یلم هم چیز جذابی است؛ سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانهی فوقالعادهای است، یعنی واقعا الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری؛ خب روی این زمینه کار بکنید؛ کارهای ابتکاری بکنید؛ اسباببازی همینجور، بازىِ رایانهای همینجور، عروسک همینجور، اینها چیزهایی است که لازم است. اسباببازی رایج بچههای ما شده تفنگ. خب بابا! آمریکاییها که پدرجد ما در این کارند، الان پشیمانند، درآن درماندهاند که چهکار کنند. ما بچههای خودمان را که اَلَکدولَک بازی میکردند که تحرک داشت و خوب بود، گرگمبه هوا بازی میکردند که کار بسیار خوبی بود و ورزش بود و بازی و سرگرمی بود، یا این چیزی که خط کشی میکنند و لىِلىِ میکنند - بازىِ بچههای ما اینها بود - آوردهایم نشاندهایم پای اینترنت، نه تحرک جسمی دارند، نه تحرک روحی دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیلهی طرف مقابل. خب بیایید بازی تولید کنید، بازی ترویج کنید، همین بازیهایی که بنده حالا اسم آوردم و دهتا از این قبیل بازی [که] بین بچههای ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این] یکی از کارها است، اینها را ترویج کنید. ما همهاش نباید نگاه کنیم ببینیم که غربیها از چهجور بازیای حمایت میکنند، ما هم از همان بازی حمایت بکنیم. خب حالا من نمیخواهم راجع به بعضی از این ورزشها چیزی بگویم، اما خب ما خیلی کارهای خوب داریم که مال ما است؛ من [قبلا] گفتم، (۱۲) چوگان مال ما است، دیگران به اسم خودشان کردند؛ (۱۳) [خب] این را ترویج کنید؛ ورزش باستانی یک ورزش زیبا و هنری است، خب این را ترویج کنید؛ اینها را پیش ببرید و ترویج کنید که بچهها [سراغ اینها] بروند. بچههای ما - نوههای بنده - اسم بازیکنان و ستارههای فوتبال دنیا را خیلی خوب بلدند، یکی یکی همینطور مکرر اسم اینها را میآورند؛ این طرفدار این است، آن طرفدار آن است، لباس نمیدانم فلان تیم فرنگی را این میپوشد، آن یکی لباس تیم دیگر را میپوشد، اما اسم مثلا فرض کنید که فلان دانشمند معاصر خودشان را نمیشناسند؛ اسم بیاوری نمیشناسند کیست؛ خب اینها بد است، اینها را ما بایستی واقعا کار بکنیم.
من عرض میکنم ما در برخورد با مسائل تهاجمی، پدیده را در اول ورود، حتی قبل از ورود باید بشناسیم. فرض کنید یک چیزی، یک فکری، یک روشی در دنیا دارد رایج میشود؛ پیدا است که این اینجا خواهد آمد - خب دنیا دنیای ارتباطات است، دنیای اتصال و ارتباط است، نمیشود حصار کشید - قبل از آنکه بیاید، به فکر باشید که برخورد حکیمانه با این چیست. معنای این همیشه این نیست که ما آن را رد کنیم؛ نه، گاهی یک پدیدهای است که ما آن را میتوانیم قبول کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم اصلاح کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم یک ذیلی برایش تعریف کنیم که آن ذیل، مشکل آن را برطرف کند. دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن، این اشکالات را دارد که بعد شما دچار مشکلاتی میشوید که نمیتوانید با آنها مواجه بشوید. پس من نمیگویم که فقط موضع دفاعی داشته باشیم - البته وقتی تهاجم هست، انسان باید دفاع کند؛ شکی نیست - توصیهی من فقط موضع دفاعی نیست؛ اما موضع اثباتی، موضع تهاجمی، موضع حرکت صحیح باید داشته باشیم. بههرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛ زشتترین کار، انفعال است؛ خسارتبارترین کار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بکند؛ حداکثر این است که بگوییم خیلی خب، ما در مقابل این نمیتوانیم یک حرکتی انجام بدهیم، اما منفعل هم نمیشویم. منفعل شدن و پذیرفتن تهاجم دشمن، خطایی است که بایستی از آن پرهیز کرد.
