eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعیت شهید سلیمانی در بیان رهبر انقلاب روایت قابل تامل رهبرانقلاب از سیره حاج قاسم سلیمانی در سیاست داخلی کشور؛ انقلاب و انقلابی گری خط قرمز او بود
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#اسرار_فدک شماره 20 مصرف حق ذوي القربی1 سپس حضرت زهرا عليها السلام فرمودند: آنچه برای خدا است برا
شماره 22 چرا فقط از فاطمه دلیل می خواهند؟ عمر گفت: ای دختر محمد! بر ادعای خود دلیل بیاور! حضرت فرمود: چطور سخن جابر بن عبدالله و جریر بن عبد الله را بدون آنکه از آنان دلیل بخواهید قبول کردید در حالیکه دلیل من در کتاب خدا است؟ اشاره به ماجرای اموالی است که از بحرین آمده بود و جابر بن عبد الله و جریر بن عبدالله درباره ی آنها ادعای «صفوه» نمودند یعنی منتخبی از آن مال را به وصیت پیامبر صلی الله عليه و آله متعلق بخود دانستند. ابوبکر و عمر هم بدون طلب شاهد سخن آنها را قبول کردند و اموال درخواستی را به آنان دادند. عمر گفت: جابر و جریر چیز کم ارزشی را می خواستند ولی تو مسئله ی عظیمی را ادعا می کنی که مهاجر و انصار با آن مرتد می شوند!! حضرت فرمود: مهاجرین به کمک پیامبر صلی الله عليه و آله و اهل بیتش به دین خدا هجرت کردند و انصار هم با ایمان به خدا و رسول و ذوی القربی احسان کردند. بنابر این اگر هجرتی بوده بسوی ما بوده و اگر نصرتی بوده به ما یاری کرده اند و تابعین هم بوسیله ما تابع شده اند. هر کس هم از دین مرتد می شود به سوی جاهلیت بازگشته است. 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 شماره 23 شاهدان فاطمه بر ملكيت فدک حضرت زهرا علیها السلام در همان مجلس ماند و کسی را فرستاد تا امیر المؤمنين و امام حسن و امام حسین علیهم السلام و ام ایمن و اسماء بنت عمیس (که همسر ابوبکر بود) آمدند و به همه ی آنچه حضرت زهرا علیها السلام فرموده بود شهادت دادند. از جمله ام ایمن چنین گفت: از پیامبر شنیدم که می فرمود: «فاطمه سیده می زنان اهل بهشت است». آیا کسی که سیده می زنان بهشت است چیزی را که مالک تباشد ادعا می کند؟ من نیز زنی از اهل بهشتم و من هم به آنچه از پیامبر صلی الله عليه و آله نشنیده باشم شهادت نمی دهم» گفت: ای ام ایمن، این قصه ها را کنار بگذار، به چه چیزی شهادت می دهی؟ ام ایمن گفت: ای ابوبکر شهادت نخواهم داد تا در باره ی آنچه پیامبر صلی الله عليه و آله فرموده از تو اقرار بگیرم. تو را بخدا قسم می دهم، آیا می دانی که پیامبر صلی الله عليه و آله فرموده است: «ام ایمن زنی از اهل بهشت است»؟... _-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
4_5949548733195618510.mp3
11.17M
_-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
4_5983302391548611050.mp3
12.07M
_-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ مردی می‌بایست تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت با اینکه داروی مسکنی به او تزريق کرده بودند اما باز هم بی‌قرار و آشفته بود پرستاری مهربان به او گفت: آيا پريشان و ناراحت هستيد؟ مرد دست‌هايش را به نشانه تشويش بهم ماليد و پاسخ داد: بسيار بيشتر از اين! پرستار گفت: اما شما نبايد مضطرب باشيد چون قرار است به زودی حالتان از هميشه بهتر شود لبخندی کم رنگ بر لبان بیمار نشست پرستار افزود: می‌دانید که دو راه برای برخورد با عمل جراحی وجود دارد می‌توانيد خود را تا سرحد مرگ نگران کنيد يا می‌توانید به ما اعتماد کنيد تيم جراحی ما از بهترین‌هاست شما اصلاً نبايد بترسيد سپس چشمکی زد، دست‌های بيمار را فشرد و با لحنی توطئه آميز اشاره کرد: به خصوص که