eitaa logo
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
177 دنبال‌کننده
77.6هزار عکس
69.3هزار ویدیو
461 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ریشه‌ها و دلایل فاجعه اردوگاه النصیرات 👤 🔸فاجعه کشتار دسته‌جمعی ساکنان اردوگاه «النصیرات» واقع در بخش شمالی رفح بار دیگر وجدان بشریت را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد و بر این نکته تأکید داشت که وجود رژیم غاصب اسرائیل برهم‌زننده آرامش و حیات انسان‌هاست. 🔻در اینجا مخاطب جنایات او مردم مظلوم باریکه غزه بودند اما این اختصاص به ساکنان غزه ندارد کمااینکه این رژیم در حمله هفته پیش به شهر حلب سوریه حدود ۱۸ نفر با ملیت‌های مختلف از جمله شهید ایرانی «سعید آبیار» را به خاک و خون کشید. 🔸فاجعه النصیرات به همگان یادآور شد که دست‌ها باید برای ریشه‌کن کردن این رژیم جنایتکار به حرکت درآیند. البته در این صحنه دو نکته بسیار مهم دیگر هم قابل تأمل است؛ 🔻اولا،ً ردپایی از عقده‌گشایی هم می‌بینیم و ثانیاً، حضور فیزیکی کماندوهای آمریکایی هم در این جنایت مطرح می‌باشد که خود سند جدیدی است از حضور جدی و عملیاتی آمریکا در جنگ غزه. 🔸در جریان حمله روز شنبه رژیم غاصب به اردوگاه آوارگان النصیرات که جمع کثیری از آوارگان باریکه غزه را در خود جای داده است، نزدیک به ۷۰۰ نفر شهید و مجروح شده‌اند و این حجم از تلفات یک رکورد در جنگ غزه محسوب می‌گردد. 🔸بعضی از رسانه‌های اسرائیلی که به مخالفان نتانیاهو تعلق دارند، ساعاتی پس از وقوع فاجعه در این اردوگاه اسنادی منتشر کردند که نقش قطعی پنتاگون را به تصویر کشیده است. 🔸این روزها همزمان با تشدید اقدامات علیه رفح، رژیم غاصب از حمله به لبنان هم حرف زده است. به این اظهارات بیشتر از سوی «بن گویر» وزیر امنیت داخلی و «اسموتریچ» وزیر مالی دولت نتانیاهو دامن زده شده است. 🔸از سوی دیگر قاعدتاً اسرائیلی‌ها می‌دانند به دلیل تغییر شرایط منطقه در حد فاصل ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴، وضع حزب‌الله در جنگ احتمالی حتی شباهتی به وضع حزب‌الله پیروز در جنگ ۳۳ روزه ۱۳۸۵ ندارد. امروز به برکت مقاومت فلسطین، «وحدت میادین» اتفاق افتاده است، همان نیروهایی که در بحران غزه کنار فلسطینی‌ها و علیه جبهه غربی - صهیونیستی قرار گرفته‌اند، به کمک حزب‌الله گسیل می‌شوند. همان انصارالله و کتائب عراقی که به غزه راه نداشتند راهی جنوب لبنان گردیده و از این طریق وارد فلسطین خواهند شد. بنابراین به‌طور طبیعی نباید جنگی علیه لبنان در کار باشد.
🔰 انتخاباتی فراگیر انتخابی دقیق 👤 🔸انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری ایران، فرصت جدیدی را برای «بازشناخت» مأموریت‌ها و «بازطراحی» سیاست‌های اجرائی کشور در اختیار مردم ایران و نظام اسلامی قرار داده است و این شاید تنها عنصری باشد که التیامی بر جراحت شدید ناشی از شهادت آیت‌الله رئیسی و همراهان ایشان به حساب می‌آید. 🔸انتخابات پیش روی جمهوری اسلامی یک فرصت مهم برای کشور به حساب می‌آید. در واقع این انتخابات می‌تواند بدین‌گونه فرمول‌بندی شود «کابینه جدید با ویژگی‌های اقدامات برجسته و راهگشای کابینه شهید رئیسی، بدون نواقص آن». 🔸واضح است دشمنان که هیچ‌گاه ایران را به دلیل اقتدار، موقعیت و تأثیر عینی که دارد، رها نمی‌کنند، این بار روی موضوعاتی که می‌تواند به «ایجاد شکاف» در جامعه ایران بیانجامد، تأکید داشته و آن را بستری برای موفقیت‌های آینده خود می‌دانند. 🔸انتخابات ریاست‌جمهوری در هر کشور صحنه رد و بدل شدن قدرت‌ اجرائی کشور است و ماهیتی غیر از این ندارد و هر تعریف و تعبیر دیگری از ریاست‌جمهوری قاعدتاً «انحرافی» است. کاندیداهایی که به صحنه می‌آیند هم برای «برداشتن بار» اجرائی مردم به صحنه می‌آیند و اگر غیر از این باشد، اشتباه است. بنابراین کاملاً واضح است که در بادی امر، رنگ عقیدتی و ایدئولوژیک زدن به انتخابات و به کاندیداهای آن نادرست است. 🔸انتخابات 8 تیر ماه یک فرصت مهم برای جهش کشور می‌باشد و همه چیز حکایت از آن دارد که اکثریت مردم خود را برای حمایت از این جهش آماده کرده‌اند و البته انتخابات تنها یکی از این‌هاست. شرکت پرتعداد مردم در این انتخابات در حکم امضای سند حرکت شتابان به سمت قله است. در روز ۸ تیر، کار تازه آغاز می‌شود.
🔰 دو خط؛ استقلال بالنده و وابستگی کاهنده 👤 🔸از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دو خط کاملاً متمایز در متن جامعه سیاسی ایران به موازات هم پیش آمده و امروز هم شاهد آن هستیم؛ خط «استقلال بالنده» و خط «وابستگی کاهنده». مظهر تفکر استقلال بالنده در کشور حضرت امام خمینی - قدس‌سره ‌الشریف - بودند که توسط حضرت امام خامنه‌‌ای - دامت برکاته - استمرار پیدا کرده و توسط مردم شریف ایران پشتیبانی شده است. 🔸خط «استقلال بالنده» نوعی از تفکر و ایده را مطرح می‌کند که بر اساس آن ایران در روند تحولات جهانی به شخصیت و هویت مشخصی دست پیدا می‌کند و از نظام‌های دیگر متمایز می‌گردد و در عین حال بالندگی داشته و بدون آنکه در روندهای ناسالم جهانی ادغام شود یا از ارتباطات بین‌المللی آسیب ببیند، به موقعیت‌های نو به نو در جهان می‌رسد. 🔸خط «استقلال بالنده» دستاوردهای بزرگی در عرصه ملی و عرصه بین‌المللی داشته است. دستاورد ملی آن تشخص بخشیدن به ایران در سطح بین‌المللی است به گونه‌ای که در غرب و شرق بارها به قدرت فزاینده ایران اعتراف گردیده تا جایی که در بیان مقامات کینه‌ورز آمریکا، «قدرت برتر خاورمیانه» و یکی از «ابرقدرت‌های آینده جهان» معرفی می‌شود و البته واقعیت دارد. 🔸خط استقلال بالنده هم در محیط ملی و هم در محیط بین‌المللی به دستاوردهای بزرگی نایل شده و بخشی از هویت نظام آینده جهانی و نظامات منطقه‌ای را تشکیل می‌دهد. 🔸اما برخلاف آنچه در آثار قلمی امثال سریع‌القلم و بیان امثال ظریف و آشنا آمده است، وابستگی برای ایران یک فرصت برای دور شدن از صحنه منازعات نیست، بلکه فاصله گرفتن از پیشرفت کشور است. 🔸خط استقلال بالنده و وابستگی کاهنده و دقیقاً به همین دلیل دشمنان ایران از یک‌سو به کاهش مشارکت مردم چشم دوخته‌اند، تا پس از آن وانمود کنند ایران آماده درگیری داخلی و دوپاره شدن است و از سوی دیگر به کمین‌گاه رفته‌اند تا اگر انتخابات ایران میان جناح طرفدار استقلال و جناح طرفدار وابستگی دوقطبی شد، تمام امکانات خود را برای غلبه بر استقلال‌طلبی و بالندگی ایران به صحنه بیاورند و به خیال خام خود ایران را که به تعییر دقیق و مستند رهبر معظم انقلاب اسلامی - دامت برکاته - به قله پیشرفت و تعالی نزدیک شده است، به عقب برگردانند و تحت کنترل درآورند. 🔻اما البته این خواب حتماً تعبیر نمی‌شود و خط انقلاب که استقلال بالنده است، ادامه می‌یابد.
🔰 دو خط؛ استقلال بالنده و وابستگی کاهنده 👤 🔸از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دو خط کاملاً متمایز در متن جامعه سیاسی ایران به موازات هم پیش آمده و امروز هم شاهد آن هستیم؛ خط «استقلال بالنده» و خط «وابستگی کاهنده». مظهر تفکر استقلال بالنده در کشور حضرت امام خمینی - قدس‌سره ‌الشریف - بودند که توسط حضرت امام خامنه‌‌ای - دامت برکاته - استمرار پیدا کرده و توسط مردم شریف ایران پشتیبانی شده است. 🔸خط «استقلال بالنده» نوعی از تفکر و ایده را مطرح می‌کند که بر اساس آن ایران در روند تحولات جهانی به شخصیت و هویت مشخصی دست پیدا می‌کند و از نظام‌های دیگر متمایز می‌گردد و در عین حال بالندگی داشته و بدون آنکه در روندهای ناسالم جهانی ادغام شود یا از ارتباطات بین‌المللی آسیب ببیند، به موقعیت‌های نو به نو در جهان می‌رسد. 🔸خط «استقلال بالنده» دستاوردهای بزرگی در عرصه ملی و عرصه بین‌المللی داشته است. دستاورد ملی آن تشخص بخشیدن به ایران در سطح بین‌المللی است به گونه‌ای که در غرب و شرق بارها به قدرت فزاینده ایران اعتراف گردیده تا جایی که در بیان مقامات کینه‌ورز آمریکا، «قدرت برتر خاورمیانه» و یکی از «ابرقدرت‌های آینده جهان» معرفی می‌شود و البته واقعیت دارد. 🔸خط استقلال بالنده هم در محیط ملی و هم در محیط بین‌المللی به دستاوردهای بزرگی نایل شده و بخشی از هویت نظام آینده جهانی و نظامات منطقه‌ای را تشکیل می‌دهد. 🔸اما برخلاف آنچه در آثار قلمی امثال سریع‌القلم و بیان امثال ظریف و آشنا آمده است، وابستگی برای ایران یک فرصت برای دور شدن از صحنه منازعات نیست، بلکه فاصله گرفتن از پیشرفت کشور است. 🔸خط استقلال بالنده و وابستگی کاهنده و دقیقاً به همین دلیل دشمنان ایران از یک‌سو به کاهش مشارکت مردم چشم دوخته‌اند، تا پس از آن وانمود کنند ایران آماده درگیری داخلی و دوپاره شدن است و از سوی دیگر به کمین‌گاه رفته‌اند تا اگر انتخابات ایران میان جناح طرفدار استقلال و جناح طرفدار وابستگی دوقطبی شد، تمام امکانات خود را برای غلبه بر استقلال‌طلبی و بالندگی ایران به صحنه بیاورند و به خیال خام خود ایران را که به تعییر دقیق و مستند رهبر معظم انقلاب اسلامی - دامت برکاته - به قله پیشرفت و تعالی نزدیک شده است، به عقب برگردانند و تحت کنترل درآورند. 🔻اما البته این خواب حتماً تعبیر نمی‌شود و خط انقلاب که استقلال بالنده است، ادامه می‌یابد.
