❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_154
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
❄️🍃🌹🍃❄️
🍃 @khademe_alzahra313
#اباعبدالله_الحسین_ع❤️
عَلَمٺ فوقِ عَلَم هاسٺ اباعبداللّه
پرچَمَٺ بالاے بالاسٺ #اباعبدالله
اِذن شش گوشہ و #بین_الحرمینٺ
دسٺِ خواهرٺ زینبڪبرے اسٺ #اباعبدالله
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
🍃 @khademe_alzahra313
به به چه #نسیمے،چه هوایی سرِص⛅️بحبه به چه سرودِ #دلگشایے💓 سرِ صبح
#صبحانہ یِ من بهشتے🌸🍃از زیبایی ست پیچیده چه #عطرِ خوشِ چایے سرِ صبح
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺🌱
🍃 @khademe_alzahra313
#شاه_امام_حسن💚🌱
شیعه میسازد حرم روزی برایت #یاحسن
بعدآن چشم ملائک سوی #باب_القاسم است
🍃 @khademe_alzahra313
#یاد_یاران
وقتی برای بـُرش سیم خاردار نمانده بود. عملیات، تا لحظه های دیگر شروع می شد و حلقه های تو در توی سیم خاردار، راه بچه ها را سد کرده بود. گردان، پشت سیم خاردارها زمین گیر شده بود. مرتضی گفت:
یکی نیست بیاد راه رو برای عبور نیروها باز کنه؟
هیچ کس نمی توانست آن همه سیم خاردار را کنار بزند. ولی مرتضی برخاست، کمی به سیم خاردارها خیره شد و ناگهان بدنش را روی سیمها انداخت. تعجب کرده بودم. مات و مبهوت مانده بودم. مرتضی روی سیم خاردارها خوابید تا نیروهای گردان از روی آن عبور کنند!
#شهید_مرتضی_بهاری🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۷/۱۲/۱ کاشمر
شهادت : ۱۳۶۵/۷/۲۸ جزیرهٔ مجنون
@ramzeamaliyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دختری از بهشت🌸
ماشاءالله لا حول ولا قوة الا بالله🌟
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
🍃 @khademe_alzahra313
#برگی_از_خاطرات_شهدا
📜 شهید مجید قربانخانی
✅وقتی از سفر ڪربلا برگشت
♦️ مادر پرسیده بود چہ چیزی از امام حسین خواستی؟ مجید گفتہ بود: یڪ نگاه بہ گنبد حضرتــــ اباالفضل کردم و یہ نگاه بہ گنبد امام حسین و گفتم:
#آدمــم_ڪنید
◽️سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریہ به ڪلــی متحول شد. همیشہ در حال دعا🤲 و گریه😭 بود، نمازهایش را سر وقت میخواند، خودش همیشہ میگفت: نمیدانم چہ اتفاقی برام افتاده ڪہ اینطور عوض شدهام، و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریہ😭 ڪنم و همیشہ در حال عبادت📿 باشم.
♦️ در این مدتی ڪه دچار تحول روحی و معنوے شده بود همیشــــہ زمزمـہ لبش "پناه حرم، ڪجا میروے برادرم" بود.🥀
📚 به نقل از خواهر شهید
🍃 @khademe_alzahra313
🍁 #یه_سلام_دوباره
آسمون قلب آدمهای پاک،
وسعتی داره
به اندازه دلتنگیها ...
به اندازه آرزوهای قشنگ ... 💕
برای همین،
کافیه دلت، هواییِ
یه حرم پر از نور بشه تا
با پَر محبت، سمتش
پرواز کنی 🕊
امروز
با یه سلام ساده،
همسفر مهربون ما باش:
#سلام_امام_خوبم 💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَـرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
@khademe_alzahra313
🌱خیـــــال زیارت...
ما به بیابان زدیم؟!
یا بیابان به ما زده؟؟!!