من در اتاق عمل کنار شما خواهم بود و مراقب هستم که همه چيز درست پيش برود هنگامی که بيمار اين حرف‌ها را شنيد احساس آرامش کرد عمل جراحی با مؤفقیت برگزار شد و بيمار کاملاً بهبود يافت آن مرد از اين ماجرا درس مهمی برای سراسر زندگی آموخت ما می‌توانیم با يک موقعيت دو گونه برخورد متفاوت داشته باشيم می‌توانیم خود را تا سرحد مرگ نگران کنيم يا می‌توانیم به نيروئی برتر اعتماد کنيم اگر فقط می‌توانستیم به همان شدت نگرانی خود به خدا توکل کنيم هرگز نگران نمی‌شدیم ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
خدایا امشب قلب‌های عزیزانم را به تو می‌سپارم باشد که با یاد تو به آرامش رسیده و فارغ از دردها و رنج‌ها طلوع صبحی زیبا را به نظاره بنشینند آرزو می‌کنم شب‌هایتان همیشه پر ستاره و زیبا باشد ماه وقتی میان ستاره‌ها می‌درخشد زیباست، زیبائی ماه برای شما وسعت آسمان برای شما شبتـ🌙ـون آرام در پنـاه خـدای مهـربـون🌟 ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه را به مداح و سخنران توصیه می کرد روضه حضرت عباس علیه السلام بخوانند.😭 امشب به یاد حاج قاسم متن روضه آقا جانم حضرت ابوالفضل عباس علیه‌السلام میفرستیم
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه
به نام خداوند عشق و امید روم کربلای حسین شهید اگر روسیاهم به صدها گناه.. ولی روسفیدم کند فضل شاه.. که از فضل حق نا امیدی خطاست... عنایات حق جمله مخصوص ماست... که امثال من عامل هر خطا.. ندارد پناهی به جز کربلا.. در آن جا گدا را عطا می دهند... قلوب سیاهان جلا می دهند.. یقین پادشاهی که در کربلاست.. به دنیای ما جانشین خداست.. کریم است و بخشنده آن مهربان.. کرم می نماید به پیر و جوان.. لذا هر مرض را شفا می دهد... دل مردگان را صفا می دهد.. خدایا مرا کربلایی نما... برای حسینت فدایی نما.... الهی به امید تو... روحت شاد حاج قاسم..😭 شهدا را یاد کنیم با ذکر ...😭
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. برنامه حاجی این بود که شب اول و آخر روضه
🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🏴 🏴🌹 السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ اَلسَّلامُ عَلَى مَنْ تَهَيَّجَ قَلْبُها لِلْحُسَيْنِ..🌹🏴 🏴🌹سلام بر تو ای سیده زینب دختر پاک رسول خدا و حضرت فاطمه زهرا و سلام بر بانويى كه قلبش از جاى كنده شدبراى حسين...🌹🏴 بچه‌های مدافع حرم خانم بزرگ حضرت زینب کبری سلام الله علیها نقل می کنن...😭 میگن: اوایل جنگ سوریه اطراف حلب درگیر بودیم یه تعدادی ازبچه های لبنانی حزب الله لبنان هم با ما بودند ، کنارخودِ بچه‌های سوری یکی از روستاهایی که ما مستقر بودیم درگیری خیلی بالا گرفت داعش نزدیک و نزدیک تر شد، تا اینکه اونایی که میتونستن از روستافرارکردن ، رفتن فقط ضعیف هاموندن…بیچاره هاموندن…😭 اونی که نمیتونست فرارکنه وای چی شد؟!😭
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🏴 🏴🌹 السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
میگه: داعش منطقمون رو محاصره کرد چند روز از محاصرگذشته بود… رزمنده‌ها دونه دونه شهید می‌شدن بخاطر مقاومت این رزمنده‌ها می‌گفت نتونستن وارد‌ بشن صبح و شب مشغول دفاع و جنگ بودیم… میگه: چندروز گذشت؛ماتازه متوجه شدیم انقدرمشغول بودیم؛این بیچاره هایی که داخل روستا مونده بودن آبشون تموم شده بود… بچه های کوچیک گریه میکردن ، مادراشون شیرنداشتن ، پیرمرد ، پیرزنا ازحال رفته بودن…حال مریضا خوب نبود…. “و عَمَّتی زَینَب تُمَرِّضُنی…😭 فقط حضرت زینب سلام الله علیها مواظب من بود… اقا حضرت زین العابدین فرمود….😭 امان از دل زینب...😭