مسئلهی پنجم که من اینجا یادداشت کردم عرض بکنم، مسئلهی علم در دانشگاه و در مراکز پژوهشی است؛ که خب خوشبختانه دیدم آقای دکتر روحانی به آن توجه کردند. خیلی مهم است این مسئلهی علم. اولا این پیشرفت علمی ما در این ده دوازده سال اخیر یک واقعیت است؛ بعضی این را باور نکردند؛ بعضی حتی این را انکار کردند. یک شخص عزیزی - که حالا بعضی از دوستانی که در جلسه هستند، توجه دارند که من چه کسی را میگویم؛ نمیخواهم اسم بیاورم - همان اوائلی که این قضیهی هستهای و سانتریفیوژ و این حرفها باب شده بود و مکرر گفته میشد، در یک نامهای به من نوشت که آقا، این حرفها دروغ است، باور نکنید - هم این را، هم گمان میکنم مسئلهی سلولهای بنیادی را؛ حالا الان درست یادم نیست، نامهی او بین کاغذهای ما هست - اینهایی که میآیند به شما گزارش میدهند، [حرف] اینها را باور نکنید، اینها واقعیت ندارد، اینها خلاف واقع است! خود این شخص هم آدم دانشمندی است، آدم مورد قبول و مورد اعتماد من است، بنده هم دوست دارم آن شخص را، اما باور نمیکرد؛ البته ما باور کرده بودیم و الحمدلله روزبهروز هم این باور تأیید شد. بعد از چندینسال، چندی قبل اینجا یک جلسهای بود که بعضی از دوستان این جلسه هم در آن حضور داشتند، همان شخص عزیز به من رو کرد و گفت که در دانشگاهها
ی ما از این پیشرفتهایی که این جوانها دارند انجام میدهند استقبال نمیشود و شروع کرد شکایت از این طرف قضیه که حالا جوانهای ما دارند کارهای زیادی انجام میدهند و استقبال نمیشود. من یادم آمد از آن حرفی که ایشان سالها پیش به من گفته بود که این پیشرفتها دروغ است. نه آقا، این پیشرفتها راست است؛ اینکه ما سیزده برابرِ متوسط رشد جهانی، سرعت پیشرفت [علم] داشتهایم، راست است؛ این را دیگران گفتند، مخالفین ما گفتند. در بخشهای مختلف، جوانهای ما کارهای بزرگی را بحمدالله توانستند انجام بدهند و کار کردند و پیش رفتند. توصیهی من به وزیر محترم آموزش عالی و وزیر محترم بهداشت و درمان، بخصوص این است که نگذارید این چرخهی حرکت کُند بشود. این را هرچه میتوانید توسعه بدهید و تسریع کنید و پیشرفت کنید.
یکی از چیزهایی که جلو این را میگیرد، سیاسی شدن دانشگاهها است. این را توجه کنند آقای فرجیدانا(۱۴) و آقای هاشمی؛ (۱۵) نگذارید دانشگاه جولانگاه حرکتهای سیاسی بشود. اینکه ما جوان را بهعنوان یک موتور محرک تحولات سیاسی بپذیریم، حرف من است. من یکوقتی این مطلب را گفتم، بعضی از همین آقایانی که حالا دَم از دانشگاه میزنند، من را ملامت کردند که شما این جوانها را به هَوس انداختید، به هیجان انداختید؛ نه، من اعتقاد دارم به این قضیه؛ نسل جوان در هر جامعه، موتور حرکت تحولات اجتماعی و تحولات سیاسی است؛ بخصوص جوان دانشجو؛ طبیعتش این است. این حرف دیگری است؛ این غیر از این است که ما دانشگاه را محل جَوَلان گرایشهای سیاسیای که بعضیشان مخالف با اصل نظامند یا مخالف با جهتگیریهای نظامند بکنیم. این را باید حتما مراقبت کنید و جلوی آن را بگیرید. در این زمینه من این جمله را هم عرض بکنم؛ یک "میتوانیم"ای را ملت ما گفته؛ نگذارید این "میتوانیم" تبدیل بشود به عکس آن. گفتند ما میتوانیم به قلههای رفیع علمی برسیم؛ میتوانیم مرجع علمی جهان بشویم؛ میتوانیم خودمان را از حقارت علمی نجات بدهیم، که امروز نجات دادند و دشمنان ما، مخالفین ما دارند اعتراف میکنند که ایران به دانش دست یافته؛ نه فقط در زمینهی هستهای، در زمینههای دیگر هم همین را دارند میگویند و اعتراف میکنند. این "میتوانیم" را که در روح این جوانهای ما دارد جَوَلان میکند، نگذارید از بین برود؛ شما هم بگویید میتوانیم و دنبال کنید این میتوانیم را. ما میتوانیم تمدن نوین اسلامی را برپا کنیم و دنیایی بسازیم که سرشار باشد از معنویت و با کمک معنویت و هدایت معنویت راه برود؛ این کارها را میتوانیم انجام بدهیم، که به توفیق الهی هم [این کار را] میکنیم.