اینهمه دوری از حرمِ اهل ولا‼️
بی کربلا،بی مدینه،بی قم،بی امام رضا (ع)
حتی،روضه ها به سبکِ تلاش برای زنده ماندن در دنیا🥺🥺
دلم لک زده،راهی مشهد شَم،غرق در رویا
پیاده،با قطار،بر مرکب،،،،،به هر حال
بی خیال،
در خیالم می آیم آنجا
زیارت در شلوغی
در همهمه،در ازدحام
من بیایم و قَد اَم نَکِشَد...ای واااای
تو بگویی: بیا
من بگویم،شلوغ ست،،،چطور در ازدحام⁉️
و با بغض بگویم؛ مدد یا امام رضا(ع)
باز از خیال،
می آیم بیرون،
این خیال بود یا مرورِ خاطره ها⁉️‼️
لبیک از راهِ دورُ دلشوره از اینکه،نَکُنَد،گناه،مانع شده بِرِسَم به ضریحِ مسمومُ مدفون به طوس،در ایران...
در همین دلشوره ها وُ غرق در ذهنِ خیال پرداز...
به یاد آن روزها
که
تو دستم می گرفتیُ،می کِشاندییَم بسویِ پنجره فولاد
خوشحال،سبکبال،میگویم؛یا رضا(ع)،شکرا لله
قدم ها،نورها،صداها،این تراکم شکستِ طرح ها در آیینه هااااا...
باز می روم در خیال
این بار به منزل جدید الاحداث،در قبرِ تنگ و دهشتناک...من می روم به سمت درهایِ سوزان...تاریک،،،،بی آب،،،، مغموم،،،،با اکراه،،،،کم کم،،،،خِجِل،،،،بی یار،،،،گریه کنان....
باز فریاد میزنم؛
مدد،مدد،مدد،مدد،مدد مولا
ناقوسِ ساعتِ آفتاب هم دم می زند،ای ایرانی!
یک،دو،سه،چاهار،پنج،شش،هفت،...
یک نفر آمده به دیدار....بلند شو ای بی حیا...گره از کارت شد باز....آمد ضامن آهوان...
دیدم تورا باز،،،،این بار دستم می کشیدی به سمت،بالاها،
نورها
اصوات دلنشین داوودها
...دور میشدم از تنگی و فشار...اَلوعده وفا...تازه شد دیدارها
باز می آیم این پایین،
در همین زمین
دور از خیال
زمانِ حزن و اندوه و ماتمِ اهل بیت (ع) ست،
که اخرین گام اَش ختم می شود به روزِ وفاتِ شما...باز در بیابانی که زده بر این روزگارِ ما...بیابان شده آن نعمتی که بود در سفره،هر ساله باز
دور،
دورِ دورِ،دور
اما،
از همین دور،پشتِ حصار و قرنطینه ها،سلام...
#از_تو_دورم_به_تو_سلام
#یاضامن_آهو
🍃 @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
يعني به راحتي ميتوانستم كساني را كه قبل از من فوت كردهاند ببينم، يا كساني را كه بعد از من قرار بود
قسمت سیزدهم
من يك بالش مخصوص براي خودم آورده بودم و با دو عدد پتو،
براي خودم يك رختخواب قشنگ درست كرده بودم.
چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه كسي جاي من خوابيده،
فكر كردم يكي از بچهها ميخواهد من را اذيت كند، لذا همينطور
كه پوتين پايم بود، جلو آمدم و يك لگد به شخص خواب زدم!
يكباره ديدم حاج آقا... كه امام جماعت اردوگاه بود از جا پريد و
قلبش را گرفته و داد ميزد: كي بود؟ چي شد؟
وحشت كردم. سريع از چادر آمدم بيرون. بعدها فهميدم كه حاج
آقا جاي خواب نداشته و بچهها براي اينكه مرا اذيت كنند، به حاج آقا
گفتند كه اين جاي حاضر و آماده براي شماست!
اما لگد خيلي بدي زده بودم. بنده خدا يك دستش به قلبش بود و
يك دستش به پشتش!
حاج آقا آمد از چادر بيرون و باعصبانيت گفت: الهي پات بشكنه،
مگه من چيكار كردم كه اينجوري لگد زدي؟
جلو رفتم و گفتم: حاج آقا غلط كردم. ببخشيد. من با كسي ديگه
ً شما را اشتباه گرفتم. اصال حواسم نبود كه پوتين پايم كردم و ممكن
است ضربه شديد شود.
خالصه اون شب خيلي معذرت خواهي كردم. بعد به حاج آقا
گفتم: شرمنده، شما برويد بخوابيد، من تو ماشين ميخوابم، فقط با
اجازه بالش خودم رو برميدارم.
