کمیتهخادمینشهدااستانفارس
ان شاءالله اگر هوای فردا بارانی نبود و شرایط مساعد بود؛
راس ساعت ۱۶:۰۰
روایتگری از شهیدمهدی نظیری
گلزارشهدای شیراز
شهیدی که با لبانی تشنه و با دیدار حضرت زهرا(س) بشهادت رسید ؛
شرح این شهادت و این دیدار را همراه شهید؛؛
شهیدپورخسروانی روایت کرده اند
🍃🍃
دومین روز بود که راه میرفتیم, در گرمای پنجاه درجه تیرماه ایلام و بدون آب، تشنگی و بی آبی دروجودمان غوغا میکرد مهدی ۱۶سال بیشتر نداشت.
نفسهای آخر را میکشید. بی آبی کار خودش را کرده و وجود نازنینش در آفتاب آب میشد. باحیرانی وناتوانی چند قدم راه میرفت و با صورت زمین میافتاد. باز تقلّا میکرد و میایستاد وبازهم زمین میافتاد. فکر میکردم سراب میبیند. کنارش نشستم.
سر مهدی تشنه لب را روی زانو گذاشته بودم دیدم لب مهدی به هم میخورد.گوشم را نزدیک بردم گفت: آقا رضا سرم را روی زمین بگذار، سرش را روی زمین گذاشتم.
وقتی به عقب رسیدم از فشار تشنگیِ این چند روز و گم شدن در منطقه بیهوش شدم. در همان حال دیدم مهدی با لباسی یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد. گفت رضا میدانی چرا هر بار که زمین میخوردم باز بلند میشدم آخه حضرت زهرا(س) کنارم ایستاده بود؛ میخواستم به احترام ایشان بلند شوم زمین میخوردم میدانی چرا گفتم سرم را روی زمین بگذار آخه حضرت زهرا(س) میخواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم را از روی زانویت زمین بگذاری
http://Eitaa.com/khademfars
#شهیدمهدی_نظیری
#شهیدرضا_پورخسروانی
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
در ماه رجب خداوند ویژه به بندگانش نگاه میکند با این صوت مگر میشود عاشق ماه رجب نشد؟!!!! #ماه_رجب #
با این صوت مگر میشود عاشق ماه رجب نشد؟؟
و قسم به رگ های پاره شده ی چشم شهیدحمیدباکری از فرط نخوابیدن
و بیداری در راه خدا . . ؛
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
ان شاءالله اگر هوای فردا بارانی نبود و شرایط مساعد بود؛ راس ساعت ۱۶:۰۰ روایتگری از شهیدمهدی نظیری گل
باسلام.
بدلیل نامساعد بودن هوا
برنامه روایتگری در زمان دیگری خواهد بود
ان شاءالله
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
قسم به لحظه ی جهادِ شهید چمران
گذشتن از نفس ، بی هیاهویِ سیاسی
و خودنمایی هایِ شیطانی . . ؛
12614971107آهنگهایزنگ.mp3
1.36M
به نامحرم نگاه نمیکنی؟!
http://Eitaa.com/khademfars
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸باور کن!🔸
یک مالک بزرگی، از افراد روستاهای مختلف طلبکار بود و خیلی هم در مطالباتش سختگیر بود. یک وقتی اعلام کرد من فلان ساعت در دفترم هستم، هرکس بیاید صورت بدهی اش را بیاورد، در این فاصلۀ زمانی، بدهی هایش را قلم می گیرم. افراد مختلفی این اطلاعیه را دیدند اما گفتند که او می خواهد ببیند چه کسی در توهم است و حرفش را باور می کند. یک روستایی که بدهی سنگینی به آن مالک داشت گفت تا حالا دروغی از این مالک نشنیده ام؛ به دفترش می روم و رفت و آن مالک، صورت بدهی هایش را صفر کرد و بخشید. وقتی افراد دیگر فهمیدند به مالک گفتند چرا این کار را کردی؟ او گفت می خواستم قدرت ایمان را به شما نشان دهم. این روستایی به من ایمان آورد، باورم کرد و این نتیجه را گرفت. کسان دیگر که این حرف مرا باور نکردند این نتیجه را نگرفتند.
در #لیله_الرغائب خداوند می فرماید شما را به آرزوهایتان می رسانم. آنهایی که به خدا ایمان دارند آرزوهایشان را از خدا می گیرند و کسانی که باور ندارند نتیجه نمی گیرند. امیدوارم خدای متعال این باور را به ما بدهد که از این شبها نهایت استفاده را بکنیم.
http://Eitaa.com/khademfars