مطلب ششمی که من اینجا یادداشت کردهام، مسئلهی زبان فارسی است؛ من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دُور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است. همینطور دارند اصطلاحات خارجی [بهکار میبرند]. ننگش میکند کسی که فلان تعبیر فرنگی را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسی یا عربی به کار ببرد؛ ننگشان میکند. این خیلی چیز بدی است؛ این جزو اجزاء فرهنگ عمومی است که باید با این مبارزه کرد. دوستان! زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیهی آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قارهی هند؛ اینکه عرض میکنم از روی اطلاع است. در آستانه(۱۶) - مرکز حکومت عثمانی - زبان رسمی در یک برههی طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قارهی هند برجستهترین شخصیتها با زبان فارسی حرف میزدند و انگلیسها اولی که آمدند شبه قارهی هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیسها است گرفتند. البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند - که بنده رفتهام دیدهام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم - عاشق زبان فارسیاند؛ اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش میکنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمیکنیم. یواش یواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایی میزنند - هر روزی هم که میگذرد یک چیز جدیدی میآید - ما هم نشنفتهایم. گاهی میآیند یک کلمهای میگویند، بنده میگویم معنای آن را نمیفهمم، میگویم معنای آن چیست؟ معنا [که] میکنند، تازه ما اطلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده؛ [این] یواش یواش کشانده شده به طبقات و تودهی مردم؛ این خطرناک است. اسم فارسی را با خط لاتین مینویسند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟ اسم فارسی با حروف لاتین! یا اسمهای فرنگی روی محصولات تولید شدهی داخل ایران که برای من عکسهایش را و تصویرهایش را فرستادند! خب چه داعی داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یکوقت شما یک محصو
ل صادراتی دارید، آنجا در کنار زبان فارسی - فارسی هم باید باشد البته؛ هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود - البته زبان خارجی هم به آن کشورهایی که خواهد رفت، اگر زبان دیگری دارند نوشته بشود، اما محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟ روی کیف بچههای دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همینجور؛ من واقعا حیرت میکنم. این جزو چیزهایی است که شما خیلی دربارهاش مسئولیت دارید. البته من مثالهایی در ذهن دارم برای این استعمال زبان فارسی که نمیخواهم دیگر حالا آنها را عرض کنم؛ نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! و از این قبیل همینطور مکرر تعبیرات فرنگی و بخصوص انگلیسی؛ من از این احساس خطر میکنم و لازم است که حضرات و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این مسئله بجد دنبال کنند و دولت به طور جدی مواجه بشود با این مسئله. حالا معنای مواجهه این نیست که فورا فردا مثلا با یک شیوهی تندی یا شیوهی خشنی برخورد کنند، [مواجه بشوید] اما حکمتآمیز؛ ببینید چکار میتوانید بکنید که جلو این را بگیرید؛ این هم یک مسئله.
مسئلهی علوم انسانی هم مسئلهی دیگری است که خیلی مهم است. البته آقای دکتر حداد - مثل اینکه نیستند امروز اینجا - یک گزارش مفصل و خوبی به من دادند در مورد کارهایی که در زمینهی علوم انسانی در هیئتی که ایشان مسئول آن هستند انجام گرفته، (۱۷) که خب بعضی از دوستان هم از نداشتنِ خروجی این کار گلهمندند و شکایت میکنند، که اینها در جلسهی شورا باید مطرح بشود. به نظر بنده اساسیترین کار هم این است که مبنای علمی و فلسفىِ تحول علوم انسانی باید تدوین بشود؛ این کار اساسی و کار اولی است که بایستی انجام بگیرد. این هم این مسئله.
