eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
207_Page.MP3
757.2K
🕊🌹🕊🌹 _بسیار_زیبا -207 قرآن_کریم @khademe_alzahra313
•• اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ شَرَفِکَ ... خدایا به شرفت قسم وار و دعاڪن ؛ فَاقْبَلْ عُذْرۍ ... من ڪه ؛ بسوزان‌هر طریقی‌ می‌پسندی ولی آخدا بقول هیزم اعمال ما با اشڪ؛ برحسین_ع تَرشده‌توآتش نمی‌سوزیم... @khademe_alzahra313
سلام علیکم ✨صبح روز سه شنبه تون پر از خیر و برکات ☀️امروز متعلق است به امام سجاد، امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهم السلام 🎁مهمانشون هستیم ان شاء الله با آگاهی ، کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم ✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا شرکت در این طرح ، خواندن ادعیه امروز، لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن و... ✨غذای غیر نذری نخوریم حتی میوه یا آب خوردنمون با نیت باشه خلاصه تو خونه های ما همه فقط غذای حضرتی می خورند (غذای جسم و روح) 💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله دعای روز سه شنبه: https://eitaa.com/womanart2/82 زیارت روز سه شنبه: https://eitaa.com/womanart2/83 ✨✨✨✨✨✨✨✨
بوے بقیع مےوزد...🌬 بوے خاڪ⌛️ آرے، سهـ شنبهـ شده و باز من.. دخیل میبندمــ بهــ ضریحـ🕌ـے ڪهــ ندارے💔... 💔 @khademe_alzahra313
.🌿🕊 حاج‌قاسم سرزده آمد به جلسه‌ی قرآن روستا. مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن ؛ از حفظ. با تعجب پرسیدم: شما با این همه مشغله چه طور فرصت حفظ قرآن داشتید؟ گفت: در ماموریت‌ها ، فاصله‌ی بین شهرها را عقب ماشین می‌نشینم و قرآن می‌خوانم. @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ شهیدی که بخاطر رضایت پدر از بهشت برگشت  آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم. می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟ محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند.  بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید. تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد. بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد. یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم. دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد. یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است. مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه. ادامه ماجرا ... محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود. در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش. خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند. کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند. دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند. همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. 👇👇👇
بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد. نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شده‌اند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند. خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند: این شهید را بر گردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم ...   👇👇👇
یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زنده‌بودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم. حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم. روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم. آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.  پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم. از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود. گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد. انشاالله می روم آنجایی که باید بروم. من برخی شب‌ها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر می‌شد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده. چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟ گفتند: محمد حسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم. درب تابوت را باز کردم. محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه. دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت. دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 احسنت به 🔰 دیشب که سریال بسیار زیبای را می دیدم، در حین بازجویی آقاکمال از ناصر (نیروی سازمان منافقین) ، مشاهده کردم و شما هم کردید که آقا کمال یک کتاب به ناصر داد برای مطالعه کردن 📕 کتاب 💠 بنده بسیار بسیار خوشحال شدم که این کتاب فوق العاده مهم در صدا و سیما و در یک فیلم امنیتی، معرفی شد، بسیار عالی بود ، بنده بارها این کتاب را در سخنرانی ها معرفی کرده بودم بنده چندسال قبل به دلیل توصیه یکی از عزیزان امنیتی این کتاب را خوانده بودم، به بنده گفته بود چون در بحث فرقه های انحرافی کار می کنید ، حتما این کتاب را بخوانید که نکات مهمی به دست شما می رساند 👈 بنده ابتدا وقتی فهمیدم یک خارجی ، نویسنده این کتاب است با خودم گفتم یک خارجی چه درکی از فرقه های انحرافی ایران یا سازمان منافقین دارد؟ اما وقتی کتاب را خواندم واقعا حیرت کردم از این همه نکات مهمی که در این کتاب آمده است 👈 این کتاب بسیار مهم باید در همه جلسات روشنگری دینی و مخصوصا جلسات فرقه شناسی تدریس شود ، چون خیلی خوب و جالب به روش و اصول کلی جذب فرقه ها اشاره کرده است. 🌀 این کتاب اینقدر خوب نوشته شده است که آقای ابراهیم خدابنده ، مترجم کتاب، که خودش چندین سال با سازمان منافقین در ارتباط بوده ، این کتاب را تحسین می کند و می گوید : " حین مطالعه این کتاب مصداق های جمله به جمله آن را میتوانستم در روش ها و عملکردهای سازمان مجاهدین خلق، که بیش از دو دهه از عمرم را با آن گذراندم، پیدا کنم. وقتی آنرا خواندم تصمیم گرفتم که بهر ترتیب شده آنرا ترجمه نمایم چون احساس کردم کتابی است که خیلی ها حتما باید آنرا بخوانند. " ✳️ بنده از تک تک شما عزیزان ، مخصوصا عزیزانی که نزدیکان آنها اسیر فرقه های انحرافی از جمله " احمدالحسن یمانی دروغین" شدند می خواهم این کتاب را خوب بخوانید و استفاده کنید . 🔗 لینک های دانلود 👇 👈 لینک دانلود خلاصه کتاب 👈 https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_summary.pdf 🌀 لینک دانلود کتاب کامل : قسمت اول https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_1.pdf قسمت دوم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_2.pdf قسمت سوم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_3.pdf قسمت چهارم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_4.pdf قسمت پنجم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_5.pdf قسمت ششم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_6.pdf قسمت هفتم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_7.pdf قسمت هشتم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_8.pdf قسمت نهم https://st.nejatngo.org/file/Book_FA/CIOM/Cults_midst_9.pdf 🔰 حتما بخوانید و اگر حال خواندن کتاب کامل را ندارید، خلاصه 50 صفحه ای کتاب را حتما بخوانید. 👌 انصافا با تمام انتقاداتی که به صدا و سیما وارد است، ولی باید به این کار معرفی کتاب در یک فیلم امنیتی ، احسنت گفت ✍️ احسان عبادی
یادآوری اعمال قبل از خواب ✨حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند هر شب پیش از خواب : ١👈قرآن را ختم کنید ✨سه بار سوره توحید ٢👈پیامبران را شفیع خود گردانید : ✨اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صلّ علی جمیعِ الانبیاءِ و المرسلین ٣👈مومنین را از خود راضی کنید : ✨اللهمَّ اغفر للمؤمنين والمؤمنات والمسلمينَ والمسلمات الاحياءِ منهم والاموات ٤👈یک حج و یک عمره به جا آورید : ✨سبحان اللّهِ والحمدللهِ ولا اله الا اللّهُ والله اکبر ٥👈اقامه هزار ركعت نماز : ✨سه مرتبه : یَفْعَلُ الله ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ ➖➖➖ ⛲رسول خدا (ص) فرمودند ؛ ⛲«هر کس به هنگام خواب با وضـو به رختخواب رود، تا زمانی که از خواب برخیزد ثواب شب زنده داری ومناجات به او می دهند ». وسائل الشیعه،ج١ ص۲۶۶ ➖➖➖➖ 🌙آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین ثواب و خیر پربرکتی محروم شویم ؟ ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣️ ❣️﷽ ❤️ >🌱< "نفس هاے دنیا بھ شماره افتادھ.. بشریت شما را میطلبد ♥️"ایها الموعود"♥️ ↯ ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
208_Page.MP3
837.5K
🕊🌹🕊🌹 _بسیار_زیبا -208 قرآن_کریم @khademe_alzahra313
ای شهید... هوای دلم، باران نگاهت را می خواهد...🌧 می شود بر من بباری؟… هوای دلم که پر شود از باران نگاهت...💔 منم چون "تو" لایق شهادت می شوم...🕊 شهدا گاهی نگاهی... 🌹 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🍃•. من‌باخیالِ‌این‌حرم‌آࢪام‌مےشوم حتےاگࢪڪہ‌خسته،اگردوࢪازشما... أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا"💛 @khademe_alzahra313
سلام ✨صبح روز چهارشنبه تون پر از خیر و برکت و به شادی ☀️امروز متعلق است به امام موسی کاظم، امام رضا ،امام جواد و امام هادی علیهم السلام 🎁مهمانشون هستیم ان شاء الله با آگاهی و کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم ✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن و... ✨غذای غیر نذری نخوریم حتی میوه یا آب خوردنمون با نیت باشه خلاصه تو خونه های ما همه فقط غذای حضرتی می خورند (غذای جسم و روح) 💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله دعای روز چهارشنبه: https://eitaa.com/womanart2/85 زیارت روز چهارشنبه: https://eitaa.com/womanart2/86 ✨✨✨✨✨✨✨✨ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این فیلم که قرائت قرآن با صوت زیبا توسط یک کودک فقیر در آفریقا هست،👇 🔹اول اینکه معجزه قرآن را نشان می‌دهد که پیام دین خدا را در سراسر گیتی، نورافشان کرده است. 🔹دوم اینکه مسئولیت ما را در قرآن آموزی به فرزندانمان، سنگین‌تر می‌کند که در ام‌القرای جهان اسلام، خدایی نکرده قرآن را مهجور کنیم. 👈 وخطاب به خانواده‌های متدین : آیا به همان اندازه که به کلاس زبان برای کودکانمان و کلاس کنکور برای نوجوانانمان اهمیت می‌دهیم، به قرآن آموزی فرزندانمان (اعم از قرائت روان، صوت زیبا، عمل به محتوا) نیز اهمیت می‌دهیم؟ @khademe_alzahra313