💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#همسرشهید
شهید بینهایت صبور بود. وقتی بحثمان میشد من نمی توانستم خودم را کنترل کنم،😔
یکسره غر می زدم و با عصبانیت😠 میگفتم تو مقصری، تو باعث این اتفاق شدی. او اصلا حرفی نمی زد وقتی هم میدید من آرام نمی شوم میرفت سمت در چون می دانست طاقت دوری اش را ندارم.
آنقدر به همسرم وابسته بودم☺️ که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را میگرفتم. او هم نقطه ضعفم را میدانست و از من دور میشد تا آرام شوم. روی پله جلوی در مینشست و میگفت هر وقت آرام شدی بگو من بیام داخل. اصلا داد زدن بلد نبود.👌
#شهیدرضاحاجی_زاده
#سالروزولادت
@khademe_alzahra313
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#همسرشهید
بعد از شهادت سید خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختیها را با جان و دلم خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت میشد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه با پدر میبینم ناراحت میشوم.😞 بچه من هم همینطور است. چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب😴 شهید را دیدم. خواب دیدم در راه مشهد هستم و ایشان با چهرهای زیبا آمد و گفت: خانم نیامدی؟ دلم برایت تنگ شده است.😌
گفتم: تو که میدانی مریض شدم و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماریات ناراحت شدم.😢 گفتم: تو که میدانی چرا شفای منو نمیگیری؟ گفت: اینها همه آزمایش توست و انشاءالله روسفید از این آزمایش بیرون میآیی و خوب میشوی.👌 گفتم: کی؟ گفت: الان نیست و برای بعداً هست. من از کارهای خوب و بد دیگران گفتم که ایشان گفت: همه چیز را میدانم و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و امکان ندارد یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم.😍❤️
#شهیدسیدمجتبی_علمدار
#سالروزشهادت
#سالروزولادت
@khademe_alzahra313
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#همسرشهید
یک شب خواب دیدم، حضرت آقا💫 به خانه مان آمدند. من و طاها در منزل بودیم 😊و آقا مصطفی سر کار بودند. حضرت آقا بسیار خوشحال و خندان بودند و یک هدیه 🎁به طاها و چهار هدیه به من دادند و فرمودند شما از طرف من این هدایا را به همسرتان بدهید و با همان لبخند از خانه ما رفتند.
🌺
همان شب با آقا مصطفی از عراق تماس📞 گرفتند که به چند نفر نیرو جهت آموزش به سربازان نیاز داریم و شما نیز جزو یکی از این نیروها هستید.
ایشان در تخریب، ساخت نارنجک دستی و استفاده بهینه از ادوات عمل نکرده جنگی بسیار ماهر و دوره دیده و کتاب های 📚بسیاری مطالعه کرده بود.
#شهیدمدافع_حرم_مصطفی_عارفی
#سالروزولادت
@khademe_alzahra313
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#همسرشهید
روح الله خوش اخلاق و شوخ طبع بودند،😊 دائم الوضو و دائم الذکر بودند، شبها قبل از خواب سوره واقعه📖 میخواندند و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی میدادند، عاشق و مطیع امر رهبری بودند.👌
🍁
روح الله مخلص بود، دوست داشت کارهایش طوری باشد که فقط خدا ازش راضی باشد و نظر عرف جامعه برایش مهم نبود.🌾
یکی از چیزهایی که خیلی بدش میآمد😠 غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و سنتهای غلط حساس بود، اگر مهمانی میرفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت میشد😔 و میگفتند: با یک نوع غذا هم سیر میشدیم.
#شهیدروح_الله_صحرایی
#سالروزولادت
@khademe_alzahra313
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
#همسرشهید
آن چیزی که من در او دیده بودم عشق و علاقه به رهبری بود☺️ و شهید، پیرو رهبری بود. صحبتهای ایشان را دنبال میکرد. حتی یکی از اهدافش برای دفاع از حرمین صحبتهای حضرت آقا بود.
من فکر میکنم که این عشق و علاقه دو طرفه بوده و این برداشت را از این جمله مقام معظم رهبری دارم، که فرمودند شهدای مدافع حرم هم مجاهد هستند و هم مدافع و این ارجحیت را به شهدای حرمین دادند که نشان از عشق دو طرفه رهبر انقلاب به شهدا و شهدا به رهبر معظم انقلاب است. 👌
🌺
وقتی حضرت آقا جمله ای می گفتند برای محرم هدف بود و حجت را تمام میکرد. چه در عرصه داخلی و چه در عرصههای خارجی. یکی از بهترین و شیرینترین لحظات طول عمر محرم این لحظاتی بود که می گفت: در یکی از ملاقاتهایی که با حضرت آقا داشتم و در صفهای جلو بودم من به ایشان احترام گذاشتم و ایشان برای من دست تکان دادند.همیشه این لحظات تا اخرین روزهای زندگی جلوی چشمشان بود.😌
#شهیدمحرم_ترک
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
⚜🌷⚜🌷⚜🌷⚜🌷
#همسرشهید
ملیکا بعدازظهر روز ۱۳ بهمن ماه از خواب بیدار شد و با گریه😭 خوابی را که دیده بود برایم تعریف کرد. گفت دیدم پدرم آمد از روی یک بلندی با دست خونی من را بوس کرد و به من گفت تندتند میآیم به دیدنت و رفت. با شنیدن این خواب نگران شدم اما حرفی نزدم.😔 روزپنج شنبه۱۵بهمن ماه بود که به دلم افتاد سجاد دارد بر میگردد.☺️ موقع اذان ظهربود. زنگ زدم خانه پدرم و آنها خبر دادند که سجاد شهید شده است.😢 باورم نمیشد و پیش خودم میگفتم سجاد دارد بر میگردد و با این خبر سر به سرم میگذارند. اصلا در حال خودم نبودم.