و مسئلهی آخر هم، مسئلهی آسیبهای اجتماعی و علل فرهنگی آن است؛ که من اشاره کردم به مسئلهی طلاق، مسئلهی مواد مخدر، فسادهای مالی، مسئلهی جنایت. خب یکی از همین تأثیرات تهاجم فرهنگی دشمنان، افزایش سرقت مسلحانه از بانکهااست؛ این را اول ما در فیلمها دیدیم - قابل توجه جناب آقای ضرغامی -(۱۸) که حمله میکنند؛ حالا عین همان قضایا، اینجا دارد اتفاق میافتد؛ خب یاد میگیرند دیگر. ما باید این را بدانیم چهکار داریم میکنیم. یعنی واقعا این آسیبها را بفهمیم. [همین طور] مسئلهی جمعیت. یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیت است؛ که من به آقای دکتر هاشمی(۱۹) هم بهنظرم یک جملهی کوتاهی گفتم، با آقای دکتر روحانی هم مفصل صحبت کردیم؛ مسئلهی جمعیت را جدی بگیرید؛ جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئلهی جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست. انشاءالله که موفق و مؤید باشید، خدا همهتان را محفوظ بدارد، باقی بدارد و این عرایضی که ما کردیم، انشاءالله مورد توجه باشد.
یاد کنیم از مرحوم آقای دکتر حبیبی که جلسهی قبلی که اینجا ما دُور هم جمع شدیم، آقای دکتر حبیبی - با اینکه کسالت داشتند و مریض بودند - شرکت کردند که من از ایشان تشکر کردم. خدا انشاءالله شماها را محفوظ بدارد؛ و قدر این فضلا و نخبگانی که در اینجا هستند و نیروهای جوانی هم که در جمع شما هستند که واقعا وجودشان خیلی مغتنم است و بحمدالله از نشاط جوانی و نیروی جوانی و ابتکار جوانی برخوردارند، بایستی خیلی بدانید.
والسلام و علیکم و رحمةالله
۱) خانم کبری خزعلی
۲) اشارهی رئیس جمهور به تأکید رهبر انقلاب اسلامی برای تهیهی پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم.
۳) از جمله، ابلاغ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در چهارچوب سند چشمانداز (۱۳۸۷/۱۰/۲۱)
۴) اشارهی رئیس جمهور به نیاز شورا به داشتن بخش پایش و نظارت در امر فرهنگ.
۵) ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی (۱۳۸۴/۳/۲)
۶) از جمله ۱۳۶۲/۵/۲۸
۷) اشارهی رئیس جمهور به لزوم مشارکت مردم در مسألهی فرهنگ.
۸) کنایه از سؤال و جواب
۹) نامهی امام خمینی(ره) به رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی دربارهی اجرای مصوبات آن شورا (۱۳۶۳/۱۲/۶)
۱۰) اثرپذیری
۱۱) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱۲) از جمله ۱۳۷۵/۱۰/۸
۱۳) اشاره به ثبت ورزش چوگان در آذرماه سال جاری در کمیتهی میراث ناملموس سازمان یونسکو به نام کشور جمهوری آذربایجان.
۱۴) وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
۱۵) وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
۱۶) لقب شهر استانبول در زمان عثمانی
۱۷) شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، در تاریخ ۱۳۸۸/۷/۲۱ تحت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شد.
۱۸) رئیس سازمان صدا و سیما در دیدار حضور داشت.
