سلام علیکم 💐
دهمین روز از 🌟 چله🌟 مهمان سفره شهید🌷محمدجعفر حسینی 🌷هستیم.
▪️صلَّی اللهُ عَلیک یا زَینَب الکُبری
⚫️ شهید محمد جعفر حسینی، فرمانده لشگر فاطمیون مدافع حرم، به یاران با وفای حضرت زینب سلام الله علیها پیوست
محمدجعفر حسینی» مدافع حرم و فرمانده لشکر فاطمیون که در سال ۱۳۹۶ در اثر اصابت ترکش موشک مجروح شده بود، پس از ۲ سال مقاومت در برابر درد ناشی از مجروحیت، صبح روز(شنبه) به یاران شهیدش پیوست.
از دوستان شهید می گوید: 👇👇
با کمک حاج حسین یکتا و حمایت بنیاد کرامت رضوی با تحت پوشش قرار دادن دویست نفر از نخبگان نوجوان افغانستانی به دنبال کادرسازی برای نیروهای انقلابی آینده افغانستان بود.
مجموعه فرهنگی طلوع نخبگان افغانستان را پایه گذاری کرد تا آموزش های مهارتی و رسانه ای را به جوانان افغانستانی بدهد.
چندین سال پیاپی با جمع آوری کمک ها هزینه اتوبوس خادمان اربعین افغانستانی را تامین میکرد و بزرگترین موکب خادمان افغانستانی را در مرزهای ایران می زد.
نامه آقا به جوانان کشورهای غربی و اروپایی نقطه ضعف عدم تسلط زبان برخی از نیروهای انقلابی را هویدا کرد. با موتور به دنبالم آمد و گفت بیا یک کاری بکنیم.
وقتی با اساتید دانشگاهها در خصوص ضرورت سبک جدید با محتوای تبلیغی جلسه گذاشتیم گفتند دو سال وقت به همراه چند میلیارد منابع میخواهیم. اما وقتی جعفر جایی بود قفلها باز میشد و کارهای نشدنی شدنی میشد. گروهی از قم از آسمان پیدا شدند و گفتند دو سال است روی محتوا کار کرده ایم چقدر روزهای شیرینی بود . جعفر حسینی سبک جدیدی از آموزش زبان با محتوای تبلیغی را ظرف مدت کوتاهی با کمترین هزنه پایه گذاری کرد سبکی در آن افراد با محوریت تبلیغ انقلاب و مهدویت آموزش زبان ببینند.
اما شب قدر جعفر حسینی زمانه دیگری بود. روزی در مسجد حاج آقای خوشوقت سوالی از من پرسید که من در جوابش سخت ماندم. گفت از طرفی همه کارهایش برای اشتغال و زندگی در یک کشور اروپایی هماهنگ شده و از طرف دیگر با درخواستش برای رفتن به سوریه موافقت شده. دختر نازنین اش هم به دنیا آمده بود
گفت به نظر شما چه بکنم؟
چند روزی گذشت پرسیدم جعفر چه میکنی؟ گفت خیلی فکر کردم دیدم اگر روزی برسد که من یک هفته مراسم حاج منصور نتوانم بروم نمی توانم زنده بمانم. من متعلق به این جبهه هستم نمی خواهم در جبهه دیگری ولو برای یک زندگی معمولی و بروم. گفت تصمیمم را گرفتم نمی شود حضرت زینب برای آدم دعوتنامه بفرستد و بعد من به اروپا بروم. تصمیم خیلی سختی بود. تصمیمی که جعفر را در زمره ابرار کرد.
روزهای زیادی نگذشت تا جعفر حسینی به دلیل لیاقت شد معاون تیپ فاطمیون.
همیشه روی موتور حرفهایمان را می زدیم. با اینحال که آن زمان معاون تیپ بود اما وقتی ماشین نیروی انتظامی از کنارمان رد شد گفت فلانی من از تیر و ترکش جنگ سوریه نمی ترسم اما از ماشین نیروی انتظامی میترسم. او نیز علی رغم همه ترکش هایی که خورده بود هنوز مدرکی برای اقامت در ایران نداشت. او که جانش را و خانواده اش را برای ایران فدا نموده بود و هدفش امنیت برای انانکه میگفتند نه غزه نه لبنان بود سهم اش از زندگی در ایران ترس بود.خیابان هایی که به او و امثال او به دیده یک خارجی نگاه میکردند.
🌹 ميگفت: چادر یادگار حضرت زهرا( س )است ایمان یک زن وقتی کامل میشود که حجاب و حیا را بخوبی خصوصا در مقابل نامحرم در رفتار و عملش رعایت کند.🌹
گاهی یک نگاه آنقدر مهربانست که چشم هرگز رهایش نمیکند.
