❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_216
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
•|💚🍃|•
جمعههادلمبیقراریمیکند!
امروزجمعهاست ✨
ومنهیچتوقعیندارم،جزظهورتو ...
اینراقبولدارمکهکموکاستی،
سراسرِکولهپشتیِاعمالمراگرفته ...
اماوعدهیخداوند 💚
کهشایدواماواگرندارد!!
وشایداین،
تنهاوزیباترینتوقعیست
کهمنتظرتومیتواندداشتهباشد ...
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج
@khademe_alzahra313
https://eitaa.com/Duoaaa/264
دعای روز جمعه با صوت☝️☝️
♡❃﷽❃♡
https://eitaa.com/Duoaaa/267
زیارت روز جمعه با صوت ☝️☝️
♡❃﷽❃♡
https://eitaa.com/Duoaaa/270
تسبیح روز جمعه ☝️☝️
♡❃﷽❃♡
https://eitaa.com/Duoaaa/272
استعاذه روز جمعه☝️☝️
♡❃﷽❃♡
https://eitaa.com/Duoaaa/209
صلوات بر حجج طاهره☝️☝️
♡❃﷽❃♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🍃💐🍃💐
💐جمعه احوال عجيبي دارد
💐هر كس از عشق نصيبي دارد
💐در دلم حس غريبي جاري است
💐و جهان منتظر بيداري است
💐جمعه، با نام تو آغاز شود
💐يابن ياسين همه جا ساز شود
💐جمعه يعني غزل ناب حضور
💐جمعه ميعاد گه سبز حضور
💐جمعه هر ثانيه اش يكسال است
💐جمعه از دلهره مالامال است...
💐ابر چشمان همه باراني است
💐عشق در مرحله پاياني است
💐كاش اين مرحله هم سر مي شد
💐چشم ناقابل ما تر مي شد...
💐 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
مقام عرشی2_mixdown.mp3
14.43M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا س ۲
✨ خَلَقَكُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ... (شرح جامعه کبیره)
خداوند شما را بصورت انواری آفرید، و آنگاه شما را گرد عرش خویش، طائف گردانید!
#عرش ؛ مرکز فرماندهی ماسویالله (هرآنچه غیر خدا) است!
✦ منظور از این فراز چیست؟
اگر جای اهل بیت در مرکز فرمانروایی عالَم است، پس این همه مصیبت و آزار آنان در دنیا، برای چه بوده است؟
#استاد_شجاعی 🎤
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
یازدهمین روز از 🌟💫چله مهمان سفره شهید 🌷یوسف عامری🌷 هستیم.
دوازدهمین روز از 🌟💫چله مهمان سفره شهید 🌷سید مهدی اسلامی خواه 🌷 هستیم.
💠 شهیـدے ڪہ بعــد از شهـادت سـہ بــار بــہ دیــــدن مـــــادرش آمـــــد
🌺 مادرم ڪہ از شهادت فرزندش سید مهدی خیلے اظهار دلتنگے و بـےتابـے مے ڪرد ، یڪ روز برایم تعریف ڪرد ، یڪ شب ڪہ خیلے از فقدان و هجران پسرم ناراحت بودم ، با ناراحتے و غم زیادے ڪہ در دلم بود ، بہ خواب رفتم .
در خواب سیدمهدے را دیدم و با او از رفتنش گلایہ ڪرده و گفتم ، تو از پیش من رفتے و دیگر یادے از من نمےڪنی .
مهدے در جوابم گفت : مادر من مے توانم بہ تو سرڪشے ڪنم ولے در انظار مردم نمےشود .
بعد گفت : تو ناراحت نباش ، چند روز دیگر بہ سراغت مےآیم ، مادرم مےگفت : وقتے از خواب بیدار شدم ، بہ فڪر فرو رفتم ڪہ چہ حادثہ ای اتفاق خواهد افتاد .
🌺 یڪ روز بعد از ظهر ڪہ در منزل تنها و روے پلہ های جلوے اتاق نشستہ بودم ، ناگهان چشمم بہ حیاط منزل افتاد ، با کمال تعجب دیدم ، سیدمهدے در حالیڪہ لباس روحانے بر تن دارد و تسبیحے در دستش مےچرخاند ، با خود چیزے را زمزمہ مےڪند و به سمت من مےآید .
جلو آمد و با من صحبت ڪرد .
بہ او گفتم : چرا دیر آمدے ؟ گفت ، حالا ڪہ آمده ام و پیش تو هستم .
از شوق بہ گریہ افتادم ، با او حرف زدم و درد و دل ڪردم .
از خود بیخود شدم ، وقتے متوجہ وضعیت خود شدم ، دیدم مهدے نیست ، انگار غیب شده بود .
🌺 مادرم مےگفت ، بار دیگر ڪہ سیدمهدے را دیدم ، در حال خواندن نماز مغرب و عشا بودم ، ناگهان احساس ڪردم ، او وارد اتاق شد و جلوی من بہ نماز ایستاد .
نمازم را مدتے طول دادم ڪہ بیشتر او را ببینم ، او هم نمازش را طول داد ، بعد فڪر ڪردم ، نمازم را سریع تر بخوانم تا پس از نماز او را بهتر ببینم .
تا بہ سجده رفتم ، چادرم جلوے صورتم افتاد ، بعد از سجده سرم را از روی مهر بلند ڪردم ، دیدم هیچڪس جلوے من نیست .
من خودم از مادرم شنیدم ڪہ مےگفت ، سہ بار مهدے را مانند زمان حیاتش در منزل دیده و هر بار ڪہ او را دیده ، اصلا متوجہ نبوده ڪہ او شهید شده ، تازه وقتے مهدي از پیش او مےرفت ، متوجہ این جریان مےشد .
📚 منبع : ڪتاب لحظہ های آسمانے
(دفتر اول) بہ نقل از خواهر شهید