۱۹) وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
نسخه چاپی برچسبها: اصل ۴۴ قانون اساسی؛ تهاجم فرهنگی؛ تحول و ارتقاء علوم انسانی؛ مفاسد اقتصادی؛ مهندسی فرهنگی؛ نقشه
جامع علمی؛ حقوق زن؛ مرجعیت علمی؛ هویت ملی؛ دانشگاه اسلامی؛ جهاد فرهنگی؛ پیشرفت علمی ایران؛ نصرت الهی؛ احساس مسئولیت؛ افزایش جمعیت؛ تمدنسازی نوین اسلامی؛ تحول بنیادین آموزش و پرورش؛ شکستن مرزهای دانش؛ پیشرفت هستهای ایران؛ شعار ما میتوانیم؛ سیاست تغییر رفتار؛لطفاً نظر خود را بنویسید:نام :پست الکترونیکی :
کدامنیتی : *
ارسال نظر
نظر شما :*
در این رابطه بخوانید :
گزيده بيانات / سینما؛ کلید پیشرفت کشور
ديگران - يادداشت / چرا دولت در عرصه فرهنگ مسئولیت دارد؟
ديگران - يادداشت / چرا رهبری به مصادیق فرهنگی اشاره میکنند؟
ديگران - گفتگو / نقش زبان فارسی در گسترش تمدن اسلامی
ديگران - گفتگو / تمدن جدید اسلامی با ایران آمیخته است
ديگران - گفتگو / پیوست فرهنگی باید به انگیزه مدیران کشور متکی باشد
پیامکهای این دیدار
رهبرانقلاب:امواج نشاط آفرین "ما می توانیم" را در روح جوانان تقویت کنیدتامرجع شدن علمی ایران وبرپایی تمدن نوین اسلامی تحقق یابد/دانشگاه جولانگاه جریانهای سیاسی نشود؛اینکارجلوی رشدوشتاب علمی را میگیرد
رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی: فرهنگ متکی به مردم است/سپردن مسائل فرهنگی به مردم، نافی وظیفه نظارتی و هدایتی دولت نیست وحضور دولت در فرهنگ هم به معنای سلب حضور مردم نخواهد بود
اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش از ظهر امروز با رهبر انقلاب دیدار کردند.
جملههای برگزیده این دیدار
فرهنگ هویّت یك ملّت است. ارزشهای فرهنگی روح و معنای حقیقی یك ملّت است.
همه چیز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند.
نمیشود مسئولین كشور مسئولیّتی احساس نكنند در زمینهی هدایت فرهنگی جامعه.
ما مسئولیّت شرعی داریم، مسئولیّت قانونی داریم در قبال فرهنگ كشور و فرهنگ عمومی كشور.
غربیها بیشتر از ما متعصّبند، بدتر از ما لجاجت میكنند بر سر ارزشهای فرهنگی خودشان كه در واقع ضدّ ارزش هم هست. ما چرا بر سرِ فرهنگ خودمان پافشاری نكنیم؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی یكی از آن ابتكارات واقعاً بابركت امام بزرگوار بود.
باور كنید كه شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه مركزی فرهنگی كشور است؛ باور كنید كه اینجا فرماندهی مسائل عمدهی فرهنگی كشور و سیاستگذاری كشور را بر عهده دارد؛ اعضا بایستی به این توجّه كنند.
كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست.
تهاجم فرهنگی یك حقیقتی است كه وجود دارد؛ میخواهند برروی ذهن ملّت ما و برروی رفتار ملّت ما - جوان، نوجوان، حتّی كودك - اثرگذاری كنند.
ورزش باستانی یك ورزش زیبا و هنری است، این را ترویج كنید؛ اینها را پیش ببرید و ترویج كنید كه بچّهها سراغ اینها بروند.
نسل جوان در هر جامعه، موتور حركت تحوّلات اجتماعی و تحوّلات سیاسی است؛ بخصوص جوان دانشجو؛ طبیعتش این است.
یك "میتوانیم"ای را ملّت ما گفته؛ نگذارید این "میتوانیم" تبدیل بشود به عكس آن.
این "میتوانیم" را كه در روح این جوانهای ما دارد جَوَلان میكند، نگذارید از بین برود؛ شما هم بگویید میتوانیم و دنبال كنید این میتوانیم را.
ما میتوانیم تمدّن نوین اسلامی را برپا كنیم و دنیایی بسازیم كه سرشار باشد از معنویّت و با كمك معنویّت و هدایت معنویّت راه برود.
هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود.
مسئلهی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان كشور دارد كاهش پیدا میكند. یك جایی خواهیم رسید كه دیگر قابل علاج نیست.
ما وظیفه داریم همّت خودمان و تلاش خودمان را به صحنه بیاوریم و بركت از آنِ خدا است و كمك از آنِ پروردگار است.
ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن این است كه یك حركت اساسی كه در زمینهی اقتصاد، در زمینهی سیاست، در زمینهی سازندگی، در زمینهی فنّاوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم.
