روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
حسین که خواست حرکت کنه زینب اومد با "نازِ خواهرانه" جلو حسین وایساد دستشو گذاشت رو شونه داداشش😭
آخــــــــــــــــــــ... حسینــــــــــ...😭😭😭
از خواهر جدا شد...
رفت میدان..
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مثله شده در برابرم باشد
مُثْله...😭😭
بدن بدن کیست اینچنین شده است ؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد …!
آره زینب...
همینی که میبینی، همین حسینته...
بذار واقعیتو بهتر بگم...
همینی که میبینی، همین "ته مونده ی حسینته" زینب...
😭😭😭😭