مقدس شاهرضا, شهرضا 🌹 @khademe_alzahra313
🍃🍂 شهید_علی_صیاد_شیرازی 🌹نام: 🌾علے 🌹نام خانوادگی: 🌾صیادشیراری 🌹تاریخ تولد: 🌾۲۳ خرداد ۱۳۲۳ 🌹محل تولد: 🌾استان خراسان رضوی،شهرستان درگز 🌹تاریخ شهادت: 🌾۲۱ فروردین ۱۳۷۸ 🌹محل شهادت: 🌾جلوی درب منزل خود 🌹چگونگی شهادت: 🌾به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ترور شد. خاطرات شهید ✍️ از یڪ محلہ بہ یڪ مدرسه میرفتند اما با دو مسیر متفاوتـــ... هرچه دوستش اصرار میڪرد کہ بیا از همین ڪوچه برویم او قبول نمیکرد،میگفتـــ: 👈 این ڪوچه پر از دختره من نمیام ، معلوم نیستــــــ این ڪوچه به کجا ختم میشه.. 🔸 " در محضـر شهیـــد " هیچ چــیز ، بر اقامہ نماز و قرائت قــرآن اولویت ندارد . 🕊 =💐شادی ارواح طیبه شهدا 🌺🍃@khademe_alzahra313🌺🍃
💠 آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل این که خدا را می‌بیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت: «اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع می‌خونیم. و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون می‌ره اونی که به وقت‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست.» 🌹 🌹 💐شادی ارواح طیبه شهدا 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @khademe_alzahra313🍃🌺
نام: سید احمد پلارک ولادت: 7 اردیبهشت 1344 شهادت: 22 فروردین 1366 محل شهادت: شلمچه 🔸در 13 سالگی تا به هنگام شهادت 23 سالگی نماز شبش ترک نشده بود. 💢شب‌های بسیاری سر بر سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت... نماز اول وقت چیزی بود که برایش از نان شب مهمتر بود. گاهی بعضی کارهایش همه را متعجب می کرد. مثلا بین هر دو رکعت نماز شبش کمی می خوابید و دوباره بیدار می شد. وقتی علت این کارش را پرسیدند گفت: آدم باید نفسش را سختی بدهد تا پاک شود. 🌹 💐شادی ارواح طیبه شهدا 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @khademe_alzahra313🌺🍃
🌼🌷🌼 سرنوشت محمد مهدی در سه جمعه مقدس رقم خورده بود. سه جمعه ای که با یاد آقا امام زمان ((عج الله تعالی فرجه الشریف) و آرزوی ظهورشان شکل گرفت و سیر زندگی یکی از یاران آن حضرت را در خود خلاصه کرد. 🌺 جمعه اول، روز تولد مهدی که همزمان با بیست و پنجم ذیقعده (روز دحوالارض) بود. 🌺 دومین جمعه، روز بیست و هفتم رجب ، عید مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله که به فیض عظیم شهادت نائل آمد. 🌺 سومین جمعه ، روز تشییع و خاکسپاری اش که مصادف شده بود با چهارم شعبان و ایام میلاد مبارک سالار شهیدان و علمدار کربلا حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) . به امید آن جمعه ای که محمد مهدی و هزاران یار گلگون پیکرش به همراه صاحب الامر و الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)، زمین را از جور و ستم پاک گردانند . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @khademe_alzahra313🌺🍃
‍ | سیره ے شهیـد| ❣️ هرکس به اتاقش مےآمد از پشت میز بلند مےشد😌 و درجلو فرد می نشست و کارهایشان را انجـام می داد. یک روز از او پرسیـدم کہ چرا پشت میز کارهایش را انجام نمےدهد؟ با لبخنــد همیشگے اش گفت :😊 برادر من ! میز ریاست یک حال و هوای خاصے دارد که آدم را می گیرد. ☺️ پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هستن، من مےآیم این طرف و کنار مردم مےنشینم تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم،😞 این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی مےکنم...😇 🌹 🌹💐 (مسیح کردستان) 🔰فرمانده سپاه غرب 🍃تولد : ۱۳۳۳ - بروجرد 🍂شهادت : ۱۳۶۲/۳/۱ - جاده مهاباد-نقده 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها ) 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @khademe_alzahra313