🔰 درس‌های جمعه 👤 🔸مشارکت در انتخابات ایران به معنای دقیق کلمه «داوطلبانه» است و هیچ مشوق یا معاقبی در این میان وجود ندارد کما اینکه هیچ ساختار و تشکیلات واقعی و فراگیری برای آوردن مردم به پای صندوق رأی وجود ندارد، مردم واقعاً بر پایه علاقه‌ای که به دین، ایران و جمهوری اسلامی دارند در انتخابات‌ها، راهپیمایی‌ها و مراسم مذهبی شرکت می‌کنند. وجود دست‌کم ۲۵ میلیون نفر از مردمی با این اوصاف بسیار ذی‌قیمت و ارزشمند است. 🔸انتخابات روز جمعه گذشته در فضائی برگزار شد که نظام جمهوری اسلامی با سماحت تمام و با در اختیار گذاشتن مجانی امکانات رسمی خودش از جمله صدا و سیما ـ که در میان انواع دیگری از رسانه‌ها بی‌رقیب محسوب می‌شودـ اجازه داد هر ادعایی از زبان کاندیداهایی که در مظان ریاست‌‌جمهوری قرار داشتند، بیان شود این در دنیا کم‌نظیر است. 🔸یکی از مسائل مهم تاثیر‌گذار در مشارکت مردم، وضع اقتصادی کشور و بخصوص آنچه در عرصه معیشت جاری است، می‌باشد. در نگاه اول، آنچه به نظر غیرقابل انکار و اغماض می‌آید این است که انتظارات توده‌های مردم که گرفتار مشکلات معیشتی می‌باشند از دولت‌ها برآورده نشده است. البته کارشناس‌های اقتصادی و نهادهای تخصصی داخلی و بین‌المللی، اقدامات دولت شهید رئیسی در عبور دادن کشور از شرایط سخت اقتصادی را بسیار مهم و اثرگذار ارزیابی کرده‌اند. انتقال از «دولتی ورشکسته» به دولتی با رشد اقتصادی متوسط ۶ درصد، فاصله قبل و بعد دولت شهید رئیسی را نشان می‌دهد و بسیار ارزشمند است و حتماً در خاطره ملت ایران می‌ماند. 🔸اما آنچه مردم در دوره‌های گذشته در روزمره زندگی با آن مواجه بودند با آنچه در تلاش دولت‌ها بود، فاصله داشت. در این میان دولت شهید رئیسی تلاش زیادی کرد تا این فاصله را بردارد اما دوره آن کوتاه شد و بسیاری از نیات اقتصادی و اقدامات آن توسط مردم لمس نشد. 🔸اگر ایران در قاب اکثریت دیده نشود آسیب می‌بیند. از این رو مردم باید با حضور حداکثری خود، یک اتفاق نیروبخش شکل بدهند تا دولت برآمده از آن با انرژی بیشتری در جهت رفع مشکلات و ساخت درست آینده گام بردارد.
🔰 فرصت‌های انتخابات جمعه 👤 🔸انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری اسلامی ایران در دو جمعه پیاپی برگزار شد و رئیس‌جمهور جدید در یک فرآیند فعال مردمی و در عین حال آرام و توأم با امنیت کامل انتخاب گردید و از فردا که انتخاب ملت توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی تنفیذ می‌گردد، به‌ عنوان دومین مقام جمهوری اسلامی، اداره قوه مجریه و چندین منصب عالی‌رتبه شورایی کشور را برعهده می‌گیرد. بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی ادعاهایی داشتند که همه آنها در دو روز جمعه پیاپی با حضور مجموعاً ۵۵ میلیون نفر ابطال گردید. 🔸بعضی محافل اطلاعاتی آمریکا تا دو روز پیش از برگزاری انتخابات، از شکاف و تقابل میان بخش‌های مختلف ایران خبر دادند و پیش‌بینی کردند که ایران جمعه پرماجرایی در پیش دارد. چیزی که آنان از انتخابات تیرماه ایران به تصویر می‌کشیدند، درگیری میان موافقان و مخالفان انتخابات بود! اما انتخابات ایران با هیچ‌کدام از این ادعاها سازگار نشد. در این میان ذکر نکاتی خالی از فایده نیست. 🔸برخلاف آنچه دشمنان در خصوص انتخابات ایران ـ و فقط انتخابات ایران ـ مطرح می‌کنند، موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری، «اداره کشور» است که در چارچوب قانون اساسی و سایر قوانین صورت می‌گیرد، نه فراتر از آن و این با ایفای نقش اپوزیسیون توسط فردی که در ساختار انتخاب می‌شود، هیچ نسبتی ندارد. دشمن و دنباله‌های آن در داخل بارها به دلیل تأثیر مردم‌سالار بودن نظام در خنثی شدن اقدامات خصمانه آنان علیه ملت ایران، سعی کرده‌اند، وجهه‌ای مخالف به منتخب مردم ایران بدهند. در ضمن اینجا اوج حکمت و هنر حضرت امام خمینی در پایه‌گذاری یک نظام دین‌مدار و در عین حال مردم‌سالار نمایان می‌شود. 🔸الان خیراندیشان در دو طیف آرای جمعه ۱۵ تیر می‌توانند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با استفاده از آرای طیف فکری خود برای سامان‌مند کردن صحنه سیاسی کشور وارد عمل شوند. در سامان‌مندی نیروهای فعال اجتماعی تربیت نیروی انسانی هم به‌دست می‌آید و محیط اجرائی کشور را هم به کنترل درمی‌آورد. 🔸در اظهارات رئیس‌‌جمهور منتخب روی ضرورت «توافق ملی» برای اجرای موفق سیاست‌های داخلی و خارجی تأکید شده است که حائز اهمیت زیادی می‌باشد. البته هر کس می‌تواند از توافق ملی تعبیر خود را داشته باشد، اما در این مورد تا حدی می‌توان به اجماع نظر هم رسید. توافق ملی قاعدتاً محور می‌خواهد و بدون آن صحبت از توافق ملی مفهومی ندارد و در حد یک شعار تنزل پیدا می‌کند. 🔸ولت جدید می‌‌تواند شکل‌دهنده به یک فرصت بزرگ برای کشور در دنیای در حال تغییر کنونی باشد و می‌تواند دولتی سر در‌ گریبان و هدردهنده فرصت‌های بزرگ ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی باشد. پرکننده فاصله امروز که نزدیک قله‌ایم تا فتح «قله کامیابی‌ها» تلاش ملی مستدام و شتابان است. مبادا که این فرصت بزرگ از دست برود و جای آن را حسرت بگیرد.
