•°🌱 •|یاعلی|• . . هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من! عبادت عالَم "علی علی" است..! 34روز تا عید غدیر خم😍

#شهیدگمنام‌سلام 🏝تو پلاڪتـــــ را دادی ڪه گمنام شوی من دویدم که نامدار شوم .. حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام تـــو در دل تمام انسانها ... #پنج‌شنبه‌های‌دلتنگی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلواتـــــ 💐 ⊱ꕥ َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج

🕊💌🕊💌🕊 #ساعت_هشت_عاشقی السلام ای حضرت سلطان عشق یا علی موسی الرضا ای جان عشق السلام ای بهر عاشق سرنوشت السلام ای تربتت باغ بهشت 💐اَلسّلامُ عَلَیک یا عَلی بن موُسی الرِضـــا 🕊💌🕊 ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ✨ @khademe_alzahra313

•°🌱 حسیـن جان #شبهای_جمعه سینه پریشان ڪربلاسٺـــ شبهای جمعه روضه فقط، ذڪر سر جداسٺـــ ای #مــادری_ٺرین پسرِ فــاطمه ، حسین شبهای جمعه مــادرتان زائر شماسٺـــ #شب‌زیارتی‌ارباب

#شب جمعه شب زیارتی آقا ابا عبدالله یاد غمای تو میبارم بی غم تو بیمارم آقا بیمارم💔

#حُسیــݩ‌جانم♥️.• ♡|گذرم‌تابہ‌در‌خانہ‌اٺ‌افتاد #حسیݩ خانہ‌آبادشدم،خانہ‌اٺ‌آباد #حسیݩ♡ #رفیق‌قدیمےالسلام✋🏻✨ بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥ 💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ 🍀 صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃 🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨

❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 #صفحه_355 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹

#گپ_سپیده_دم أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ... ⚜ریسمان می‌تواند باشد؛ اما دیده نشود! عمریست آسمان را به زمین چسبانده‌ای ؛ و ما آنقدر سرمان گرم زمین است؛ که نمی‌بینیم‌ات ! ♨️ می‌ترسم اینهمه کوری، آسمان را هم از همسایگی مان پشیمان کند!

#صباحڪم_بالخیر! ما را هم از #رزق_آسمانیتان نمڪ گیر ڪنید.. ڪہ #عاقبتماݧ_بالخیر شود و #شهادت هم، عاقبت بہ خیر شدݧ است .. شاید #رزق امروزمان رانوشتند: #شهادت #نگاه_شهدا_بدرقه_ی_روزتون

•|🥀|• •|🥀|• انتخاب دوست شهید، به زندگی برکت میدهد. اما چه برکتی دارد زندگی ما "ابراهیمی ها" که او خودش یک به یک، نفر به نفر ما را برای خود انتخاب کرده است. این رفاقت گوارای وجودتان •|🥀|• •|🥀|• @khademe_alzahra313

🌷رد شدن ابراهیم از آب بزرگ با یک الله اکبر🌷 یکبار قرار شد با ابراهیم به سراغ فرمانده مان برویم. ابراهیم قصد داشت او را ببیند. سر راه به یک آب راه رسیدیم که عبور از آن سخت بود. به ابراهیم گفتم: از مسیر دیگری رد بشیم.. ابراهیم گفت وقت ندارم از همینجا رد می شیم..گفتم خب من همینجا پیاده می شم به شما زحمت نمیدم خودم میرم.. ابراهیم گفت: بشین سرجات ، می خوام فرمانده ات رو ببینم. 🌾تو دلم می خندیدم و می گفتم چقدر خوبه که ابراهیم توی آب گیر کنه 🌴اما ابراهیم یک الله اکبر بلند و یک بسم الله گفت و با دنده یک از اون آب راه بزرگ به راحتی رد شد و گفت: ما هنوز قدرت الله اکبر رو نمی دونیم.. اگر بدونیم خیلی از مشکلات حل میشه .. برگرفتھ‌ازسلام‌برابراهیم📚 @khademe_alzahra313

بر گرفته شده از سخنرانی حاج آقا پناهیان با موضوع تنها مسیر رسیدن به لذت های برتر

سالروزشهادت شهیدمدافع حرم حامدجوانی شهید مدافع حرم حامد جوانی که بدون ۲ دست و ۲ چشم به شهادت رسید در وصیت‌نامه خود نوشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم شهدا رایادکنیم با ذکر صلوات

شهیدی که نحوه شهادتش راقبلا نقاشی کرده بود https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/18/1459777/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3 #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

امشب شب پانزدهم ماه ذی القعده به نقل از مفاتیح الجنان شب مبارک نیمه ذى القعده شب مبارکی است خداوند نظر رحمت میفرماید بربندگان مؤمن خود و کسى که در این شب به طاعت حق تعالى مشغول باشد از براى او باشد اجر صد نفر سائح یعنى روزه دار مُلازم مسجد که معصیت نکرده باشد خدا را طرفةالعینى چنانکه در روایت نبوى (صلى الله علیه وآله و سلّم) است پس این شب را مغتنم شمار و مشغول کن خود را به طاعت و عبادت و نماز و طلب حاجات از خدا همانا روایت شده که هر که سـؤال کند در این شب حاجتى از خداوند تعالى به او عطا خواهد شد ان شاءالله

ابراهیم در جمع بچه‌های یکی از گردان‌ها شروع به مداحی کرد بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. آن‌ها چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.و گفت: من مهم نیستم، این‌ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمیکنم بعدازنماز صبح و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا(س)!! اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه‌ بچه‌ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می‌خواهی بپرسی با این‌که قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خوب آره، شما دیشب قسم خوردی که... بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی‌آمد. اما نیمه‌های شب کمی خوابم برد. یک‌دفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره (س) تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی‌خوانم، ما تو را دوست داریم؛ هر کس گفت بخوان، تو هم بخوان