eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
607 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 فصل اول قسمت 0⃣2⃣ برای سروسامان دادن و آماده
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 فصل اول قسمت 1⃣2⃣ یک روز باران زیادی آمد.همین باعث شده بود که خیلی ها فکر کنند آن روز صبحگاه نداریم.😄😄 برای من البته فرق نمی کرد چون پام توی گچ بود.ولی بقیه به دلشان صابون زده بودند که آن روز ،راحت باش است.😂😂😃😃 دیدیم اعلام شد:((امروز صبحگاه برقرار است.))دو سه تا از بچه ها گفتند: ((ما امروز نمی رویم))ونرفتند.😔 حاج احمد آمد توی راهرو ،تک تک اتاق ها را وارسی کرد ببیند کسی توی اتاق ها مانده یانه.☹️☹️ بچه هاتا فهمیدند ،خودشان را گم وگور کردند.یکی از پنجره رفت بیرون.یکی رفت زیرتخت،یکی رفت توی کمد و...😜😜😜😧😉 حاج احمد در را باز کرد،گفت:((کسی اینجا هست؟؟))☺️☺️ ترسیدم ولی مجبور بودم بگویم نه.این طور نبود که چون مثلا اول کار است،آسان بگیرند اتفاقا بیشتر سخت می گرفتند.😐😐 حتی نسبت به هم.بارندگی باز هم بود.حاج احمد گفت:((امروز باید خیلی به خودتان امتحان پس بدهید))🙂🙂 نمی دانستیم می خواهد چه کار کند.به هم نگاه می کردیم.🙄🙄 حدس هم نمی توانستیم بزنیم🤔 گفت :((همه تان باهم،سینه خیز ازاین طرف زمین صبحگاه می روید ان طرف))☹️☹️ هیچ کس جرات نکرد بگوید: ((توی این گل؟))همه سینه خیز شدیم.البته نه همه😖😫😫 بعضی ها با زانو وکف دست می آمدند.حاج همت هم این طوری می آمد.😔😔😩 او که کلک زد [ویا خواست به این روش بچه ها را از باران نجات دهد] بچه ها فهمیدند چه کار کنند تعدادشان هم کم نبود.😁😁😒 حاج احمد دید .رفت طرف حاج همت. پایش را گذاشت روی کمرش و گفت:((گفتم سینه خیز ،نگفتم مثل مارمولک))😐😐😇😟 حاج همت ناچار روی زمین گل الود توی آب دراز کشید وسینه خیز رفت.😔😔😖😖😫😫 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شهیدی که به جای حاج قاسم ترور شد. 🔹علی از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه بود که در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا با زبان روزه در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید. 🔸علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. 🔹علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند، ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. 🔸پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. 🔹حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و خودش پیکر‌های ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی طبق وصیتش همانجا در خاک سوریه ماند. 🔸بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد😭 🌷 🌺🍃 @khademe_alzahra313
در وصیتش نوشته بود:خدایا به بزرگی ات قسم، در مقابل شهدا خجالت می کشم.فقط دلم می خواهد به من هم فرصت بدهی این جان ناقابل را در راه تو بدهم. هر چند که لایق نیستم و از بارگاه عرش تو بعید نیست که به این بنده نیز نظری بکنی!
🌷دنبال عباس بودم. شهید هاشم اعتمادی گفت اشپزخانه است. رفتم, دیدم همه ظرف های کثیف پادگان را گذاشتن جلویش, در حال شستن است! گفتم مهندس این چه کاریه! گفت:اخرش منو جهنمی می کنی,خوب بیکاریم ظرف می شوریم! رییس محیط زیست و منابع طبیعی فارس بود, به عنوان بسیجی امده بود جبهه. بعدم رفته بود اشپرخانه مقر, گفته بود منو فرستادن اینجا ظرف بشورم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
❣️ ❣️ 🌾روزی می شَوَد 🌼مجذوبِ نورِ تـ✨ـو 🌾روزی خَبرها می شَوَد 🌼شرحِ تو...!😍 🌸🍃 -------------------------- @khademe_alzahra313