گمنام شدن که ذات ابراهیم است. خود قسمتی از حیات ابراهیم است. 🌻
🌼هوشیاری و پهلوانی و دلسوزی.این گوشه ای از صفات ابراهیم است.🌼
🌸 از رد پای تو میگیرد نشان هرکه دارد آرزوی آسمان....🌸
گمنامی راز عجیبیست.......
@khademe_alzahra313
4_5886488752045424656.mp3
3.24M
🎼 مصیبت های فاطمه امتحان پیامبر و علی ...
🔉 #فایل_صوتی کوتاه
🎤 #استاد_عالی✅
دانلود اجباری😔
اللــــه اڪبـــر
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛️◼️◾️▪️
#السلام_علیک_یاامام_رئوف❣️
#یاامام_رضاجانم😍
🕊 اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ❣️
قرار_عاشقی #پنجره_فولاد
🌷🌾🌷🌾
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@khademe_alzahra313
#شهیدهمت به روایت همسرش🌹🕊
او همه جا با من ست،او همه جا با ماست،یقین دارم.بخصوص وقتی میروم سراغ آخرین یادداشتی📝 که برای من نوشت،در آن روزها که ما خانه نبودیم.نوشته بود:🌸سلام بر همسر مؤمن و مهربان و خوبم گرچه بی تو ماندن در این خانه برایم بسیار سخت بود،😞ولیکن یک شب را تنهایی در اینجا به سرآوردم.مدام تو را اینجا می دیدم.خداوند نگهدار تو باشد و نگهدار مهدی،که بعد از خدا و امام همه چیز من هستید.😇انشاءالله که سالم می رسید.کمی میوه🍎گرفتم.نوش جان کنید.تو را به خدا به خودتان برسید. خصوصاً آن کوچولوی خوابیده در شکم که مدام گرسنه ست.از همه شما التماس دعا دارم. انشاءالله به زودی به خانه امیدم می آیم.✨🏠
@khademe_alzahra313
عالم ربّانی آیت الله بهاالدینی(ره) :
بیدار شوید؛
هر چند نماز شب را نشسته بخوانید.
بیدار شوید؛
هر چند صرفاً بیدار باشید و نماز شب هم نخوانید.
@khademe_alzahra313
#مردی_با_آن_همه_درد
به سپاه پاوه رفته بودم تا سراغی از #همت بگیرم. وقتی به جایگاه استراحت بچهها سر زدم، دیدم هیچ كس آنجا نیست.هنوز داخل اتاق را میگشتم تا بلكه یك نفر را ببینم و از او سراغ #همت را بگیرم.در همین موقع، صدای نالهای به گوشم رسید👂. صدا را دنبال كردم تا به یكی از اتاقهای ساختمان رسیدم.جلو رفتم، دیدم كه شخصی گوشه اتاق افتاده و ناله میكند.خوب كه دقت كردم، دیدم #همت است.😢
از شدت سرماخوردگی😪، عفونت ریهها و شدت درد دندان نمیتوانست صحبت كند. گویا آمده بود برای معالجه و استراحت، ولی چون نزدیك غروب آفتاب رسیده بود، دكتر و دارویی نبود كه بتواند دردش را تسكین دهد😞. سه، چهار تا قرص مسكن همراهم بود. آنها را به او دادم و او همه را با هم خورد.شب غذا تخممرغ آب پز بود. ولی او نمیتوانست آن را بخورد. ناچار مقداری آب و آرد و شكر مخلوط كردیم و بعد از جوشاندن، به صورت روان در آوردیم كه به عنوان سوپ بخورد🍜.موقع خواب، دیدم كه از شدت تب دارد میسوزد😒. رنگ و رویش تغییر كرده بود و حال خوبی نداشت.چارهای نبود، شب بود كاری از دستمان برنمیآمد. تصمیم گرفتم صبح هر طور كه شده او را به دكتر برسانم.صبح، وقتی برای نماز از خواب بیدار شدم،دیدم كه #همت سرجایش نیست😨.همه جا را گشتم ولی اثری از او ندیدم😐وقتی رفتم و از نگهبانی سراغش را گرفتم، گفت:حدود ساعت سه بعد از نیمه شب،حركت كرد به طرف منطقه😱.برای لحظاتی سرجایم میخكوب شدم.باورم نمیشد كه با آن حال،راه بیفتد و به منطقه برود.ولی #حاجهمت بود و این كارها از او بعید نبود.😇
راوی : عبدالجواد کلاهدوز
@khademe_alzahra313