فرهنگ، برنامهریزی هم لازم دارد؛ نباید انتظار داشت كه فرهنگ كشور به خودیِ خود خوب بشوند و پیش بروند؛ نه، این برنامهریزی میخواهد.
معارضهی با مزاحمات فرهنگی هیچ منافاتی ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگی.
دولت و مسئولان موظّفند كه توجّه كنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند كجا داریم میرویم، چه دارد اتّفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف كنند.
دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی كه مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد. دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد.
یكی از مهمترین خواص و نقاط مهمّ شورای انقلاب فرهنگی این است كه این شورا موجب میشود كه مسئلهی فرهنگ كشور تابع زیر و بالا شدن جریانات سیاسی و جناحهای سیاسی نباشد.
سینما خیلی عنصر جذّابی است، رسانهی فو
قالعادهای است، یعنی واقعاً الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری؛ روی این زمینه كار بكنید؛ كارهای ابتكاری بكنید.
بازی تولید و ترویج كنید، ما همهاش نباید نگاه كنیم ببینیم كه غربیها از چهجور بازیای حمایت میكنند، ما هم از همان بازی حمایت بكنیم.
در برخورد با مسائل تهاجمی، پدیده را در اوّل ورود، حتّی قبل از ورود باید بشناسیم.
در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین كار، انفعال است؛ زشتترین كار، انفعال است؛ خسارتبارترین كار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بكند.
نباید دانشگاه را محلّ جَوَلان گرایشهای سیاسیای كه بعضیشان مخالف با اصل نظامند یا مخالف با جهتگیریهای نظامند بكنیم. این را باید حتماً مراقبت كنید و جلوی آن را بگیرید.
یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است.
اساسیترین كار این است كه مبنای علمی و فلسفیِ تحوّل علوم انسانی باید تدوین بشود؛ این كار اساسی و كار اوّلی است كه بایستی انجام بگیرد.
دولت و مسئولان موظّفند كه توجّه كنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند كجا داریم میرویم، چه دارد اتّفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف كنند.
من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه كار كردیم، اقدام كردیم، جمع كردیم كسانی را دُور هم بنشینند. من میبینم كار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است. همینطور دارند اصطلاحات خارجی [بهكار میبرند]. ننگش میكند كسی كه فلان تعبیر فرنگی را به كار نبرد و به جایش یك تعبیر فارسی یا عربی به كار ببرد؛ ننگشان میكند.
برگزیدهها
پیام حضرت آیتالله جاودان برای پویش مردمی ایران همدل
جستجو
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
All Content by Khamenei.ir is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.
بیانات مقام معظم رهبریدر دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
ما باید این را بدانیم چهكار داریم میكنیم. یعنی واقعاً این آسیبها را بفهمیم. مسئلهی جمعیّت. یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است؛ كه من به آقای دكتر هاشمی هم بهنظرم یك جملهی كوتاهی گفتم، با آقای دكتر روحانی هم مفصّل صحبت كردیم؛ مسئلهی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان كشور دارد كاهش پیدا میكند. یك جایی خواهیم رسید كه دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئلهی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر میكنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه»
مسئلهی جمعیّت كه بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئلهی بسیار مهمّی است. بلاشك از نظر سیاست كلّی كشور، كشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه بهنحو معقول و معتدل. همهی اشكالات و ایرادهایی كه وارد میشود - كه بعضی از اشكالاتی را هم كه مطرح میكنند ما دیدهایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است.
