🌹 #حسین_جان🌹🌿
من #سلام خویش را بر بال فطرس بستہام
تا بہ سویٺ آورد پیغام هر روز مرا
من ڪہ بےبال وپرم فطرس بدادم مےرسد
چون خود او هم ڪشیده درد جانسوز مرا
بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥
💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
🍀 صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃
🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨
السلام علے من الاجابھ تحت قبتھ 💗.•
السلام علے من جعل اللھ شفاءفے تربتھ 💛.•
#صبحتوݧ #بابرکٺ 🌟•°
@khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_120
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
.
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِڪَرْبَلاءَ 🥀
یکروز به انتقام ، هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر می آید ...↻
『 #این_صاحبنا_المهدی 』
@khademe_alzahra313
#کربلا خاطرات تلخی داشت
ساربان را نمی بری از یاد
تا قیام ِ قیامت آقاجان
#خیزران را نمی بری از یاد😭
فرا رسیدن #شهادت_امام_سجاد(ع) تسلیت باد.
#سید_الساجدبن
#صبحتون_حسینی
@khademe_alzahra313
🌺امام حسنی ام🌺
دوشنبه ها که میشود دلم راه بقیع را پی جوست
دوشنبه ها یم را از تقویم خط زده ام
نوشته ام امام حسن علیه السلام
راستی یادم نبود
بقیع و امام حسن و سجاد ع و محمدباقر ع و
صادق دردانه ات
چهار پرستوی شکسته بالت را
گذاشتی کنار حرم
کدام حرم ؟
حرم خود حرم بدون پنجره فولادو صحن وسرا
قرار بوده است انگار
همدم ات شوند این دردانه ها
یکی زیکی پرمهر تر
حضرت مادر برتوسلام
تمام قد برتو سلام
راستی حسین ع ماند به کرببلا
شانه ماند بر حسرت گیسوی حسین
بگذار زحال روضه جدا شوم
روز امروزم شده حسنی ع
و زینتش به نور سجادت ع
@khademe_alzahra313
حالوروزمنامناسببۅدازفرطگناه😞
آنقدرگفټمحسڹجانمحســݧبہترشدم😊
💚@khademe_alzahra313
⭕️راز شهیدی که امام حسین جمجمه اش را برد کربلا⭕️
قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کردو گفت :نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید.همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید .دوازده سال در
انتظار بودم و با هرزنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد.. . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر
قبر کردند . گفتم چکار میکنید؟ گفتند مامور هستیم او را به کربلا ببریم. گفتم من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟. گفتند ماموریت داریم. . و یک مرد نورانی را نشان من دادند..عرض کردم :آقا این فرزند من است.. فرمود : باید به کربلا برود او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .. یکباره از خواب بیدار شدم. با هماهنگی و
اجازه نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا ماوا
@khademe_alzahra313