4_5969787469497896137.mp3
10.83M
#اوج_قله_تقدیر ۲
#آیتالله_بهجت
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
📌 اول ؛ باید " اوج قله تقدیر " را شناخت !
📌دوم؛ باید قلباً به آن تمایل داشت !
📌سوم؛ باید صادقانه آنرا طلب کرد !
این شرط رسیدن به بالاترین تقدیرات در شبهای قدر است .....
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
برندگان مسابقه نورالمهدی مبارکشون باشه 🌷🌷🌷
هدایت شده از روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
با سلام خدمت اعضای محترم کانال
بخاطر ماه رمضان مسابقه نقاشی داریم و دلنوشته
مسابقات به شرح زیر هست و با موضوع رمضان ، شب قدر ، شهادت امام علی و کمک به نیازمندان میتونید برای دلنوشته و نقاشی یک موضوع رو انتخاب کنید یا همه رو ترکیب کنید
❇️ نقاشی در سه رده سنی (زیر ۶ سال - ۶ الی ۱۰ سال - ۱۰ الی ۱۵ سال )
❇️ دلنوشته در چهار رده سنی ( زیر ده سال - ۱۱ الی ۱۵ سال - ۱۶ الی ۲۰ سال و سن آزاد بالای بیست سال
در هر رده سنی دو برنده خواهیم داشت و جایزه هر نفر ۲۵۰۰۰ تومان
برای ارسال آثار به آیدی زیر مراجعه کنید
@banooy_mohajer_62A62
مهلت ارسال تا پایان شب تا تاریخ ۱۴۰۱/۰۲/۰۵
♦️ شرایط شرکت در مسابقه
🔹 اسکرین شات از کانال
🔹عکس شناسنامه یا کارت ملی برای تعیین رده های سنی
🔸 دلنوشته ها و نقاشی ها کپی برداری نباشه از اینترنت مخصوصا دلنوشته ها ( حرف دل خودتون باشه)
با تشکر مدیریت کانال 🌷🌷🌷
#دمافطاری
تولدت مبارک حضرت اقا
👌لطف خدا به مردم دنیا ارائه شد
🍃زمانِ #غیبت_کبری است. اوقات شرعی دلمان به وقت #انتظار است. خسته راهی هستیم که هنوز به پایانِ مهدی آمد، نرسیده است. پاهایمان تاول زده از گناهانی است که رفتن به سوی #یوسف_زهرا را به تعویق انداخته است.
🍃از خورشید #ظهور امام زمان بی نصیب شدهایم اما دلمان به ماه خوش است. ماهی که در روزهای #ظلمت هم، راهنمای دلمان است.
🍃سلام بر مهربان ماه آسمان #ولایت.
خدا را شاکریم که از نعمت وجودت بهره مند هستیم
🍃رهبر روزهای سخت هستی. روزهایی که طوفان حوادث به کشتی امت رسید اما ناخدای باتجربه ای بودی، #بغضت دعای نجاتمان شد و باز هم به ساحل آرامش رسیدیم🌺
🍃 آقا جان، #ضیاء_الدین باش برای ما که در تاریکی این دنیا، گاهی، راه درست را گم می کنیم. امین دلهایمان باش تا باز هم شعرهای دلمان با تخلص زیبایت خریدار داشته باشد. خریداری از جنس حضرت مادر♡
🍃پدر بچه های #شهدا، دست نوازش بر سرمان بکش؛ ببخش که معایب ما، محاسن تو را سفید کرد اما اگر علی زمان شدی و مظلومیتت، قلب زینب ها و حسین ها را لرزاند، هستند عمارهایی که تنهایت نگذارند❤️
🍃طلایه دار زیارت نرفته ها، قنوت نمازهایمان را با دعای #اللهم_احفظ_قاعدنا_امام_الخامنهای آذین می بندیم، شما هم برای دل هایی که دوست دارند #علمدار شوند، مدافع شوند و به کاروان عشاق #ارباب برسند دعا کن.
🍃آقا جان، چند سالی است #داغ حاج قاسم بر دلمان سنگینی میکند، هنوز هم رفتنش را باور نکردهایم.کاش سردار بود و با همان لبخند همیشگیاش، تولدت را #تبریک می گفت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب: در اولین مراسم ۲۹ فروردین، بنده حضور داشتم. آن وقتی که امام در سال ۵۸ در بیمارستان بستری بودند، همان جا جلوی بیمارستان جایگاه درست کردند و دستههائی از #ارتش آمدند آنجا رژه رفتند و روز ارتش به وسیلهی امام اعلام شد. من اوضاع ارتش را میبینم. در بین شما جمعی که اینجا حاضرید - آنهائی که از سی سال پیش به این طرف در ارتش بودهاند - شاید کسی نباشد که من در مراسم فارغالتحصیلی او شرکت نکرده باشم. علیالظاهر بنده در همهی مراسم فارغالتحصیلىِ یکایک شماها و گرفتن درجه، حضور داشتم؛ شماها که دانشکده رفتید و افسر شدید و روی دوشتان درجه نصب شده. من نگاه میکنم، میبینم که امروز ارتش ما از بیست سال پیش، از پانزده سال پیش جلوتر رفته؛ از اول انقلاب که خیلی جلوتر رفته.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت
تمام کارگرانی که پیش او کار میکردند
برای صرف شام دعوت کرد
و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید
و مبلغی پول گذاشت
و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند
از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید
یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده
اول از نگهبان شروع کرد
پس گفت: انتخاب کنید؟
نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد:
آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی
تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم
چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من
بیشتر هست و مال را انتخاب کرد
بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد
سؤال کرد گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است
و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم
اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب
میکردم ولی فعلاً مال را انتخاب میکنم
بعد از آن سؤال از آشپز بود
که آیا قرآن یا مال را انتخاب میکنید
پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم
ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای
قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را برمیگزینم
و در سری آخر از پسری که مسئول
حیوانات بود پرسید
این پسر خیلی فقیر بود پس گفت:
من به طور قطعی میدانم که تو حتماً
مال را انتخاب میکنی تا اینکه غذا بخری
یا اینکه به جای این کفش پاره خود
کفش جدیدی بخری
پس آن پسر جواب صحیح داد:
درسته من نیاز دارم که کفش نو خرید کنم
یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم
ولی من قرآن را انتخاب میکنم
چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از
جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از
هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم
شیرین تر است
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود
در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی
ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود
وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود
که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی
را وارث میشود
پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی
گمانش نسبت به الله خوب باشد
پس الله او را ناامید نمیکند
پس گمان شما به پروردگار جهانیان
چگونه است؟