آنچه مهم است این است كه كشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یك جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این -همانطور كه قبلاً هم گفتهایم- مسئلهی نمای جوان برای كشور یك مسئلهی اساسی و مهم و تعیینكننده است. آنطوری كه اهل علم و اهل تحقیق بررسی كردهاند و جوانب قضیّه را ملاحظه كردهاند و آمارها را مورد مداقّه قرار دادهاند، ما اگر چنانچه با این شیوهای كه امروز داریم حركت میكنیم پیش برویم، در آیندهی نهچندان دور، یك كشور پیری خواهیم بود كه علاج این بیماری پیری هم درحقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [اینكه] در دسترس ما نیست، [بلكه] در دسترس هیچ كس نیست؛ یعنی امروز كشورهایی كه در دنیا دچار پیری شدهاند و قدرت «زاد و ولد» خودشان را از دست دادهاند، به دشواری میشود گفت كه راه علاجی برای حلّ این مشكل دارند. ما هم طبعاً با همین مشكل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفكّر اسلامی در زمینهی جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و كشور جمهوری اسلامی یك چیزهای روشن و واضحی است…
...همایشی كه آقایان گذاشتید، به نظر من جزو كارهای بسیار خوب است. یعنی ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با «صلوات بفرستید تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شكل عمیق و علمی حل بشود؛ گرههای ذهنیای كه وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانیم این كار را بكنیم؛ یعنی متفكّرین ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئلهی جمعیّت - در هر بخشی از بخشها - میتوانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولی را ارائه كنند. این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنی قدم ابتدایی است، [امّا] از گذاشتن قانون بهنظر من مهمتر است؛ چون فرهنگسازی در این مسئله مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگسازی بشود كه متأسّفانه امروز این فرهنگسازی نیست، تعطیل است؛ با اینكه حالا گفتهشده، ما هم گفتهایم، دیگران هم گفتهاند، در مجلس هم مطرح شده، بعضیها هم كم و بیش اینجا و آنجا بحث میكنند، لكن كار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته. بهنظر من این كارِ شما كار خوبی است، كار مناسبی است؛ منتها اكتفا نكنید به اینكه یك میزگردی تشكیل بشود و سخنرانیای گذاشته بشود و بعد مثلاً تعدادی مقاله چاپ بشود؛ اینها كارهای لازمی است، امّا ناكافی است؛ بایستی از امكاناتی كه در كشور وجود دارد استفاده كنید، فكر را در كشور بگسترانید؛ آنوقت فكری هم كه گسترش پیدا میكند، باید فكر عمیق و اساسی و منطقی و قانعكننده برای هر كسی باشد؛ بنابراین باید كار بشود روی این مسئله كه لابد آقایان این كار را كردهاید. من معمولاً وقتی گروهها و افرادی دنبال این هستند كه مثلاً یك گردهمایی و همایشی را ترتیب بدهند، همیشه سفارش میكنم، میگویم شما اَمَد را نزدیك قرار ندهید؛ یعنی فرصت قرار بدهید برای اینكه بتوانید كار بكنید، تا آنچه بُروز میكند در این همایش، یك چهره و نمای مطلوبی داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقایان این كار را كردهاید؛ چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقیق هستید و مؤسّسهی شما، مؤسّسهای است كه سابقهی خوبی در این زمینهها دارد؛ لكن كار را به اینجا متوقّف نكنید.
جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است كه موجب میشود جامعهی ما دچار میل به كمفرزندی بشود. این میل به كم بودن فرزند، یك عارضه است؛ والّا انسان بهطور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی كه فقط یك فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن بهشكلی، مرد بهشكلی پرهیز میكنند از فرزندداری؟ اینها را بایستی نگاه كرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا كنید، برای علاج این عوامل بیماریزا - كه به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماریزا است - متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فكر كنند. فرض كنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب بلاشك یكی از چیزهایی كه باروری را محدود میكند، بالا رفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یكی از كارهایی است كه باید در كشور فكر بشود. چرا سنّ ازدواج در كشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزهی جنسی؟ ما باید به این فكر كنیم. خب، از آنطرف میگویند كه اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود كا
ری كرد كه همهی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بكنیم كه حتماً بایستی یك نفری یك خانهی مِلكی داشته باشد، یك شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بكند؛ نه، اِنَ یَكونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ این قرآن است [كه] با ما دارد اینجور حرف میزند. یعنی همهی آن گرههای ذهنیای را كه وجود دارد در این زمینه، باید شما باز كنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است كه بایستی این كار فكری و علمی را بكند؛ یعنی صرفاً بیان فكر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً كار بشود، كار فكری بشود؛ عوامل كاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت بهنحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افكار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّهی مردم، بعضیها متدیّنند، بعضیها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لكن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول كنند؛ اگر نخبگان قبول كردند، كار سهل میشود، كار فرهنگسازی آسان میشود. در این زمینهها انشاءالله بایستی آقایان تلاش كنید و امیدواریم انشاءالله موفّق باشید....