🔰 عملیات جمعه پهپاد یمنی - آفریقایی 👤 🔸رژیم غاصب اسرائیل به این جنگ به ‌عنوان «آخرین جنگ» نگاه می‌کند و مقاومت به این جنگ به ‌عنوان «جنگ ماقبل آخر» می‌نگرد و خود این موضوع از اهمیت ویژه این جنگ و سرنوشت‌ساز بودن آن خبر می‌دهد. 🔸رژیم اسرائیل در این ۷۶ سال، ۱۳ جنگ را پشت‌سر گذاشته است. تا پیش از جنگ جاری غزه و به غیر از جنگ ۱۳۲۷/ ۱۹۴۸، جنگ‌های اسرائیل بین دو روز تا دو ماه به درازا کشیده و نوعاً هم به توافق سیاسی ختم شده که در مواردی به نفع آن و در مواردی به زیان آن به پایان رسیده است. 🔸رژیم این جنگ را در وضعیتی کاملاً «واژگونه» می‌بیند. این تنها جنگی است که پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل ادامه پیدا کرده است و این تنها جنگی است که اسرائیل در آن اشتهای ادامه دارد. در جریان جنگ ۳۳ روزه سال ۱۳۸۵، ارتش اسرائیل از روز نهم برای خارج شدن از جنگ تمنای صدور قطعنامه داشت که آمریکایی‌ها تا روز بیستم مرداد و به عبارتی تا سی‌ویکمین روز جنگ مانع آن بودند. 🔸اسرائیل الان نمی‌تواند به دیگران و میانجی‌گران اعتماد کند چون نتیجه پیروی از دیگران و میانجی‌گران را تن دادن به مرهمی موقت می‌داند. مرهمی که او را به‌زودی با یک «جنگ سنگین تمام‌کننده» مواجه می‌گرداند. اسرائیلی‌ها معتقدند اگر امروز جنگ غزه با این وضعیت به پایان برسد، فردا دولت اسرائیل سقوط می‌کند و این اسقاط دولت، اسرائیل را وارد یک دوره‌ طولانی‌ فقدان دولت می‌کند. 🔸رژیم اسرائیل برای تغییر موازنه جنگ، سیاست اخراج جمعیت از غزه را دنبال می‌کند. صهیونیست‌ها گمان می‌کنند می‌توانند شرایطی را فراهم کنند که مردم غزه، خود این منطقه را ترک کنند. 🔸در معادله مورد نظر اسرائیل، سطح عملیات حزب‌الله، سطح عملیات انصارالله، سطح عملیات غزه و سطح عملیات عراقی‌ها اگر در همین حد باشد و یا حتی درصدی از این هم فراتر برود، اسرائیل می‌تواند مدیریت جنگ را تا زمانی که لازم بداند در اختیار خود داشته باشد. حمله روز جمعه پهپادی به تل‌آویو نشان داد اوضاع آن‌طور که اسرائیل گمان
🔰 حقیقت و مجاز حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به حزب‌الله 👤 🔸رژیم غاصب اسرائیل از اینکه ناگزیر به ترک غزه و پایان دادن به جنگی شود که هیچ نتیجه‌ای برای آن نداشته است، بشدت وحشت دارد و به همین جهت به طرح موضوعاتی روی آورده که در حکم انداختن تیر در تاریکی است، ادعای حل مسئله بین آمریکا و رژیم درباره روند، نتایج و افق جنگ یکی از این موارد است و تهدید حزب‌الله لبنان به پاسخ قوی به واقعه «مجدل شمس» هم یکی از این تیرها به حساب می‌آید. اما مردان جنگ می‌دانند که وقتی پای عمل به میان آید این میدان است که حرف می‌زند و تیر انداختن شکل واقعی به خود می‌گیرد. 🔸واقعه روز شنبه گذشته در باشگاهی در مجدل شمس در جولان اشغالی و کشته شدن ۱۲ شهروند سوری‌الاصل و زخمی شدن حدود ۲۰ نفر دیگر از آنان به هیچ وجه تناسبی با تبلیغاتی که دستگاه امنیتی و عملیات روانی رژیم راه انداخته ندارد؛ 🔻اولاً رژیم می‌داند که سیاست حزب‌الله در طول این نزدیک به ده ماهی که برای حمایت از زنان و کودکان و بیماران و توده‌های مردم و سازمان‌های مقاومت غزه به میدان آمده است، هیچ‌گاه حمله به غیرنظامی‌ها نبوده است و آن‌قدر در این مورد خویشتنداری کرده که خود اسرائیلی‌ها گمان کرده‌اند، عدم حمله به عناصر مدنی، خط قرمز مقاومت لبنان می‌باشد. 🔻ثانیاً حزب‌الله وقتی تاکنون به عناصر مدنی در سرزمین‌های شمالی فلسطین حمله نکرده، چگونه می‌تواند به شهروندان سوری‌الاصل جولان اشغالی حمله کند؟ 🔻ثالثاً با فرض اینکه رژیم غاصب، این شهروندان را شهروند خود می‌داند، مگر اولین‌بار است که اسرائیل در جریان جنگ غزه تلفات می‌دهد؟ 🔻رابعاً قانون جنگ می‌گوید وقتی با حمله‌ای مواجه شدی می‌توانی در همان اندازه پاسخ دهی. پس این همه سر و صدا و بحث نمی‌تواند در واکنش به یک واقعه باشد. 🔸حزب‌الله لبنان اولین واحد منطقه‌ای بود که پس از شروع جنگ غزه و بمباران این منطقه توسط هواپیماهای نظامی اسرائیل، در حمایت از غزه، بدون درنگ وارد میدان شد و رسماً اعلام کرد تا زمانی که دشمن صهیونیستی، جنگ غزه را متوقف نکند، به حملات خود ادامه می‌دهد. حزب‌الله هم تا امروز بر این پیمان باقی مانده و برای آن هم هزینه‌های سنگین انسانی و مالی پرداخته است. 🔸به نظر می‌آید رژیم با برجسته‌سازی تهدید حزب‌الله، درصدد سرپوش گذاشتن بر شکست در غزه است. شاخ و شانه کشیدن‌های نتانیاهو در حین سفر به آمریکا از این افلاس و دست‌های خالی خبر می‌دهد. چرا که همه می‌دانند مدتی است سرنوشت نتانیاهو و دولت او برای مقامات حزب دموکرات و مقامات حزب رقیب آن، موضوعیت خود را از دست داده است.
🔰 خونی با سنگین‌ترین بها 👤 🔸جمهوری اسلامی مقتدر، میهمان عظیم‌القدری را در خانه از دست داده است! تلخی این واقعه برای ملت ایران حتماً کمتر از تلخی واقعه ترور شهید جلیل‌القدر حاج قاسم سلیمانی نیست. اما درخصوص این واقعه و دلایل و پیامدهای آن نکاتی وجود دارد: 🔸ترور سحرگاه چهارشنبه مقام ارشد حماس، دوازدهمین اقدام جوخه‌های ترور رژیم صهیونیستی علیه رهبران این جنبش به حساب می‌آید. البته حجم ترورها علیه مردم و مقامات فلسطینی خیلی بیش از این است. 🔸در عین آنکه ترور شهید اسماعیل هنیه از قاعده عمومی و کلی رژیم تروریست اسرائیل پیروی می‌نماید، در همان حال دلیل خاص خود را هم دارد. رژیم اسرائیل در فضای نظامی یعنی جنگ به بن‌بست کامل رسیده و به همین دلیل مقامات غربی از نتانیاهو خواسته‌اند به جنگی که نمی‌تواند در آن پیروز گردد، خاتمه دهد. در صحنه سیاسی هم نتانیاهو با وضع سختی مواجه می‌باشد از یک‌طرف مخالفان داخلی او در انتظار لحظه پایان یافتن جنگ هستند تا کار او را یکسره نمایند و از طرف دیگر غلبه بر ماشین جنگی رژیم، مقاومت را در موقعیتی قرار داده که می‌تواند شرط تعیین و بر آن پافشاری کند. 🔸در صحنه ترورهای اخیر در عراق، لبنان، ایران و یمن و دوباره لبنان نقش آمریکا خیلی برجسته است. دولت آمریکا در این صحنه یک جا در نقش زمینه‌ساز وقوع جنایت، یک جا در نقش حمایت‌کننده نظامی، یک‌جا در نقش توجیه‌کننده و یک‌جا برای کنترل دامنه‌های اقدامات جنایت‌آمیز وارد عمل شده است. 🔸آمریکا در ترور شهید هنیه به‌طور قطع «دست مؤثر» داشته است. کما اینکه ارسال پیغام و پسغام‌ها و گسیل کردن کشورها و اعزام هیئت‌هایی به تهران، از نگرانی آن حکایت می‌کند.
🔰 انتخاب یحیی سنوار؛ رمزها و رازها 👤 🔸انتخاب دو هفته پیش ابوابراهیم «یحیی سنوار»، به ریاست دفتر سیاسی جنبش حماس که در واقع انتخاب مسئول ارشد و به عبارتی رهبری این جنبش به‌حساب می‌آید برای سران آمریکا و رژیم صهیونیستی خیلی غیرمنتظره و به تعبیری که شبکه «کان» رژیم غاصب به کار برد، «شوک‌آور» بود. جالب‌تر از آن، انتخاب اجماعی سنوار از سوی همه اعضای شورای حماس صورت گرفت و هیچ مخالفی نداشت. این به معنای آن است که این انتخاب بر اساس یک «راهبرد خاص» صورت گرفته است کما اینکه حزب‌الله لبنان ضمن آنکه از «پیامی قوی به دشمن آمریکایی و اسرائیلی» خبر داد، علامتی از «تمرکز بر طوفان‌‌الاقصی» دانست. 🔸یحیی سنوار که دقیقاً یک هفته پس از شهادت «اسماعیل هنیه»، نام پرطنین در میان مسئولان ارشد حماس صورت گرفت، بیانگر آن است که این انتخاب بر بستر احساسات قرار نداشته بلکه در یک فضای عقلانی و همراه با محاسبات مختلف انجام شده است. 🔸یحیی سنوار نام ناآشنایی نبود او حداقل از ۱۳۹۷/ ۲۰۱۷ که به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه معرفی گردید، در کانون توجه محافل سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای قرار داشته است و در عین حال جنگ کنونی غزه هم به دلیل حساسیت‌های زیاد که در جهان روی آن وجود دارد، یحیی سنوار را در کانون خبرهای مرتبط با فلسطین قرار داد. با این وجود هنوز این سؤال وجود دارد که او واقعاً کیست؟ 🔸حماس فردی را انتخاب کرده که به دلیل حضور دوره طولانی در غزه اشراف کامل بر وضع غزه و موقعیت‌های آن دارد. چه کسی در بین بقیه مسئولان حماس به اندازه سنوار اداره امورات مردم را عهده‌دار بوده و چه کسی بیش از او از خود تاب‌آوری و قدرت مدیریت نشان داده است؟ 🔸وضع رهبری حماس از پیدایش آن تا امروز با اقتضائات هماهنگ بوده است و انتخاب شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز الرنتیسی، شیخ صلاح شحاده، خالد مشعل، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار بر این اساس صورت گرفته است. در هر دوره‌ای متناسب با شرایط و اولویت‌ها، رهبری حماس انتخاب گردیده و کاملاً پیداست که در شرایط کنونی، فلسطین و نیز حماس به رهبری احتیاج دارد که بیش از همه در خط مستقیم جهاد با رژیم صهیونیستی باشد. امروز سرنوشت آینده فلسطین و فلسطینی‌ها در غزه رقم می‌خورد و در این میان اقدام هوشمندانه و اجماعی انتخاب «رهبری میدانی»، اقدام راهبردی محسوب می‌شود و به این جهت «وال استریت ژورنال» نوشت انتخاب سنوار موضع این جنبش را به‌عنوان یک گروه مقاومت مسلحانه ضداسرائیل تقویت می‌کند و نیز شبکه تلویزیونی «کان» اسرائیل گفت «انتخاب سنوار نشان می‌دهد حماس در غزه همچنان پرقدرت است». 🔸اگر اسرائیل تا دیروز در تحلیل‌های سست خود حماس را به داخل و خارج تقسیم می‌کرد و به این تجزیه دلخوش بود، الان صحنه مدیریت فلسطین، به‌طور کامل داخل غزه و البته در نقاطی که اسرائیل نمی‌داند کجاست و اینکه کار چگونه صورت می‌گیرد، اسرائیل هنوز نمی‌داند!
🔰 «عملیات اربعین» حزب‌الله و تحول میدانی جنگ غزه 👤 🔸«عملیات اربعین» حزب‌الله لبنان چهار هفته پس از شهادت «فؤاد شکر» از فرماندهان ارشد مقاومت یک «عملیات ویژه» از نوع خود به حساب می‌آید چرا که روی مراکز اطلاعاتی و امنیتی رژیم غاصب تمرکز داشت. 🔸عملیات حزب‌الله در صبحگاهان روز اربعین حسینی (ع) با بهره‌گیری از فضای معنوی و رمزگونه این روز صورت گرفت. شلیک حدود ۳۴۰ فروند موشک کاتیوشا یعنی استفاده از ده‌ها قبضه شلیک موشک‌، به همراه استفاده از صدها پهپاد تهاجمی، خود یک مانور مهم به‌حساب می‌آید و این ضمن آنکه قدرت بالای حزب‌الله به نمایش گذاشت، اسرائیل را به شدت تحقیر کرد. 🔸حزب‌الله اگرچه این عملیات را به نام ابومحسن فؤاد شکر گره زد اما واقعیت آن است که این عملیات در جهت حمایت از فلسطینی‌ها و به‌خصوص مردم و رزمندگان و گردان‌های حماس و جهاد اسلامی و بقیه گردان‌های غزه انجام گرفته بود و از این‌رو همه گروه‌های فلسطینی بلافاصله پس از شروع حملات حزب‌الله، آن را تحسین کردند. 🔸حزب‌الله در این عملیات به‌طور هوشمندانه وارد صحنه درگیری شده است. از یک‌طرف انتخاب مراکز جاسوسی، راداری و اطلاعاتی رژیم بسیار هوشمندانه صورت گرفته است. 🔸نکته دیگر در هوشمندی حزب‌الله این است که نقاط شلیک موشک‌ها و نقاط راه‌اندازی پهپادها را از چشم سیستم‌های اطلاعاتی رژیم و کشورهای عضو ناتو و به‌خصوص آمریکا مخفی کرد و این برای یک گروه که کشور را در اختیار ندارد، کار بسیار پیچیده و دشواری بود که حزب‌الله از پس آن برآمد.