🌹
میخواستم به همه بفهمانم که این شوخی است، دوست داشتم همه حرفم را باورکنند. ولی با این حال خیلی آرام بودم. انگارحضرت زینب(س) به من نظرکرده بودند که اینطور آرام و صبور بودم.💫 همه از آرامشم نگران بودند. هرچه همه بیقراری میکردند، من آرامتر میشدم. اصلاً انگار در عرض چند ساعت کلی تغییرکرده و صبور شده بودم. آنقدر آرام بودم که نگران خودم شده بودم که چرا در نبود سجاد میتوانم نفس بکشم و زنده باشم.😞🌺
#شهیدسیدسجادروشنایی
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹
#خواب_صادقانه
#همسرشهید
🌷پنج شنبه ها به زیارت قبور شهدا می رفتیم.
یک روز صبح از خواب بیدار شد و گفت : دیشب خواب دیدم به زیارت شهدا رفته ام.صدای گریه😭 یک نفر را شنیدم . صدا زدم و پرسیدم که چه کسی دارد گریه می کند؟ در جواب گفت: من #محمد_احمدی هستم (شماره مزارش را هم گفت) به من گفت از خانواده ام حلالیت بطلب و به مادرم بگو من را حلال کند .من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام ...😔
همان روز به گلزار شهدا رفتیم تا از صحت خواب مطمئن شویم . به همان آدرسی که گفته بود رفتیم . کاملا درست بود.👌
به علت مشغله ای و ماموریتی که داشت نتوانست به خانواده شهید سر بزند ولی به من سفارش کرد که حتما به دیدار خانواده بروم و حلالیت بطلبم.🌸
آدرس خانواده شهید را پیدا کردم و پیغام شهید را به آنها دادم. گفتند مادرش به علت بیماری که دارد سه سال است به گلزار شهدا نرفته است.😔
شاید دلیلش این بوده است .....
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدعلی_جوکار
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#همسرشهید
🌷شهید میگفت: «خدایا دوست دارم نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کنم»
🌸
احترام بسیاری برای سادات قائل بود و خیلی به من احترام میگذاشت.☺️ میگفت: ساراجان تو را با هدف از خدا گرفتم. دوست داشتم با حضرت زهرا (س) محرم شوم...»😌
سعید عاشق حضرت زهرا (س) بود. حتی در دست نوشتههایش میدیدم که وقتی با خدا گفتوگو میکند اینگونه ابراز کرده بود که: « خدایا دوست دارم نحوه شهادت خانم حضرت زهرا (س) را درک کنم. یاریم بده...»😔
آقا سعید مرد بسیار باهوش و مسلط به زبان انگلیسی و قاری متبحر قرآن بود. او آدم مسئولیت پذیری بود.👌 وقتی جنگ سوریه پیش آمد، خودش را در قبال دفاع از مردم مظلوم مسئول میدانست. میگفت: « اهل بیت (ع) از ما هستن و ما اجازه نمیدیم کسی بهشون بیاحترامی کنه...»🌾
#شهیدسعیدسامانلو
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#همسرشهید
ازآقامهدی فعلاً وصیتنامهای به دست ما نرسیده است. اما طبق وصیت شفاهیاش از من خواست که در امامزاده محمد کرج بین شهدای دفاع مقدس دفن بشوند. من گفتم: چرا شهدای دفاع مقدس؟ گفت: همه شهدای مدافع از دوستانم هستند همیشه با آنها بودهام این بار میخواهم در کنار شهیدان جنگ تحمیلی دفن بشوم.
🌷
برای دخترها و یادگارهای مهدی از خدا میخواهم که کمکم کنند مثل همیشه. از آقامهدی هم میخواهم کمکم کند تا بتوانم بچهها را آن طوری که دوست دارد و در شأن پدرشان است تربیت کنم.
وقتی میروم مزار میگویم من تنهایی نمیتوانم بزرگشان کنم کنارم باش مثل قبل دوتایی با هم دخترهایمان را بزرگ کنیم. مهدی هم درکنار من بودنش را ثابت کرده است.☺️
#شهیدمدافع_حرم_مهدی_نعمایی_عالی
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺
#همسرشهید
روزی که قرار بود صیغه محرمیت بخوانیم، بعد از محرم شدن به اتفاق خانوادههایمان رفتیم یک امامزاده زیارت و بعد هم بیرون امامزاده نشستیم با هم صحبت کنیم.🍃
من که کنارش نشسته بودم، انگار کر بودم. اصلاً هیچی نمیشنیدم، اما یادم هست خیلی از رهبر صحبت کردند. بعد از عقد از اعتقاداتش گفت و از صحبت کردنش مشخص بود که خیلی طرفدار سرسخت آقاست. شدیداً نسبت به حضرت آقا غیرتی بود. همه میگفتند: «آقا ابوالفضل اصلاً ناراحت نمیشود.» واقعاً کسی ناراحتی آقا ابوالفضل را ندیده بود، اما روی مسائل رهبری خیلی حساس بود و ناراحت میشد. در باره با مسائل دیگر خیلی آرام بود و اصلاً ناراحت و عصبانی نمی شد.🌹
#شهیدمدافع_حرم_ابوالفضل_راه_چمنی
#سالروزولادت
@khademe_alzahra313