❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_40
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
❄️🍃🌹🍃❄️
@khademe_alzahra313
❣️ #سلام_امام_زمانم❣️
🌾روزی #جَهانی می شَوَد
🌼مجذوبِ نورِ تـ✨ـو
🌾روزی خَبرها می شَوَد
🌼شرحِ #ظُهورِ تو...!😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
--------------------------
@khademe_alzahra313
صبح سر میکِشد🌿
از پشتِ درختان خورشید✨
تا تماشا کند این بزم تماشائی را😍
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#روزتون_متبرک_به_نگاهشهید🌹
@khademe_alzahra313
سلام علیکم
✨ روز دوشنبه تون پر از خیر و برکت و شادی
☀️امروز متعلق است به امام حسن و امام حسین علیهما السلام
🎁مهمانشون هستیم ان شاء الله با آگاهی و کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم
✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن و...
✨غذای غیر نذری نخوریم حتی میوه یا آب خوردنمون با نیت باشه خلاصه تو خونه های ما همه فقط غذای حضرتی می خورند (غذای جسم و روح)
💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله
دعای روز دوشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/79
زیارت روز دوشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/80
@khademe_alzahra313
#اربعین_موسی_کلیم
آيت الله جوادي آملي:
در طول سال آدم مي تواند چله بگيرد، ولي
بهارش اين ۴۰ شب است؛ يعني از
《اوّل ذي القعده تا دهم ذيحجّه،》
👄آدم مواظب دهانش باشد كه غذاي بد وارد نشود؛
👅مواظب زبانش باشد كه حرف بد نزند؛
👂مواظب گوشش باشد كه حرف بد نشنود؛
👀مواظب چشمش باشد كه نگاه بد نكند؛
آنوقت سایر كارها خوب است.
اينقدر كارهاي حلال هست كه آدم فرصت نمي كند به سراغ كار حرام برود !
استاد فرزانه، حضرت آیت الله جوادی آملی درباره این اربعین چنین می¬فرمایند:
🌼🍃«از اول ذي القعده تا دهم ذي حجّه كه اربعين موساي كليم است، اين يك فصل مناسبي است؛ بهار اين كار است. اين اربعين گيري،اين چله نشيني همين است !
وجود مبارك موساي كليم 40 شبانه روز مهمان خدا بود. فرمود : و واعدنا موسي ثلاثين ليلهً فاتممناها بعشر فتمّ ميقات ربّه اربعين ليله. به او وعده ديدار و ملاقات خصوصي داديم؛ آمد به ديدار ما. اوّل 30 شب بود؛ بعد 10 شب اضافه كرديم، راهش باز بود؛ جمعاً شد40 شب.
🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️
هر ختمی هم که دوست دارین، میتونین بگیرین.
"و پسندیده اینه که ثواب ختم رو به وجود مقدس امام زمانمان هدیه کنیم"
برای برداشتن چله ذیعقده یکی از اذکار وسوره زیر پیشنهاد شده
1️⃣ سوره های فجر، فتح، محمد، طه
2️⃣ جامعه کبیره، جامعه صغیره
3️⃣ ذکر لااله الاالله روزی۱۰۰۰ مرتبه
4️⃣ صلوات روزی ۳۵۰ مرتبه
5️⃣ ذکر یابصیر ۳۰۳ مرتبه
6️⃣ آیه رب ادخلنی مدخلأ صدق واخرجنی مخرج صدق وجعلنی من لندک سلطانأ نصیرأ روزی۱۰۰ مرتبه
7️⃣ استغفار روزی ۷۰ مرتبه
8️⃣ زیارت وارث؛ حدیث کسا
9️⃣ زیارت عاشورا ؛ سوره طه
🔟 خواندن قران
1️⃣ 1️⃣روزی 14 یا 40 بارآیه نور
2️⃣1️⃣روزی 256 بار یا نور
3️⃣1️⃣هرروز 40 بار آیه 17 سوره رعد
🌹اللهمصلعلیمحمدآلمحمدوعجلفرجهم🌹
أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🌟
@khademe_alzahra313
4_6028479550512431467.pdf
646.5K
اربعین موسوی
آداب و مراقبات ماه ذی القعده و دهه اول ذی الحجه
📎 #استاد_فیاض_بخش
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 فصل اول قسمت 0⃣2⃣ برای سروسامان دادن و آماده
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فصل اول
قسمت 2⃣2⃣
حاج احمد متوسلیان بعد از آن که
همه را مجبورکرد تا در میان آب و
گل و زیر باران در محوطه ی زمین
صبحگاه سینه خیز بروند،خودش
هم همراه آن هاتوی همان محوطه
و در میان همان آب و گل و در زیر
سرمای استخوان سوز بهمن ماه
((۱۳۶۰))سینه خیز رفت.😢😢
بعد از نیم
ساعت سینه خیز رفتن از زمین
بلند شد و((برپاداد))همه
برخاستند.😌😌
به صف شدند و بعد هم
((از جلونظام)) و چند لحظه بعد
صدای آن ها محکم تر و
باصلابت تر از همیشه توی فضای
پادگان دوکوهه پیچید:
الله اکبر📢📢
خمینی رهبر📢📢
و....