🔰 صبح فلسطین دور نیست 👤 🔸رژیم صهیونیستی در شرایط ویژه‌ای قرار گرفته است. بی‌تردید در طول تاریخ ننگین آن تهدیدات داخلی و خارجی علیه رژیم تا این حد نبوده است. حال دیگر همه باور کرده‌اند که این رژیم، شرایط لازم را برای پایداری در برابر تهدیدات درونی و بیرونی ندارد. 🔸یکی از تحلیلگران صاحب‌نام این رژیم که در طول بیش از ۶۰ سال گذشته همواره یک محور رسانه‌ای برای توضیح و توجیه اقدامات ارتش اسرائیل بوده، چند روز پیش با اشاره به روند جنگ، استعفای پی‌در‌پی مقامات نظامی و تجمعات گسترده اعتراضی علیه دولت تصریح کرد «شرایط اسرائیل بسیار بسیار دشوار است، آنچه امروز می‌بینیم هرگز سابقه نداشته است. دولت اسرائیل به فروپاشی نزدیک شده است». 🔸تجمعات خیابانی یهودیان اشغالگر علیه دولت نتانیاهو از نظر حجم و تداوم، به پیش از عملیات طوفان ‌الاقصی بازگشته است. اما این بار خواسته اصلی معترضین یهودی، تن دادن نتانیاهو به آتش‌بس با حماس در غزه و درواقع متوقف کردن جنگ است. حوصله آنان از اعمال محدودیت‌هایی که ناشی از ادامه جنگی است که ۱۱ ماه پیش شروع شد، به سرآمده است و افقی برای حل آن به نفع اسرائیل نمی‌بینند. 🔸رژیم در حالی در صحنه سیاسی دچار «بدترین وضعیت طی ۶۰ سال گذشته» است که کرانه باختری به یک صحنه گرم درگیری تبدیل شده است. شدت این درگیری‌ها به گونه‌ای است که اسرائیل در اقدامی بی‌سابقه، با هواپیماهای جنگی و با شلیک موشک به مقابله با فلسطینی‌ها در جنین، نورالشمس و طولکرم رفته است! عملیات‌های ضد فلسطینی اسرائیل در کرانه تاکنون به صورت اقدامات تروریستی و عملیات‌های ویژه انجام می‌شده است. 🔸خبرهایی که در رسانه‌های اروپایی طرفدار اسرائیل درج گردیده و به‌خصوص گزارش اخیر مؤسسه سلطنتی چتم‌هاوس که شورای روابط خارجی آمریکا هم آن را بازتاب داد، بیانگر آن است که در فاصله ۱۵ مهر سال گذشته تا ۱۲ مردادماه امسال، اسرائیل با ۶۷۸ بار عملیات نظامی و استفاده از سلاح‌های گرم فلسطینی‌های کرانه مواجه بوده‌ است و در طول این زمان، دست‌کم ۸۰ نظامی اسرائیلی کشته شده‌اند. 🔸همین وضعیتی که الان بر ارتش حاکم است و منجر به استعفای فرماندهان از جمله فرمانده نیروی زمینی اسرائیل و کنار کشیدن فرمانده یگان ویژه امنیتی ۸۲۰۰ شده است. ارتش اسرائیل نیروی هوائی محور بوده و در رزم زمینی توانمندی ویژه‌ای ندارد کما اینکه در جریان جنگ ۱۹۷۳، ارتش مصر توانست در زمانی کمتر از سه روز کل صحرای پهناور سینا را از نیروی زمینی اسرائیل پس بگیرد. اسرائیل به معنای واقعی کلمه گرفتار مخمصه‌ای است که عمق آن، هر روز بیشتر می‌شود و این در ضمن سبب افزایش تحرک فلسطینی‌ها علیه اسرائیل و به صحنه آمدن ظرفیت‌های ملت فلسطین برای آزادسازی این سرزمین مقدس می‌گردد.
🔰 «دفاع مقدس» پیوسته در غرب آسیا 👤 🔸اینک در سالگرد دفاع مقدس قرار داریم و همزمان با آن در حال نزدیک شدن به یک‌سالگی جنگ غزه هم هستیم. این دو رخداد از نظر ماهیت، محتوا و نتیجه شباهت‌های زیادی به یکدیگر دارند و می‌توان گفت دفاع جانانه فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها، عراقی‌ها، سوری‌ها و یمنی‌ها از سرزمین و ساکنان قهرمان غزه، در امتداد دفاع جانانه هشت سال این ملت از خاک ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی است. 🔸نوع جنگ، نحوه آغاز آن، مقدمات آغاز هر کدام، دلیل وقوع جنگ، روند جنگ، صف‌بندی‌های دو سوی جنگ، قوانین و قواعد جنگ، خطوط قرمزی که از یک‌ طرف رعایت و از طرف دیگر زیر پا گذاشته می‌شوند، فاصله کمیت و کیفیت ابزارهای به کار گرفته شده از سوی دو طرف جنگ، نحوه جنگیدن، پشتوانه‌های مردمی طرفی که مورد تهاجم واقع شده است، نحوه مواجهه نهادهای قدرت بین‌المللی با دو سوی ماجرای جنگ، نتایج درازمدت راهبردی جنگ، خصوصیات اخلاقی فرماندهان و مدیران دو سوی میدان و مسائل دیگر، این شباهت‌ها را بیان می‌کنند. 🔸به میزان اعتمادی که دوران دفاع مقدس در عناصر جبهه مقاومت ایجاد کرده، رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان آن را در وضعیت نگرانی قرار داده است. وقتی آنان نتوانند به معادله تسلیحاتی - مالی دل ببندند و به تجربه دریافته باشند که عوامل تعیین‌کننده دیگری وجود دارند که در کنترل و سلطه آنان نیست، نگران می‌شوند. 🔸امروز سطح دفاعی رژیم اسرائیل از سطح تهاجمی آن گسترش بیشتری دارد و این در قواعد جنگی به معنای آن است که مخاطرات آن بیش از فرصت‌های آن می‌باشد.
🔰 بایدهای کاملاً متفاوت طرفین در جنگ کنونی 👤 🔸«طوفان ‌الاقصی» و «جنگ غزه» یک‌سالگی را پشت‌سر گذاشتند. رژیم اسرائیل اصرار دارد فعلاً به جنگ غزه و من تبع آن ادامه دهد و ما اصرار داریم هرچه زودتر این جنگ متوقف گردد. 🔸رژیم غاصب به امید پدید آمدن شرایط خروج موفق به جنگ ادامه می‌دهد و ما توقف جنگ غزه را موفقیت می‌دانیم. به این جهت یکی در حداکثر جنایت ظاهر شده و دیگری در «حد ضرورت» پاسخ داده است. پس در این صحنه حساس دو راهبرد کاملاً متضاد وجود دارد و از این‌رو نمی‌توان از طرفی که می‌خواهد هرچه زودتر این جنگ متوقف گردد، خواست مثل طرفی که به قصد یافتن راهی، دامنه شرارت را گسترش می‌دهد، عمل کند. 🔸در عین حال صحنه جنگ، از یک‌سو صحنه پاسخ متقابل و هم‌سنگ هم می‌باشد و از سوی دیگر آبستن پدیده‌هایی است که چندان محاسبه‌پذیر نیستند. از این‌رو در طول تاریخ، اداره جنگ، سخت‌ترین موضوع در حکمرانی بوده است و اداره آن به ترکیبی از «شجاعت»، «حکمت» و «حسابگری» وابسته می‌باشد و فقدان هر کدام از این سه، نتیجه جنگ را حتماً به ضرر حکومتی با این مختصات تمام می‌کند. 🔸درست در روزهایی که ارتش رژیم غاصب مدعی است کار غزه را تمام کرده، در دو منطقه «خان یونس» در جنوب و «جبالیا» در شمال باریکه غزه با حملات فلسطینی‌ها مواجه گردیده است. 🔸جالب این است که برابر آخرین نظرسنجی غربی‌ها در غزه، ۶۷ درصد ساکنان آواره باریکه غزه گفته‌اند بر ضرورت ادامه حکومت حماس بر غزه در پایان جنگ تأکید دارند و حاضر به پذیرش افرادی از حکومت خودگردان نیستند.
🔰 لبنان، جنگ و میدانی دگر 👤 🔸امروز بیست و سومین روز از «آغاز حملات سنگین» رژیم صهیونیستی علیه لبنان است و روزهای اخیر شاهد افزایش حجم حملات رژیم و حزب‌الله علیه یکدیگر بودیم و حمله همزمان پهپادی حزب‌الله به مقر نظامی تیپ ویژه گولانی در حد فاصل حیفا و تل‌آویو و در ۶۰ کیلومتری مرز لبنان و حمله موشکی به تل‌آویو نشان داد این جنگ هرچه جلوتر آید شدت بیشتری پیدا می‌کند و طرفین را با حوادث محاسبه ‌نشده مواجه می‌نماید. 🔸این یک جنگ آسان نیست، جنگ تکنولوژی است اما همه حرف را تکنولوژی نمی‌زند؛ جنگ اراده‌هاست اما همه حرف را اراده‌ نمی‌زند؛ جنگ رسانه‌ است اما همه حرف را رسانه نمی‌زند؛ جنگ جبهه‌ها و پشتیبانی جبهه‌ای است اما همه حرف را این نوع از پشتیبانی‌ها نمی‌زند. 🔸ارتش تروریست اسرائیل ۴۲ سال از ۷۶ سال یعنی بیش از نیمی از عمر رژیم، با حزب‌الله لبنان درگیر بوده است. در یک مقطع ۱۸ سال درگیری مستمر داشته و در یک دوره این درگیری سنگین، یک سال به درازا کشیده و در یک مقطع ۳۳ روزه شدیداً درگیر بوده و اینک ۲۳ روز از مقطع چهارم درگیری سنگین با حزب‌الله را تجربه می‌کند. 🔸موضوع این است که اسرائیل اینک درگیر «شدیدترین» و «طولانی‌ترین» و «راهبردی‌ترین» جنگ طی هشت دهه گذشته است، جنگی با آسیب انسانی بسیار زیاد، با تخریب بسیار بالا و البته با نتایج بسیار تعیین‌کننده. 🔸آنچه سرنوشت نهائی این جنگ را تعیین می‌کند، اراده اولیه برای بقاء و غلبه نیست؛ پایمردی، استقامت و تاب‌آوری است. 🔸در این صحنه اگر اسرائیل نیازمند ساقط کردن مقاومت برای دستیابی به پیروزی است، پیروزی مقاومت در بقاء و تداوم آن است. بنابراین در چنین مواجهه‌ای علی‌الاصول کار رژیم غاصب دشوارتر است. 🔸این جنگ بقاست نه جنگ حفظ برتری تا قابل تسامح باشد. این جنگ مختصات خود را دارد و آن‌کس که تغییر شرایط و تغییر تاکتیک‌های دفاعی و نیاز به طراحی جدید و خلق شگفتانه‌ها را در نظر بگیرد، پیروز میدان می‌شود. یک سال جنگ غزه و وقوع رخدادهایی که قبلاً در تصور هم نمی‌گنجید، از جمله تصور یک سال مقاومت غزه، نشان می‌دهد مقاومت قدرت پیروزی دارد.