...بنده همچنان معتقدم كشور ما كشور هفتاد و پنج میلیونی نیست؛ كشور ما كشور صد و پنجاه میلیونی [است]؛ حالا ما دستِكم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعاً این كشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آبوهوایی، با این امكانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّهی علمی كه در این كشور وجود دارد، میتواند یك كشور پرجمعیّتی باشد و انشاءالله خودش هم این جمعیّت را اداره كند؛ یعنی همچنان كه ما فكر میكنیم كه اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یك خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فكر این را هم بكنید كه این چهار پنج بچّه وقتی بزرگ شدند و كاری پیدا كردند و شغلی پیدا كردند چه كمكی میتوانند به پیشرفت كشور بكنند؛ یعنی این را هم باید فكر كرد...
...یك نگاه مقلّدانهای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته كه به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یك برههای از زمان غفلت كردیم، كاری كه باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالیكه امروز در [بعضی از] همین كشورهای غربی از كاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند، و در بعضی از كشورهای غربی مطلقاً كاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانوادههای پرجمعیّت، مثلاً خانوادهی آمریكایی با ده دوازده بچّه، چطور خانوادهی ایرانی [كه] میخواهد از او تقلید كند باید حتماً یك بچّه داشته باشد یا دو بچّه! كه این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطّلاع میدهد. انشاءالله كه موفّق و مؤیّد باشید.
آیندهی پر امید، یكی دیگر از واقعیتهای كشور است. این نسل جوان خیلی قیمت دارد. من پارسال ماه رمضان همین جا مطلبی را گفتم و خب، مختصری دنبال شد؛ نه به صورت كامل. مسئلهی تحدید نسل برای كشور ما خطر است؛ من به شما عرض بكنم. محدود كردن نسل، برای كشور ما یك خطر بزرگی است. ما در منطقهی خطر مبالغ زیادی پیش رفتیم، باید برگردیم؛ میتوانستیم جلوی این كار را بگیریم، نگرفتیم. آنچه كه متخصصین و كارشناسان، با نگاههای علمی، با دقت علمی بررسی كردهاند، ما را به این نتیجه میرساند كه با این روند كنونی، كشور در آینده دچار مشكل فراوان خواهد شد؛ كشور دچار پیری عمومی خواهد شد. این تحدید نسل، چیز بدی است. البته شنیدم در مجلس طرحی در حال بررسی است؛ منتها آنطور كه برای ما نقل كردند، آن طرح جواب نمیدهد؛ این مقداری كه در این طرح دیده شده، جوابگو نیست. مسئولین و علاقهمندان و آشنایان با مقتضیات این كار در مجلس، باید توجه كنند و درست انجام دهند.۱۳۹۲/۰۴/۳۰_ دیدار با مسئولین نظام
امام و آقا و شهدا (خادم امامین انقلاب)
https://www.khabaronline.ir/news/1286576/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9
امام خامنه ای:
بنا بر این نسل باید افزایش پیدا کند؛
اینکه من تکرار میکنم، تأکید میکنم، به خاطر این است؛
و البتّه امروز در کشور ما مردم گوش میکنند، حرفی ندارند؛
آن کسانی که این حرف به آنها میرسد، حرفی ندارند و گوش میکنند؛
منتها مسئولینی که بایستی عملاً دنبال کنند و زمینهها را فراهم کنند، آن کار لازم را انجام نمیدهند.🤔
البتّه مسئولین [رده]بالا میگویند قبول داریم، امّا مسئولین میانی درست عمل نمیکنند؛ 🤔⚠️
✅به هر حال «افزایش فرزند» باید به صورت یک «فرهنگ» در بیاید.(مشهد مقدس ، فروردین ۹۸_ دیدار با زوج های جوان)
پ. ن :
❌امان از مسئولین حرف گوش نکن!
❌امان از مسئولین میانی؟!
❌مسئولین میانی بی توجه و سهل انگار را به مردم معرفی کنید‼️
مطالبه جدی از :
#صدا و سیما
#قوه قضاییه
#وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
#دفتر ریاست جمهوری
#نمایندگان مجلس
#اساتید حوزه و دانشگاه
#سازمان بازرسی کل کشور
#بازرسی دفتر مقام معظم رهبری
#بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی
#معاونت امورزنان و خانواده ریاست جمهوری (که ظاهراً خوابه خوابه با خودش رو به خواب زده و مسائل حاشیه ای را دنبال میکند)‼️
و ...