🌹🌺شهيد عباس صابري(شهيد تفحص)🌹☘️ ✅تاریخ تولد :1351 ✳️شهادت:4/3/75 فكه ✅مزار شهید:تهران/ بهشت زهرا سلام الله علیها 🌹🌺برادر شهیدان حسن و حسین صابری 🌹🌺 ✅خاطره ایی ناب از آخرین خداحافظی شهید به نقل از مادر شهیدان صابری 🍀🌺 ✳️یک روز قبل از آخرین سفرش دست هایش را حنا گذاشت و گفت: حنای آخر است مقداری از آن را روی دست راست و مقداری روی دست چپش قرار داد و گفت : یکی برای حضرت علی اکبر(علیه السلام )، دیگری هم مال حضرت قاسم(علیه السلام قرار بود آن سال محرم در تهران بماند و نوحه بخواند اما آن روز یکباره از خواب بلند شد، بعد از اقامه نماز ، ساکش را بست، گفت: دیشب خواب دیدم سیدی به من گفت: عباس بیا به فکه ، قرارمان آنجاست. و خداحافظی کرد و رفت........... او همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) به وصال حق رسیده و از چشمه شهادت جرعه ای نوشید. 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @khademe_alzahra313
🔹همیشه گوش به زنگ حرف حضرت آقا بود و می‌گفت ما باید ببینیم در مسائل ریز و درشت آقا چه می‌گویند. بسیار با تقوا، منظم و فعال بود. خنده‌رو بود و خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت. سید فردی متواضع و خیلی هم اجتماعی بود. و همیشه گره از مشکلات دوستانش باز می کرد و در عوض از همه آنها می‌خواست که برای شهادتش دعا کنند. 🔸شجاعت و بی‌باکی‌اش مثال‌زدنی بود. همیشه پیش‌نماز نیروهایش بود و آنها از قنوت‌های پر از شور و احساس سید برایم می‌گویند. سید جانباز شیمیایی بود و بیشتر فصل سرما را در بیمارستان سپری می‌کرد و به گونه‌ای می‌شد که حتی نمی‌توانست حرف بزند و مجبور بود همه حرف‌هایش را بر روی برگه بنویسد تا اینکه به پیاده‌روی اربعین رفت و کمی حالش بهتر شد. به نظرم امام حسین(علیه السلام) شفایش داده بود. 🌷وقتی فهمید تکفیری‌ها در حال رشد و پیش‌روی به حرم خانم حضرت زینب(سلام الله علیها) هستند، به‌صورت نیروی داوطلب به سوریه رفت. یکی از کارهای بسیار قهرمانانه سید بین داعش و النصره اختلاف انداخت و با درگیری‌های بین‌شان تلفات بسیار زیادی دادند و در عراق هم برای سامان‌دهی نیروهای حشدالشعبی یا همان مردمی تلاش بسیار زیادی کرد. 🔹سید جاسم از پیشکسوتان قرارگاه سری نصرت به فرماندهی سردار شهید علی هاشمی بود و سال‌ها پس از اتمام دفاع مقدس نیز روحیه رزمندگی را در خود زنده نگه داشت؛ تا اینکه سال 1392 برای دفاع از حریم آل‌الله راهی سوریه و عراق شد. وی نهایتاً در خرداد ماه 1394 و پیش از ماه مبارک رمضان به شهادت رسید. 🌹 🌹 🕊یادش گرامی با صلوات 🌺🍃 @khademe_alzahra313🌺
•••[☘️] ❤️ یکی از دوستانم تعریف میکرد که سومین روز شهادت حامد بود و داشتم به مراسمی که در مسجد طوبای تبریز برپا بود، می‌رفتم، در مسیر، جوانی را دیدم که او هم در چهارراه طالقانی منتظر ماشین بود تا به سمت خیابان آبرسانی برود، به نظر می‌رسید معلول ذهنی و حرکتی باشد، سوارش کردم و از او پرسیدم: شما کجا می‌روید؟ گفت: به مراسم آقا حامد، پرسیدم: او را از کجا می‌شناسید؟ با گریه گفت: او ماهیانه برای منزل ما روغن و برنج می‌خرید و چون نمی‌توانستم حملش کنم، خودش تا داخل خانه می‌آورد. حامد درآمد چندانی نداشت؛ اما بعد از شهادتش فهمیدیم که پنهانی برای خانواده‌های فقیر برنج و روغن و سایر اقلام ضروری زندگی را تهیه می‌کرده است. 🌷شهید حامد جوانی🌷 📚بریده‌ای از کتاب «در رکاب علمدار» 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ @khademe_alzahra313