🔰 مدیریت غزه پس از یحیی سنوار 👤 🔸حتماً شما این عبارت را شنیده‌اید که «فلانی آخرین تیر ترکش جمهوری اسلامی است و اگر اصابت نکند، جمهوری اسلامی فرو می‌پاشد.» 🔸کاری که اسرائیل روز چهارشنبه، در باریکه غزه انجام داد در نهایت این بود که عنصر «خون‌خواهی» را به عناصر مقاومتی در غزه اضافه کرد. یعنی از این پس نیروهای جهادی فلسطین مطالبه تازه‌ای از رژیم پیدا کرده و برای استیفای آن وارد صحنه می‌شوند. 🔸یک اتفاق مهم که در این سال‌ها افتاده و خلأ فرماندهانی مثل سنوار و هنیه و عاروری پر می‌کند، «اتحاد میدان‌ها» و در نتیجه اتصال فرماندهی خارج و داخل است. بنابراین اسرائیل حداکثر کاری که می‌کند حذف افراد و فرو‌ریختن دیوارهاست اما نمی‌تواند رشته‌ای که عمان و مدیترانه را به‌هم وصل کرده را از هم بگسلد. 🔸آیا امکان جایگزینی سنوار وجود دارد و آیا اصلاً جایگزینی برای آن هست؟ این سؤال مکرر این روزهاست. باید دید یحیی سنوار چگونه مسیر یک عضو عادی تا مقام اول حماس ـ که به عبارت بعضی رسانه‌ها «کابوس صهیونیست‌ها» شده ـ را طی کرده است. 🔸مطالعه این مسیر به ما می‌گوید هر چند شهادت او برای جنبش انقلابی حماس خسارت زیادی محسوب می‌شود اما دست‌کم ۱۰ ـ ۱۲ نفر با این خصوصیات یا نزدیک به این خصوصیات در «حماس فعلی» وجود دارد. علاوه‌ بر آن حماس فرصت دارد از نیروهای دیگر نیز «سنوارهای آینده» بسازد. پس حماس در وضعیت بن‌بست قرار ندارد. 🔸خداوند بر عظمت حاج قاسم بیفزاید که می‌گفت «در یک عملیات، تقریباً همه فرماندهان گردان‌ها و گروهان‌های لشکر ۴۱ ثارالله شهید شدند اما به توانمندی عملیاتی و اقتدار و اداره آن آسیبی وارد نشد.» این تجربه ما از تأثیر خون شهید در دوام و قوام کارهاست.
🔰 دو پایه اصلی استحکام حزب‌الله لبنان 👤 🔸به خاطر داریم وقتی عماد مغنیه که شهید سلیمانی او را «اعجوبه» طرح‌ریزی می‌خواند، در دمشق به شهادت رسید، خیلی از دوستان با ناراحتی و خیلی از دشمنان با خوشحالی گفتند «کمر حزب‌الله و سیدحسن نصرالله شکست». 🔸بعد شهادت اسطوره مقاومت، سیدحسن نصرالله پیش آمد و اینک شهادت آیت‌الله سیدهاشم صفی‌الدین و فردا روز باز شهادت‌های دیگر و تکرار پاره‌ای عبارات استفهامی. 🔸عماد مغنیه با همه بزرگی‌اش به شهادت رسید اما جنگ سوریه و عدم حضور عماد و در عین حال پیروزی حزب‌الله در آن، ثابت کرد حزب‌الله خیلی بزرگ‌تر و توانمندتر از عماد مغنیه است. کما اینکه وقتی «سیدعباس موسوی» دبیرکل بسیار خوشنام حزب‌الله به شهادت رسید و جنوب لبنان در غیاب او از سیطره ارتش تروریست اسرائیل آزاد گردید، معلوم شد حزب‌الله خیلی بزرگ‌تر و توانمندتر از سیدعباس است. 🔸چرا چنین است؟ دلیل آن بزرگی و عمق و تدبیر عالی در تأسیس یک سازمان و یک جریان است. حال اگر افرادی برای «اطمینان قلبی» درباره اقتدار درون حزب‌الله نیاز به شواهدی داشتند، این شاهد اینک به بازار آمده و نقاب از رخ برگرفته است. حزب‌الله براساس یک ایده مرکزی بسیار محکم تشکیل شده است. این ایده مرکزی اعتقاد به ضرورت برپایی حکومت صالحان ـ وعده قرآنی که در آیات مختلف آمده ـ در عصر غیبت با اعتصام به اصل «ولایت فقیه» است. 🔸نکته دیگر، در تداوم جهاد و تداوم فکر جهاد است. حزب‌الله از زمان تأسیس اولیه در سال ۱۳۶۱ و تأسیس جامع در سال ۱۳۶۳ تا همین روزها یعنی در همه دوره ۴۰ یا ۴۲ ساله خود، هیچ‌گاه از «معرکه» دور نبوده است. 🔸الان بعضی از افراد که تاریخ چهل ساله حزب‌الله را نخوانده‌اند یا خوانده و در آن تأمل نکرده‌ و به ذات حزب‌الله پی نبرده‌اند، در انتظارند ببینند سرنوشت حزب‌الله در این مصاف متراکم چه می‌شود! 🔸هیچ قدرتی نمی‌تواند به روند دستیابی حزب‌الله به تسلیحات بیشتر و مدرن‌تر آسیب بزند؛ هیچ قدرتی نمی‌تواند حزب‌الله را از موقعیت کنونی سیاسی در لبنان که مؤثرترین است، جدا نماید. حزب‌الله و جبهه مقاومت با قدرت بیشتر، صحنه تحولات آینده را رقم خواهند زد. اندکی صبر کنید.
🔰 سه‌گونه کنش؛ سازش،جنگ و مقاومت 👤 🔸دیگر سازش یک «کنش انفعالی» نسبت به قدرت طرف مقابل و به‌رسمیت شناختن آن با هدف ایمن بودن از آسیب‌های آن و احیاناً بهره‌مندی از فرصت‌های آن می‌باشد و متقابلاً جنگ یک «کنش فعال» نسبت به قدرت مقابل و به مصاف آن رفتن با هدف تغییر آنی و سریع ساختارهای قدرت می‌باشد. 🔸آن که کنش انفعالی دارد، در همه موارد و زمینه‌‌ها منفعل است و آن که کنش فعال دارد، در همه موارد و زمینه‌ها تهاجمی عمل می‌کند. آنچه نوشته شد، بیان مختصر تئوریک وضعیتی است که در فضای عینی جهان وجود دارد و به‌طور متوالی و انبوه به تجربه درآمده است و لذا مخاطب امکان این دارد که نتیجه این دو الگوی فعال و منفعل را ببیند و به داوری درست برسد. 🔸اما واقعیت این است که جهان و از جمله جهان اسلام را نمی‌توان و نباید با دوگانه سازش و جنگ معرفی کرد؛ گونه‌های دیگری هم وجود دارند و یکی از گونه‌های مهم دیگر، «مقاومت» است. 🔸کنش «مقاومت» نه کنش سازش است و نه کنش جنگ. کنشی عقلانی و واقع‌گرا است که نه با سازشکا‌ری، به جریان زور و ظلم و سلطه ناروای مستکبران عالم کمک می‌کند و نه بی‌محابا و بدون پیدا کردن راه‌های غلبه بر نظام ظالمانه، وارد میدان می‌شود و می‌گوید «هرچه شد، شد». 🔸کنش مقاومت، کنش «عقلانی»، «واقع‌گرایانه» و «آرمانی» است و در واقع ترکیب این سه عنصر می‌باشد. کنشی عقلانی است؛ به این معنا که با نگاه به هزینه‌های سنگین و خسارات دو کنش سازش و جنگ، شیوه‌ای تضمین‌شده نسبت به ایجاد فضائی جدید است که در آن نه تسلیم به زور باشد و نه توأم با ایجاد فضاهای کور و پرهزینه باشد. کنش مقاومت برخلاف کنش جنگ، روابط خود را با جهان قطع نمی‌‌نماید و گزینه آن جز در موارد خاص، صندلی خالی نیست اما تحمیل‌های زورمندان را هم قبول نمی‌کند و با ایجاد موقعیت‌های جدید در عرصه جهانی، خواسته‌های خود را علی‌رغم نظر زورمندان پیش می‌برد. 🔸 کم نیستند کسانی که ایران را به بن‌سلمانیسم و یا به بن‌لادنیسم دعوت می‌کنند و هر دو دسته هم از محاسبه و خرد جمعی و امثال این کلمات استفاده می‌نمایند، اما انتخاب ایران «مقاومت» است. منطق مقاومت نه تحریک کردن و نه تسلیم شدن است. بر اساس کنش مقاومت، ایران به مراتب سنگین‌تر از ضربه‌ای که روز شنبه پنجم آبان‌ماه دریافت کرده، ضربه خواهد زد.