چراغ برداشتم و رفتم توي چادر، همين كه بالش رو برداشتم، ديدم
يك عقرب به بزرگي كف دست زير بالش من قرار دارد!
حاج آقا هم داخل شد و هر طوري بود عقرب رو كشتيم. حاجي
نگاهي به من كرد و گفت: جان مرا نجات دادي، اما بد لگدي زدي،
هنوز درد دارم. من هم رفتم داخل ماشين خوابيدم. روز بعد اردو تمام
شد و برگشتيم.
روز بعد، من در حين تمرين در باشگاه ورزشهاي رزمي، پايم
شكست. اما نكته جالب توجه اين بود كه ماجراي آن روز در نامه
عمل من، كامل و با شرح جزئيات نوشته شده بود.
جوان پشت ميز به من گفت: آن عقرب مأمور بود كه تو را بكشد،
اما صدقهاي كه آن روز دادي، مرگ تو را به عقب انداخت!
همان لحظه فيلم مربوط به آن صدقه را ديدم. يام افتاد عصر همان
روز، خانم من زنگ زد و گفت: فالني كه همسايه ماست، خيلي
مشكل مالي دارد. هيچي براي خوردن ندارند. اجازه دارم از پولهايي
كه كنار گذاشتي مبلغي به آنها بدهم؟ گفتم: آخه اين پولها براي
خريد موتور است. اما عيب نداره. هر چقدر ميخواهي به آنها بده.
جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحاني كه
لگد خورد؛ ايشان در آن روز كاري كرده بود كه بايد اين ضربه را
ميخورد. ولي به نفرين ايشان، پاي تو هم شكست.
بعد به اهميت صدقه دادن و خيرخواهي براي مردم اشاره كرد.
البته اين نکته را بايد ذکر کنم: »به من گفته شد که صدقات،
صلهرحم، نمازجماعت و زيارت اهلبيت:و حضور در جلسات
ديني و هر کاري که خالصانه براي رضاي خدا انجام دهي جزو مدت
عمرت حساب نشده و باعث طوالنيشدن عمر ميگردد.«
@khademe_alzahra313
بيشتر مردم از کنار موضوع مهم »حل مشکالت مردم« به سادگي
عبور ميکنند. اگر انسان بتواند حتي قدمي کوچک در حل گرفتاري
بندگان خدا بردارد، اثر آن را در اين جهان و در آنسوي هستي بهطور
کامل خواهد ديد. در بررسي اعمال خود، مواردي را ديدم که برايم
ً بسيار عجيب بود. مثال شخصي از من آدرس ميخواست. من او را
کامل راهنمايي کردم. او هم دعا کرد و رفت.
من نتيجة دعاي او را به خوبي در نامه عملم مشاهده کردم!
يا اينکه وقتي کاري براي رضاي خدا و حل مشکل مردم انجام
ميدادم، اثر آن در زندگي روزمرهام مشاهده ميشد.
اينکه ما در طي روز، حوادثي را از سر ميگذرانيم و ميگوييم
خوب شد اينطور نشد. يا ميگوييم: خدا را شکر که از اين بدتر نشد،
به خاطر دعاي خير افرادي است که مشکلي از آنها برطرف کرديم.
من هر روز براي رسيدن به محل کار، مسيري را در اتوبان طي
ميکنم. هميشه ، اگر ببينم کسي منتظر است، حتماً او را سوار ميکنم.
يک روز هوا باراني بود. پيرزني با يک ساک پر از وسايل زير
باران مانده بود. با اينکه خطرناک بود اما ايستادم و او را سوار کردم.
ساک وسايل او گلي شده و صندلي را کثيف کرد، اما چيزي
نگفتم. پيرزن تا به مقصد برسد مرتب براي اموات من دعا کرد
صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرايه بدهد که نگرفتم وگفتم:
هرچه ميخواهي پول بدهي براي اموات ما صلوات بفرست.
من در آنسوي هستي، بستگان و اموات خودم را ديدم. آنها از
من بهخاطر دعاهاي آن پيرزن و صلواتهايي که برايشان فرستاد،
حسابي تشکر کردند. اين را هم بگويم که صلوات، واقعاً ذکر و دعاي
معجزهگري است. آنقدر خيرات و برکات در اين دعا نهفته است که
تا از اين جهان خارج نشويم قادر به درکش نيستيم.
