animation.gif
3.81M
آغاز هفته مون
متبرک به عطرصلوات
اللهم صلی علی محمد
وآل محمدوعجل فرجهم🌸
سلام،سلام،
صبح روز شنبه اول هفته بخیر و خوبی
ان شاالله هفته ای با برکت وسلامتی داشته باشید
#قرآن65🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
شنبه هاے نبوے
مستِ محبّتِ پیغمبرم به حَمدِالله
هلاکِ حیدرم و سینه چاکِ ثارالله
السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا اهل البیت النبوه
@khademe_alzahra313
⛅️هذَا يَوْمُ السَّبْتِ
وَ هُوَ يَوْمُكَ،
🌟و أَنَا فِيهِ
ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ،
فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي
🌟فإِنَّكَ كَرِيمٌ
تُحِبُّ الضِّيَافَةَ...
⛅️امروز روز #شنبه است
و آن روز توست
🌟و من در این روز
مهمان تو و پناهنده
به درگاه توأم
🌟پس از من پذیرایی کن
و به من پناه بده
زیرا تو بزرگوار و مهمان نوازی
🌼🌼✨🌼🌼✨🌼🌼✨
@khademe_alzahra313
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
✨ روز شنبه تون پر از خیر و شادی و برکت
☀️امروز متعلق است به حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم❤️
🌄روزمان را با سلام و درود و صلوات بر پیامبر اکرم رحمت للعالمین❤️ شروع می کنیم و بی نهایت خوشحالیم که درین روز مهمان ایشان هستیم و تصمیم ها و کارهای امروزمان را به ایشان هدیه می دهیم🎁
✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا شرکت در این طرح ، خواندن ادعیه امروز، لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن و...
✨غذای غیر نذری نخوریم حتی میوه یا آب خوردنمون با نیت باشه خلاصه تو خونه های ما همه فقط غذای حضرتی می خورند (غذای جسم و روح)
💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله
دعای روز شنبه:
https://eitaa.com/womanart2/73
زیارت روز شنبه:
https://eitaa.com/womanart2/75
✨✨✨✨✨✨✨✨
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت ☘🌹☘🌹☘🌹🌹☘🌹☘🌹☘ فصل سوم قسمت 2⃣6⃣ و ابراهیم می گفت:ما در قبال
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت3⃣6⃣
بعد از نماز صبح ،وقتی که مهدی هنوز در خواب بود و ژیلا تازه سجاده اش را داشت از روی زمین جمع می کرد و هنوز داشت ذکر
می گفت 📿📿
که دنبال ابراهیم آمدند و خداحافظی کردو پیش از آن که فرصت کند بند پوتین هایش را ببندد،راه افتاد😞😞🚶🚶🏃
خداحافظ✋✋
در پناه خدا،به سلامت!😒
به مهدی بگو اگه تونستم شب
برمی گردم.😥😥
و اگر نتونستی؟😰😰
بگو مادرش هست .و بالای سرهردوشان قران خدا😔😔
اشک توی چشم های ژیلا حلقه زد.😞😭😰
ابراهیم دوباره رفته بود.😥
خانه های ویلایی بیمارستان شهیدکلانتری،خانه های تمیز و مرتبی بودند اما دور بودند.😥
در بیابان های اندیمشک،جایی پرت و غریب تلفن هم نداشتند.ابراهیم هم تمایلی نداشت که آن جا تلفنی وصل کنندشاید نمی خواست مدام درگیر
خانه و خانواده اش شود😥😞
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت 4⃣6⃣
نمی خواست از فضای جنگ و جبهه و سازماندهی لشکر و نیروهایش دور بماند😔
و شاید نمی خواست بداند که ژیلا روزهایش را چگونه در تنهایی و
غربت می گذراند😔😢
یعنی درست تر این بود که طاقت این تنهایی و این غربت تلخ را نداشت😏
ژیلا اما بی طاقت شده بود.تنهایی را دور می زد.می نشست،
برمی خاست😫
از پنجره به بیرون نگاه می کرد .
رفت وروب می کرد.ومی چرخید دور خودش،دور مهدی اش.ودر تنهایی واضطراب ها و دلشوره هایش ...😫
غروب بود که ابراهیم آمد.طبق معمول بادست پر هم آمد😌
میوه،گوشت،برنج،روغن وسیب زمینی و پیاز و نخود و لپه و شیر برای مهدی خریده بود.😌
چرخی در خانه زد.مهدی رابغل کرد.بویید.بوسید.و گذاشتش روی زمین😘😍
بعد رفت سراغ آشپزخانه و شروع کرد به ظرفشویی و کمک به ژیلا برای پختن غذا😊☺️
غذای مختصری درست کردند و خوردندو بعد ابراهیم برخاست.😒😢
خب دیگر...☺️
ژیلا نگاهش کرد .نگاهش ابراهیم را به تردید انداخت.😢
من اینجا برای تو آمده ام ،آن وقت تو مدام داری می روی؟😭😔
خیلی کاردارم.باید برگردم منطقه😢
خوب اگه کارداری که...😒😢
و هنوز حرف ژیلا تمام نشده بود که از نگهبانی مجتمع آمدند دنبال ابراهیم و گفتند که از منطقه تلفن زده اند و گفته اند که با او کاردارند.خیلی هم ضروری است😔😢
ابراهیم به سرعت راه افتاد.🏃
طوری که فراموش کرد دفترچه یادداشت اش را با خود ببرد😢
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
ادامه ی این داستان فردا در کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_روزشمار غدیر
۲۱ روز مانده تا عید سعید غدیر