🔰 سرنوشت رژیم غاصب در جنگ لبنان 👤 🔸سرنوشت رژیم اسرائیل نه در جنگ روانی و نه در جنگ رسانه‌ای و نه در جنگ سیاسی‌، بلکه در جنگ زمینی با لبنان رقم می‌خورد. به بیان دیگر نتیجه جنگ نظامی رژیم با حزب‌الله است که نشان می‌دهد قدرت بقاء دارد یا ندارد. نزدیک دو ماه از آغاز جنگ زمینی ارتش رژیم غاصب با لبنان و نزدیک به چهار ماه از آغاز تهاجم سنگین آن علیه لبنان می‌گذرد. 🔸اسرائیل در آغاز جنگ علیه نوار غزه اهداف جنگی خود را شامل حذف توان نظامی حماس‌، حذف قدرت سیاسی آن، تضمین عدم تهدید امنیتی اسرائیل از سوی غزه و آزادسازی اسرای خود‌، اعلام کرد و طی نزدیک به ۱۴ ماه گذشته با بمباران‌های شدید و ترور رهبران مقاومت فلسطین سعی کرد به این اهداف دست پیدا کند که هنوز علی‌رغم ضرباتی که به مقاومت و رهبران آن وارد نموده‌، نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق گرداند.‌ بر این اساس بسیاری از مدافعان رژیم در داخل و خارج گفته‌اند نباید اسرائیل اهداف نهائی را اعلام می‌کرد تا با تاخیر زیاد در تحقق آن از سوی مخالفان به شکست رژیم تعبیر شود. آنان معتقدند ارتش اسرائیل باید به مرور اهداف نزدیک و تاکتیکی را به ‌عنوان هدف عملیاتی خود مطرح می‌کرد تا هر دستاورد تاکتیکی یک پیروزی تلقی گردد. دقیقاً به همین دلیل بود که در جریان حمله گسترده به لبنان ‌که با ترور ابومحسن فواد شکر فرمانده عملیاتی حزب‌الله در نهم مردادماه گذشته شروع شد‌، رژیم غاصب بر خلاف جنگ غزه از برشمردن اهداف عالی خود اجتناب کرد و اعلام با فاصله اهداف تاکتیکی را جایگزین آن نمود. مثلاً رژیم در جریان انفجار پیجرها اعلام کرد هدف ضربه زدن به توان عملیاتی مقاومت لبنان بود و این هدف محقق شد. یا در جریان آغاز حمله زمینی به مرزهای جنوبی لبنان‌، اعلام کرد هدف عملیاتی اسرائیل، بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به خانه‌های خود در روستاها و شهرک‌های یهودی در منطقه شمالی است. این در حالی است که سران آمریکا و رژیم غاصب‌، جنگ لبنان را هم بیش از جنگ غزه‌، جنگ سرنوشت می‌دانند و بر پیروزی در آن تاکید دارند. اسرائیل در فضای تبلیغاتی و عملیات روانی از یک طرف وانمود می‌کند در جنگ با حزب‌الله به پیروزی رسیده است و از سوی دیگر به جنگ ادامه می‌دهد و مانع برقراری آتش‌بس در جبهه‌های غزه‌، لبنان و سرزمین‌های تحت اشغال آن در کل جغرافیای فلسطین اشغالی می‌شود. این کاملا یک تاکتیک برای رسیدن به اهدافی است که اسرائیل از رسیدن به آن در تردید می‌باشد. اما در عین حال در جبهه نظامی رژیم اتفاقاتی می‌افتد که حداقل از دشواری زیاد در رسیدن به اهداف نظامی آن حکایت می‌کنند؛ پیش از آغاز حمله زمینی‌، سایت ارتش اسرائیل از جمعبندی ارتش در عملیات علیه لبنان خبر داد. در این گزارش رسمی آمده بود سه هفته زمان عملیات شدید نظامی ارتش با هدف سیطره بر حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع از اراضی لبنان در حد فاصل مرزهای جنوبی آن تا نهر لیتانی می‌باشد و پس از آن یک سال‌، زمان عملیات آرام تثبیت سرزمین‌های اشغال‌شده مذکور و پاکسازی آن از حضور عناصر حزب‌الله است. 🔸اینک نزدیک به دو ماه از آغاز عملیات زمینی اسرائیل می‌گذرد و رژیم نزدیک به دو و نیم برابر‌، زمان صرف کرده و علی‌رغم تهاجم سنگین به نهر لیتانی نرسیده و پیشروی‌های جاده‌ای آن به‌طور متوسط از یک و نیم کیلومتر فراتر نرفته است و این در حالی است که متوسط فاصله مرز جنوبی لبنان تا نهر لیتانی ۳۰ کیلومتر می‌باشد. این یعنی حرکت نظامی رژیم اگر به همین منوال باشد‌، اسرائیل ۲۰ برابر زمان اعلام شده‌، وقت لازم دارد تا به اجرای مرحله اول طرح خود دست یاید. به عبارت دیگر رسیدن رژیم به نهر ۴۰ ماه- بیش از سه سال- زمان می‌برد. در این میان در حالی که حزب‌الله لبنان‌، هر روز بر حجم موشک‌باران خود می‌افزاید‌، رژیم غاصب برای آنکه وانمود کند زمان زیادی تا تحقق اهداف نظامی‌اش در جنوب لبنان باقی نمانده وانمود می‌کند که طی این مدت ۸۰ درصد توان نظامی حزب‌الله را از بین برده است! 🔸همین مقدار نفوذ رژیم در زمین لبنان توام با هزینه بسیار زیاد و تلفات فراوان برای آن بوده است. گزارش‌های خود رژیم از کشته شدن دست‌کم ۶۰ نظامی اسرائیلی و زخمی شدن دست‌کم ۴۰۰ نظامی دیگر آن در جنگ شمال خبر می‌دهد که البته جمعبندی گزارش‌های مستند روزانه حزب‌الله طی هفت هفته گذشته از کشته شدن دست‌کم ۱۰۰ نظامی و زخمی شدن حداقل ۱۲۰۰ نظامی دیگر رژیم حکایت می‌کند. علاوه ‌بر آن طی این دوره حدود دو ماهه حداقل ۵۰۰ هزار آواره یهودی ساکن در حدفاصل شمال حیفا در ۳۵ کیلومتری مرز لبنان تا شمال تل‌آویو واقع در ۱۳۰ کیلومتری مرز لبنان حکایت می‌کند. در واقع حزب‌الله در این دوره زمانی به قلب راهبرد اعلامی ارتش که بازگرداندن آوارگان یهودی به روستاها و شهرک‌های شمال فلسطین بوده حمله کرده و رقم آوارگان یهودی را لااقل به هشت برابر رسانده است. 🔻 ادامه دارد...
🔰 سرنوشت رژیم غاصب در جنگ لبنان 👤 🔸سرنوشت رژیم اسرائیل نه در جنگ روانی و نه در جنگ رسانه‌ای و نه در جنگ سیاسی‌، بلکه در جنگ زمینی با لبنان رقم می‌خورد. به بیان دیگر نتیجه جنگ نظامی رژیم با حزب‌الله است که نشان می‌دهد قدرت بقاء دارد یا ندارد. نزدیک دو ماه از آغاز جنگ زمینی ارتش رژیم غاصب با لبنان و نزدیک به چهار ماه از آغاز تهاجم سنگین آن علیه لبنان می‌گذرد. 🔸اسرائیل در آغاز جنگ علیه نوار غزه اهداف جنگی خود را شامل حذف توان نظامی حماس‌، حذف قدرت سیاسی آن، تضمین عدم تهدید امنیتی اسرائیل از سوی غزه و آزادسازی اسرای خود‌، اعلام کرد و طی نزدیک به ۱۴ ماه گذشته با بمباران‌های شدید و ترور رهبران مقاومت فلسطین سعی کرد به این اهداف دست پیدا کند که هنوز علی‌رغم ضرباتی که به مقاومت و رهبران آن وارد نموده‌، نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق گرداند.‌ بر این اساس بسیاری از مدافعان رژیم در داخل و خارج گفته‌اند نباید اسرائیل اهداف نهائی را اعلام می‌کرد تا با تاخیر زیاد در تحقق آن از سوی مخالفان به شکست رژیم تعبیر شود. آنان معتقدند ارتش اسرائیل باید به مرور اهداف نزدیک و تاکتیکی را به ‌عنوان هدف عملیاتی خود مطرح می‌کرد تا هر دستاورد تاکتیکی یک پیروزی تلقی گردد. دقیقاً به همین دلیل بود که در جریان حمله گسترده به لبنان ‌که با ترور ابومحسن فواد شکر فرمانده عملیاتی حزب‌الله در نهم مردادماه گذشته شروع شد‌، رژیم غاصب بر خلاف جنگ غزه از برشمردن اهداف عالی خود اجتناب کرد و اعلام با فاصله اهداف تاکتیکی را جایگزین آن نمود. مثلاً رژیم در جریان انفجار پیجرها اعلام کرد هدف ضربه زدن به توان عملیاتی مقاومت لبنان بود و این هدف محقق شد. یا در جریان آغاز حمله زمینی به مرزهای جنوبی لبنان‌، اعلام کرد هدف عملیاتی اسرائیل، بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به خانه‌های خود در روستاها و شهرک‌های یهودی در منطقه شمالی است. این در حالی است که سران آمریکا و رژیم غاصب‌، جنگ لبنان را هم بیش از جنگ غزه‌، جنگ سرنوشت می‌دانند و بر پیروزی در آن تاکید دارند. اسرائیل در فضای تبلیغاتی و عملیات روانی از یک طرف وانمود می‌کند در جنگ با حزب‌الله به پیروزی رسیده است و از سوی دیگر به جنگ ادامه می‌دهد و مانع برقراری آتش‌بس در جبهه‌های غزه‌، لبنان و سرزمین‌های تحت اشغال آن در کل جغرافیای فلسطین اشغالی می‌شود. این کاملا یک تاکتیک برای رسیدن به اهدافی است که اسرائیل از رسیدن به آن در تردید می‌باشد. اما در عین حال در جبهه نظامی رژیم اتفاقاتی می‌افتد که حداقل از دشواری زیاد در رسیدن به اهداف نظامی آن حکایت می‌کنند؛ پیش از آغاز حمله زمینی‌، سایت ارتش اسرائیل از جمعبندی ارتش در عملیات علیه لبنان خبر داد. در این گزارش رسمی آمده بود سه هفته زمان عملیات شدید نظامی ارتش با هدف سیطره بر حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع از اراضی لبنان در حد فاصل مرزهای جنوبی آن تا نهر لیتانی می‌باشد و پس از آن یک سال‌، زمان عملیات آرام تثبیت سرزمین‌های اشغال‌شده مذکور و پاکسازی آن از حضور عناصر حزب‌الله است. 🔸اینک نزدیک به دو ماه از آغاز عملیات زمینی اسرائیل می‌گذرد و رژیم نزدیک به دو و نیم برابر‌، زمان صرف کرده و علی‌رغم تهاجم سنگین به نهر لیتانی نرسیده و پیشروی‌های جاده‌ای آن به‌طور متوسط از یک و نیم کیلومتر فراتر نرفته است و این در حالی است که متوسط فاصله مرز جنوبی لبنان تا نهر لیتانی ۳۰ کیلومتر می‌باشد. این یعنی حرکت نظامی رژیم اگر به همین منوال باشد‌، اسرائیل ۲۰ برابر زمان اعلام شده‌، وقت لازم دارد تا به اجرای مرحله اول طرح خود دست یاید. به عبارت دیگر رسیدن رژیم به نهر ۴۰ ماه- بیش از سه سال- زمان می‌برد. در این میان در حالی که حزب‌الله لبنان‌، هر روز بر حجم موشک‌باران خود می‌افزاید‌، رژیم غاصب برای آنکه وانمود کند زمان زیادی تا تحقق اهداف نظامی‌اش در جنوب لبنان باقی نمانده وانمود می‌کند که طی این مدت ۸۰ درصد توان نظامی حزب‌الله را از بین برده است! 🔸همین مقدار نفوذ رژیم در زمین لبنان توام با هزینه بسیار زیاد و تلفات فراوان برای آن بوده است. گزارش‌های خود رژیم از کشته شدن دست‌کم ۶۰ نظامی اسرائیلی و زخمی شدن دست‌کم ۴۰۰ نظامی دیگر آن در جنگ شمال خبر می‌دهد که البته جمعبندی گزارش‌های مستند روزانه حزب‌الله طی هفت هفته گذشته از کشته شدن دست‌کم ۱۰۰ نظامی و زخمی شدن حداقل ۱۲۰۰ نظامی دیگر رژیم حکایت می‌کند. علاوه ‌بر آن طی این دوره حدود دو ماهه حداقل ۵۰۰ هزار آواره یهودی ساکن در حدفاصل شمال حیفا در ۳۵ کیلومتری مرز لبنان تا شمال تل‌آویو واقع در ۱۳۰ کیلومتری مرز لبنان حکایت می‌کند. در واقع حزب‌الله در این دوره زمانی به قلب راهبرد اعلامی ارتش که بازگرداندن آوارگان یهودی به روستاها و شهرک‌های شمال فلسطین بوده حمله کرده و رقم آوارگان یهودی را لااقل به هشت برابر رسانده است.