٭٭٭
پيامبر اکرم فرمودند: »گرهگشايي از کار مؤمن از هفتاد بار
حج خانه خداوند باالتر است.« ثمرات اين گرهگشايي آنجا بسيار
ملموس بود. بيشتر اين ثمرات در زندگي دنيايي اتفاق ميافتد. يعني
وقتي انسان در اين دنيا، خودش را بهخاطر ديگران بهسختي بياندازد،
اثرش را بيشتر در همين دنيا مشاهده خواهد کرد.
يادم ميآيد که در دوران دبيرستان، بيشتر شبها در مسجد و بسيج
بودم. جلسات قرآن و هيئت که تمام ميشد، در واحد بسيج بودم و
حتي برخي شبها تا صبح ميماندم و صبح به مدرسه ميرفتم.
يک نوجوان دبيرستاني در بسيج ثبت نام کرده بود. او چهرهاي زيبا
داشت و بسيار پسر سادهاي بود.
يک شب، پس از اتمام فعاليت بسيج، ساعتم را نگاه کردم. يک
ساعت به اذان صبح بود. بقيه دوستان به منزل رفتند. من هم به اتاق
دارالقران بسيج رفتم و مشغول نماز شب شدم.
همان نوجوان يکباره وارد اتاق شد و سريع در کنارم نشست!
وقتي نمازم تمام شد باتعجب گفتم: چيزي شده؟
با رنگ پريده گفت: هيچي، شما االن چه نمازي ميخواندي؟
گفتم: نمازشب. قبل اذان صبح مستحب است که اين نماز را
بخوانيم. خيلي ثواب دارد. گفت: به من هم ياد ميدهي؟
ادامه دارد..
@khademe_alzahra313
یابن الحسن..🌹
▪️بر سر نی،سر جدّت به عقب برگشته
طفل افتاده ز پا،منتظر توست بیا...
🌿به رسم هرشب انتظار،تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان میخوانیم: الهی عظم البلا..⚡️
@khademe_alzahra313
°•|🌸|•°
#نماز_شب_بخون_رفیق 😍
میدونےرفیق..؟!
تایهاتفاقےافتاد..'
سریعنگوخدامنوفراموشکرده..!!🙄
نگودیگهعاشقمنیست..!!✋🏻
شایدوقتےپشتسرهممشکلاتهست
دلیلشاینهروحتمیخوادمتعالےبشه..!!♥️
شایداگهدلتبیقراره..؛
دلیلشاینهخدادلشبراتتنگشده..!!💛
شایداگهیهاتفاقینمیوفته..'
دلیلشاینهحکمتےدارهپسصبرکن..!!🙂🤞🏻
+خداکافیهبراتپسآرومباش..!!🙃✋🏻
#التماس_دعای_فرج
#شبتون_شهدایی
@khademe_alzahra313
#یا_حسینــــــــــ♥️ ..... (ع)
روزی که با
سلامِ تو آغاز می شود
تا شب
حسینی است تمام دقایقش
#بابیانتوامییااباعبدالله 🌸•°
#ماملت_شهادتیم
@khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_155
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌻از قعر زمین به #اوج افلاک سلام
از من به حضورحضرت یارسلام
🌻صب⛅️ح است دلم 💕هواییت شد مولااز جانب #قلب من بر آن یار سلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
@khademe_alzahra313
سلام
صبح روز سه شنبه تون به خیر و برکت
امروز، متعلق است به امام سجاد امام محمدباقر و امام جعفر صادق علیهم السلام
ازشون مدد می خواهیم در این ایام که به نام مقدس امام حسین متبرک است خانه هامان متعلق به ایشان باشد گویا هر خانه یک حسینیه ست و ما خادم آن
✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا تفکر بیشتر در تکرار مناسبت این ایام و درس های آن ، لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن، اعمال امروز و... در حسینیه مان و در قامت خادمی با نیت الهی و به نام امام حسین تقدیم به صاحبان امروز
💫 نذری هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله
دعای روز سه شنبه:
https://eitaa.com/womanart2/82
زیارت روز سه شنبه:
https://eitaa.com/womanart2/83