ما همه سرباز توایم خمینی!!📢📢
گوش به فرمان توایم خمینی!!📢
باز هم نیمه شب بود که ابراهیم
برگشت.خسته و خواب آلود اما
شاد شاد.☺️☺️☺️
از آنچه که در خط ومنطقه جنگی
می گذشت و شاد از اینکه دوباره
همسرش را می دید .☺️☺️😊😊
همسرش را دید،گفت،شنید،چشم بر
هم گذاشت و دوباره رفت.😔😔
ژیلا که بیدار شد،ابراهیم دوباره
رفته بود.😞😞
صاحب خانه هم نبود.نه خودش
ونه زن و بچه هایش.😔😔
آن ها هم انگار به فکر رفتن
بودند.ژیلا توی حیاط تنها مانده
بود.چشم چرخاند به همه سو و
ناگاه چشمش روی پله ها توقف
کرد.😔😔
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 فصل اول قسمت 2⃣2⃣ حاج احمد متوسلیان بعد از آن
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
فصل اول
قسمت 3⃣2⃣
پله ها و طبقه ی بالا.در این سه
چهار شبانه روز ،هیچ وقت به
فکررفتن به پشت بام نیفتاده بود
و حالا ناگهان احساس کرد که
می خواهد برود پشت بام و از آن
جا شهر را تماشا کند.😔😔
چادرش را سر کرد و آهسته ومردد
،از پله ها بالا رفت.پله ها کثیف و
خاک آلود بودند و نفس تنگی
می آوردند😞😞
ژیلا به پشت بام که رسید و نگاهی
به اطراف که انداخت و بوی دود
و باروت و گرد و خاک تخریب و
بمباران را که در شهر و بر فراز شهر
دید،دلتنگ تر از قبل شد و خواست
برگردد که چشمش به اتاقکی نیمه
باز افتاد.😔😔
پیش رفت و نگاهی کرد .اتاقی
،1۰،12متری خالی اما کثیف
دید.😔😔👀 👀
با در و پنجره ای چوبی و
کهنه.داخل اتاق شد.پر از بوی
کثیف و فضله ی مرغ بود.😔
ژیلا دو سه بار اتاق را بر
اندازکرد.سپس لبخندی زد
وگفت:😊😊
در بیابان لنگه کفش غنیمت است
.اگر این جا را تمیز و مرتب کنم
،بهترین جا برای زندگی ما خواهد
شد.☺️☺️☺️
سپس پایین رفت و یک چاقو و
دوسه تکه پارچه ی کهنه و کثیف
پیدا کرد و با یک سطل پر از آب
آورد بالا.☺️
آب را ریخت کف مرغدانی و بعد
باچاقو🔪🔪تمام کثافت ها را
تراشید.☺️☺️
دوباره رفت از پایین سطل را پر از
آب کرد .جارو را هم از کنار حوض
کوچک و قدیمی حیاط برداشت و
بالا آورد.😊😊😊
دوباره آب را در کف اتاقک ریخت و
این بار با حوصله ی بیشتر آن را
جارو کرد.بعد هم با پارچه ای کهنه
وخیس در و پنجره و دیوارها را
تمیز کرد.😊😊☺️☺️
آن قدر از خستگی و کمر درد و
سرگیجه از حال رفت. در گوشه ای
نشست و چند دقیقه ای استراحت
کرد.😔😔😞😒😒
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