🔰 استقامت، دشمنان خارجی و شبهه‌آفرینان داخلی 👤 🔸بنیان انقلاب اسلامی بر استقامت است و در یک کلام می‌توان گفت همه عظمت‌هایی که در این 46 سال خلق شده و چشم جهان را خیره کرده است، محصول به‌هم پیوستگی و امتزاج استقامت امام و مردم بوده است. کما اینکه تاریخ معاصر ما در این ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پر از مواردی است که سرمایه‌های هنگفت و دستاوردهای بزرگ که با زحمات زیاد و خون‌ دل‌ها به دست آمده، به‌خاطر عدم استقامت، رهبری یا مردم و یا هر دو از بین رفته و فرصت‌های تاریخی تباه شده و کشور به قهقرا رفته است. جنبش تنباکو، جنبش مشروطیت و جنبش نفت و سیر قهقرایی پس از هر یک پیش روی ماست. امروز، ایران با استقامت امام و مردم به جایی رسیده که دشمنان آن با صراحت می‌گویند «ایران، خود معادله‌ساز است و با معادلات نمی‌توان آن را منفعل نمود و یا از صحنه خارج کرد». ما امروز البته در شرایط بسیار حساس و بسیار خطیری هستیم و در نقطه‌ای قرار داریم که هم باید از دستاوردهای بزرگ خود که با تلاش مستمر و هزینه زیاد به دست آمده است، در عرصه داخلی، منطقه‌ای و جهانی مراقبت نماییم و هم باید در افزایش موقعیت‌ها و دستاوردها تلاش کنیم. روایتی در صفحه 66 تفسیر «دُرُّالمنثُور» نوشته عالم بزرگ اهل سنت، عبدالرحمن سیوطی متوفای ۹۱۱ قمری آمده که وقتی آیه ۱۱۲ سوره هود (فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ) نازل گردید، رسول خدا صلوات‌الله علیه و آله خطاب به مسلمانان فرمود: 🔻«شَمِّرُوا، شَمِّرُوا» یعنی آستین‌ها را بالا بزنید، آستین‌ها را بالا بزنید. این سوره مبارکه در دوره مکه نازل شده است و می‌دانید که در حد فاصل حضور پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله در مکه و فتح مکه در سال هشتم هجری چه حوادث سهمگین و بزرگی رخ داده است. مسلمانان که در دوره سختی شمارشان نسبت به کفار اندک بود و توشه و توان مالی و مادی‌شان هم در برابر جبهه کفر اصلاً قابل قیاس نبود، توانستند اسلام را بر شبه‌جزیره حاکم گردانیده و پیک دعوت را به شرق و غرب عالم بفرستند. این وضعیت دو چیز را نشان می‌دهد یکی اینکه مسلمانان آن‌گونه که پیامبر خواسته بود «آستین‌ها را بالا زدند» یعنی مردانه پای کار آمدند و ماندند، دیگر اینکه این ایستادگی و استقامت آنان «نتیجه بزرگ» داد. 🔸این استقامت مردم البته آن‌طور که از روایات می‌فهمیم به تلاش دائمی و بلکه شبانه‌روزی پیامبر وابسته بود و از این‌رو فرمود «شَیَّبَتْنِی هُودٌ وَ أَخَوَاتُهَا» این یعنی مراقبت و تأکید شبانه‌روزی پیامبر. پایه این استقامت هم «ایمان» بود و می‌دانیم که محور کار پیامبر در مکه در کنار استقامت، تعمیق مبانی نظری و عملی اعتقادات و باورهای دینی بود. از این‌رو وقتی مسلمانان که در مکه تربیت شده بودند با هجوم‌های جمعی سنگین دشمنان مواجه گردیدند، دستور داده شد که استقامت بورزید. آیه ۴۵ سوره مبارکه مائده ناظر به این موضوع می‌باشد (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر گاه با فوجی از دشمن مقابل شدید، پایداری کنید و خدا را پیوسته یاد کنید. در این صورت است که فاتح و پیروز می‌شوید) حال یک لحظه تصور کنید مسلمانان اندکی که به پیامبر ایمان آورده بودند به واسطه کمی عده و عده خود و پاره‌ای حوادث سخت، از ادامه کار فاصله می‌گرفتند و بی‌تابی جای استقامت آنان را می‌گرفت، آن وقت اصلاً این دین پا نمی‌گرفت و بشریت یک سره مسیر دیگری پیدا می‌کرد و راهی برای شناخت آنچه باید از آنچه نباید به وجود نمی‌آمد و جهان کاملاً سیرت و صورتی تاریک و دهشتناک پیدا می‌کرد. 🔸این مسیر که نتیجه شیرین آن روشن می‌باشد البته مسیر راحتی نیست. به غیر از آنکه دشمنان خارجی همه توان خود را برای اینکه معادله‌ای به نفع جبهه حق شکل نگیرد پای کار می‌آورند و همه اصول اخلاقی و انسانی و داعیه‌های فریبای خود را در این مواجهه زیر پا می‌گذارند، بلکه زبان‌های شماتت داخلی‌ها هم به راه می‌افتد و انواعی از شهبه‌افکنی‌ها در مسیر حق پدید می‌آید. در آیات مختلف قرآن کریم، حجم عظیمی از این شبهه‌افکنی‌ها در داخل و خارج علیه جبهه حق بیان شده است. یکی از این شبهه‌ها این است که مقاومت در برابر قدرت دشمن قوی چه فایده‌ای دارد؟ (به تعبیر امروزی‌ها آیا با منافع ملی می‌خواند؟) و یکی دیگر از شبهه‌ها این است که دشمنان به زودی مسلمانان را از پای درمی‌آورند (به تعبیر امروزی‌ها معادله به ضرر ایران و جبهه مقاومت تغییر می‌کند) شبهه‌افکن‌ها به‌خصوص در لحظات حساس، مثلاً مواقعی که جبهه حق زیر فشار متراکم‌تری قرار دارد، به‌طور گسترده وارد می‌شوند. «کار ویژه» آنان در این شرایط این است که توی دل مردم را خالی نمایند. 🔻ادامه دارد...🌹
🔰 بنیامین اردوغان علیه سوریه(۱) 👤 🔸حملاتی که از شامگاه پنج‌شنبه علیه استان حلب در سوریه صورت گرفت و تا دیوارهای غربی شهر حلب امتداد پیدا کرد، سؤالات زیادی را پدید آورد. حملات با تابلو گروه تروریستی و شناخته شده «تحریرالشام» ـ که ترکیب‌یافته از چهار گروه تروریستی کوچک می‌باشد ـ صورت گرفته اما حتی مخالفان حکومت سوریه هم تأکید کرده‌اند این حملات با حمایت یک یا چند طرف خارجی انجام شده است. استفاده تروریست‌های مهاجم به حلب از انواعی از هواپیماهای بدون سرنشین، پهپادها و خودروهای زرهی هم بر نقش یک یا چند دولت خارجی تأکید می‌کند. 🔸وجود دست‌های خارجی در تحولات سه روز اخیر شمال سوریه موضوع پیچیده‌ای نیست؛ نقش ارتش ترکیه در این درگیری‌ بسیار واضح است. اساساً ترکیه به‌طور خیلی رسمی طی مذاکرات چندساله آستانه، نمایندگی و در واقع مسئولیت گروه تروریستی تحریرالشام را پذیرفته و طی چند سال گذشته به نمایندگی از آن در مذاکرات شرکت کرده است. پیوستگی کامل منطقه ادلب به مرزها و خاک ترکیه هم بر مسئولیت آن در این حمله دلالت دارد. 🔻از سوی دیگر در این میان نقش رژیم صهیونیستی هم آشکار است. روزنامه «تایمز اسرائیل» به نقل از یک منبع نظامی ارشد این رژیم نوشت «ارتش اسرائیل تنها به حمله به انبارها و محموله‌های تسلیحاتی به لبنان اکتفا نمی‌کند و سوریه تاوان کمک خود به حزب‌الله را پرداخت خواهد کرد». بنابراین حمله به حلب می‌تواند با برنامه‌ریزی، کارگردانی و هزینه دو دولت آنکارا و تل‌آویو و با استفاده از گروه‌های تروریستی شناخته‌شده صورت گرفته و دارای مقصد خاصی باشد. این مقصد در یک کلمه تسلیم دولت بشار اسد و به تعبیر دقیق‌تر تسلیم سوریه و کنار گذاشتن مقاومت در برابر طرح‌های توسعه‌طلبانه غربی ‌ـ صهیونیستی علیه سوریه است. اما وقتی مغز و خروجی این طرح را می‌شکافیم احتمال بیشتر می‌دهیم که این یک طرح اصالتاً صهیونیستی است که به دیگری در مقام نیابت سپرده شده و او با استفاده از امکانات ارتش خود و عملگی تکفیری‌های تروریست، آن را به اجرا گذاشته است. در خصوص این تحولات نکاتی وجود دارد: 🔸۱- روز پنج‌شنبه، یک روز پس از آنکه آتش‌بس در جنگ رژیم غاصب علیه لبنان تحت تأثیر قدرت نظامی حزب‌الله ـ که در روز یک‌شنبه هفته پیش، حدفاصل مرز جنوبی لبنان تا تل‌آویو را به یک جهنم واقعی تبدیل نمود ـ پذیرفت، حمله تروریستی به سوریه در نقطه‌ای که امکانش با حمایت شدید خارجی وجود داشت، شروع شد. گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام» با استفاده از سختی آماده‌باش ممتد ارتش سوریه در فاصله شهریور 1395 تا همین روزها و هشت سال حفاظت پیوسته از حلب و به‌خصوص از حدفاصل غرب شهر حلب تا شرق شهر ادلب، به این منطقه حمله کرد و بدون آنکه بر کل منطقه ـ حدفاصل حلب تا ادلب ـ مسلط شود، با تصرف حدود 20 روستا، باریک‌راهه‌ای را به سمت حلب گشود و به سه کیلومتری غرب این شهر رسید و در عین حال با استناد به تحرک بعضی از عوامل پیشین و مرتبطین خود در حلب، وانمود کرد که به داخل شهر رسوخ یافته و محلاتی از آن را در غرب حلب به تصرف درآورده است. 🔻اما واقعیت این است که تحرک دوباره تحریرالشام که در طول 7 ـ 6 سال اخیر جایگزین «جبهه ‌النصره» شده، ضمن آنکه خلق‌الساعه نبود، در عین حال آنچنان هم نبود که اوضاع را از کنترل ارتش سوریه خارج گرداند. در عین حال نباید این احتمال را از نظر دور داشت که طی روزهای آینده درگیری‌ها تشدید شود و تروریست‌ها با همراهی دولت ترکیه، نیروهای بیشتری به این منطقه گسیل و کار را برای ارتش سوریه دشوار نمایند. البته تکلیف ورود گروه تروریستی تحریرالشام به درگیری روشن است. ارتش سوریه قدرت مهار دارد در عین اینکه در صورت ضرورت، همه یگان‌هایی که در فاصله 1391 تا 1395 در این منطقه جنگیده‌اند و وجب به وجب آن را می‌‌شناسند، دوباره وارد میدان می‌شوند و با سرعت زیاد این منطقه را تحت کنترل خود درمی‌آورند. از این حیث نگرانی چندانی وجود ندارد. اما از جهت دیگر خالی از پاره‌ای از نگرانی‌های غیرنظامی هم نیست. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 بنیامین اردوغان علیه سوریه(۱) 👤 🔸حملاتی که از شامگاه پنج‌شنبه علیه استان حلب در سوریه صورت گرفت و تا دیوارهای غربی شهر حلب امتداد پیدا کرد، سؤالات زیادی را پدید آورد. حملات با تابلو گروه تروریستی و شناخته شده «تحریرالشام» ـ که ترکیب‌یافته از چهار گروه تروریستی کوچک می‌باشد ـ صورت گرفته اما حتی مخالفان حکومت سوریه هم تأکید کرده‌اند این حملات با حمایت یک یا چند طرف خارجی انجام شده است. استفاده تروریست‌های مهاجم به حلب از انواعی از هواپیماهای بدون سرنشین، پهپادها و خودروهای زرهی هم بر نقش یک یا چند دولت خارجی تأکید می‌کند. 🔸وجود دست‌های خارجی در تحولات سه روز اخیر شمال سوریه موضوع پیچیده‌ای نیست؛ نقش ارتش ترکیه در این درگیری‌ بسیار واضح است. اساساً ترکیه به‌طور خیلی رسمی طی مذاکرات چندساله آستانه، نمایندگی و در واقع مسئولیت گروه تروریستی تحریرالشام را پذیرفته و طی چند سال گذشته به نمایندگی از آن در مذاکرات شرکت کرده است. پیوستگی کامل منطقه ادلب به مرزها و خاک ترکیه هم بر مسئولیت آن در این حمله دلالت دارد. 🔻از سوی دیگر در این میان نقش رژیم صهیونیستی هم آشکار است. روزنامه «تایمز اسرائیل» به نقل از یک منبع نظامی ارشد این رژیم نوشت «ارتش اسرائیل تنها به حمله به انبارها و محموله‌های تسلیحاتی به لبنان اکتفا نمی‌کند و سوریه تاوان کمک خود به حزب‌الله را پرداخت خواهد کرد». بنابراین حمله به حلب می‌تواند با برنامه‌ریزی، کارگردانی و هزینه دو دولت آنکارا و تل‌آویو و با استفاده از گروه‌های تروریستی شناخته‌شده صورت گرفته و دارای مقصد خاصی باشد. این مقصد در یک کلمه تسلیم دولت بشار اسد و به تعبیر دقیق‌تر تسلیم سوریه و کنار گذاشتن مقاومت در برابر طرح‌های توسعه‌طلبانه غربی ‌ـ صهیونیستی علیه سوریه است. اما وقتی مغز و خروجی این طرح را می‌شکافیم احتمال بیشتر می‌دهیم که این یک طرح اصالتاً صهیونیستی است که به دیگری در مقام نیابت سپرده شده و او با استفاده از امکانات ارتش خود و عملگی تکفیری‌های تروریست، آن را به اجرا گذاشته است. در خصوص این تحولات نکاتی وجود دارد: 🔸۱- روز پنج‌شنبه، یک روز پس از آنکه آتش‌بس در جنگ رژیم غاصب علیه لبنان تحت تأثیر قدرت نظامی حزب‌الله ـ که در روز یک‌شنبه هفته پیش، حدفاصل مرز جنوبی لبنان تا تل‌آویو را به یک جهنم واقعی تبدیل نمود ـ پذیرفت، حمله تروریستی به سوریه در نقطه‌ای که امکانش با حمایت شدید خارجی وجود داشت، شروع شد. گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام» با استفاده از سختی آماده‌باش ممتد ارتش سوریه در فاصله شهریور 1395 تا همین روزها و هشت سال حفاظت پیوسته از حلب و به‌خصوص از حدفاصل غرب شهر حلب تا شرق شهر ادلب، به این منطقه حمله کرد و بدون آنکه بر کل منطقه ـ حدفاصل حلب تا ادلب ـ مسلط شود، با تصرف حدود 20 روستا، باریک‌راهه‌ای را به سمت حلب گشود و به سه کیلومتری غرب این شهر رسید و در عین حال با استناد به تحرک بعضی از عوامل پیشین و مرتبطین خود در حلب، وانمود کرد که به داخل شهر رسوخ یافته و محلاتی از آن را در غرب حلب به تصرف درآورده است. 🔻اما واقعیت این است که تحرک دوباره تحریرالشام که در طول 7 ـ 6 سال اخیر جایگزین «جبهه ‌النصره» شده، ضمن آنکه خلق‌الساعه نبود، در عین حال آنچنان هم نبود که اوضاع را از کنترل ارتش سوریه خارج گرداند. در عین حال نباید این احتمال را از نظر دور داشت که طی روزهای آینده درگیری‌ها تشدید شود و تروریست‌ها با همراهی دولت ترکیه، نیروهای بیشتری به این منطقه گسیل و کار را برای ارتش سوریه دشوار نمایند. البته تکلیف ورود گروه تروریستی تحریرالشام به درگیری روشن است. ارتش سوریه قدرت مهار دارد در عین اینکه در صورت ضرورت، همه یگان‌هایی که در فاصله 1391 تا 1395 در این منطقه جنگیده‌اند و وجب به وجب آن را می‌‌شناسند، دوباره وارد میدان می‌شوند و با سرعت زیاد این منطقه را تحت کنترل خود درمی‌آورند. از این حیث نگرانی چندانی وجود ندارد. اما از جهت دیگر خالی از پاره‌ای از نگرانی‌های غیرنظامی هم نیست. 🔻ادامه دارد...
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲) 👤 🔸مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئه‌ای که این روزها علیه سرزمین‌‌شان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثی‌سازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمع‌ورزی‌های آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد. 🔸نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار داده‌اند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و می‌خواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زده‌اند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیت‌ها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمی‌دارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملت‌ها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادی‌سازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه‌، لبنان و سوریه مشاهده می‌کنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزب‌الله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزب‌الله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به ‌طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستاده‌اند. 🔸اکثر ملت‌ها و دولت‌های منطقه به خوبی می‌دانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملی‌شان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها براساس تعلیمات ضداسلامی‌شان گمان می‌کنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملت‌ها و دولت‌ها در منطقه می‌شود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماه‌های اخیر ملت‌ها و دولت‌های عربی، علی‌رغم آن که با حماس، حزب‌الله و دولت اسد اختلاف داشته‌اند، به خوبی وضع منطقه را نشان می‌دهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویت‌جدایی‌ناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملت‌ها و دولت‌ها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمی‌برد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور می‌گرداند.
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱) 👤 🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، به‌زعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدف‌گذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را می‌دهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه می‌شویم اسناد و مقامات دستگاه‌های مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول ‌آن‌ها خاورمیانه ـ می‌دانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر می‌دهد. در همین ماه‌های اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلال‌طلبانه‌ای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دست‌کم پنج‌کشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربی‌ها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قوی‌تر از ظرفیت آفریقا می‌باشد. 🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دست‌کم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگ‌های افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدف‌گذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن می‌نماید. 🔸بمباران همزمان توانایی‌های سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا می‌باشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکست‌خورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود می‌کرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمب‌های قوی به رژیم متجاوز را بی‌وقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود می‌کرد در تدارک آتش‌بس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتش‌بس بست و نیز در حالی که وانمود می‌کرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریست‌های تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروه‌های تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولت‌ها کفایت نمی‌کند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونه‌ای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود را پیش ببرد. 🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از دارایی‌های خود شد به گونه‌ای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریم‌های شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوه‌بر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاح‌ها و بمب‌ها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار ساده‌لوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاست‌های تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاست‌های همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمی‌ماند. 🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریست‌ها و دولت‌هایی که ساده‌لوحانه در این روند ایفای نقش کرده‌اند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت‌هایی در اطراف خود و گروه‌های تروریستی قرار داشته‌اند. زمین سوریه در همه این ده‌ها سال، زمین مقاومت بوده است. 🔻ادامه دارد...