eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ خاطره‌ای شنیدنی از روحانی زندان رجایی شهر تهران درباره حکم قصاص یک قاتل وقتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پادرمیانی می‌کند حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار می‌شود بعد از مدتی یک شب بعد از تمام شدن کار صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها صاحب مغازه به قتل می‌رسد و او متواری می‌شود خلاصه بعد از مدتی او را دستگیر می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود بعد از صدور حکم قصاص اجرای حکم حدود ۱۷-۱۸ سال به طول می‌انجامد می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها عاشقش شده بودند خلاصه بعد از ۱۷-۱۸ سال خانواده مقتول که آذری زبان هم بودند برای اجرای حکم می‌آیند همسر مقتول و سه دختر و هفت پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه چینی از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف نظر کنند همسر مقتول گفت: من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده به هر حال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند من از قصاص نمی‌گذرم! زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم به هر حال روی اجرای حکم مصر بود من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبرو شود ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید یادم هست هوا به شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود وقتی آمد، رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است یک نخ سیگارش را گرفت و هیچ چیز دیگری نگفت وقت کم بود و چاره دیگری نبود بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرف نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند! به هر حال شاگرد قاتل پای چوبه ایستاد و همه چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: من فقط یک خواسته دارم من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگهدارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید شاگرد قاتل گفت: هجده سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید حالا هم تنها ده روز تا محرم باقی مانده و تا تاسوعا بیست روز می‌خواهم از شما بخواهم که اگر امکان دارد علاوه بر این هجده سال، بیست روز دیگر هم به من فرصت بدهید من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس علیه‌السلام شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بدهم هیچ خواسته دیگری ندارم حرف او که تمام شد یک دفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابوالفضل علیه‌السلام در نمی‌افتم من قصاص نمی‌کنم برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد! وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول هم ماجرا را کامل تعریف کرد جالب بود مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس علیه‌السلام  ختم به خیر شد و دل یازده نفر با اسم ایشان نرم شد و از خون قاتل عزیزشان گذشتند گر چه بی‌دستم ولی من دستگير دست‌هايم نام من عباس و مفتاح در باب الشفايم مادرم قنداقه‌ام را دور بيرق تاب داده من ابوالفضلم دوای دردهای بی‌دوايم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دست بریده‌اش کافیست برای گرفتن دست تمام عالمیان امیدوارم در این شب معنوی باب الحوائج دستگیرتون باشه دست‌ها را برده‌ام بالا سپردم دل به آن والا و از عمق وجود خود خدایم را صدا کردم نمی‌دانم چه می‌خواهی ولی من برای تو برای رفع غم‌هایت برای قلب زیبایت برای آرزوهایت به درگاهش دعا کردم فرا رسیدن شب تاسوعای حسینی تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز صبح بعد بِسْمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰنِ الْرَّحیمْ می‌فرستم من سلامی بر شهنشاهم حسین ♥️اَلْسَّلٰام عَلَى الْحُسَيْن 🖤وَ عَلىٰ عَلیِّ بْنِ الْحُسَيْن ♥️وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْن 🖤وَ عَلىٰ أصْحاٰبِ الْحُسَيْن شروع روزتون مزین به نام ارباب دو عالم حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام
085.mp3
2.98M
حزب هشتاد و پنجم (۳۱ الی ۵۹ احزاب) 👤 با صدای استاد پرهیزگار
هشتاد و پنجم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- سنّ و سواد و نژاد و قدرت و ثروت و شهرت و قبيله و طرفدار و سازمان‌هاى بين المللى، هيچكدام سبب ايجاد حقّ در برابر قانون الهى نمى‌شود. 2- نشانه‌ى ايمان، تعبّد در برابر خدا و رسول است. 3- در تسليم و تعبّد، زن و مرد تفاوتى ندارند. 4- هر كس در برابر قانون خدا و سنّت پيامبر، قانونى بياورد، در ايمان خود شك كند. 5- دستورهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، همچون دستورهاى خداوند واجب الاجراست. 6- خدا و رسول بر امور مردم ولايت كامل دارند. 7- اجتهاد در برابر نصّ، ممنوع است. 8- آزادى انسان در چارچوب قوانين الهى است. 9- عقل بايد تابع وحى و سليقه بايد تابع وظيفه باشد. 10- هر انتخاب و نظريّه‌اى كه مخالف قانون و قضاوت خدا و رسول باشد، معصيت و انحراف آشكار است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و اخیه المواسی اباالفضل العباس علیه السلام و اولاده و اصحابه الابرار الاخیار المنتجبین ، العطاشاء المظلومین المضطرّین. واحشرنا معهم فی الدنیا والاخره آمین رب العالمین.🏴 ▪️مولای داغدارم،مهدی جان ابالفضل، در اوج عطش و در نهایت خطر برای امام زمانش از هرآن‌چه داشت گذشت‌ و حسرت عالم شد... و چه شرمسارم که از او دم می‌زنم اما در راه امام زمانم این‌همه کم گذاشته‌ام▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ جدید ویژه محرم| همخوانی قرآن قاریان دهه نودی 🎙همخوانی تلاوت قرآن کریم 🌀کاری از: گروه تواشیح تسنيم نوجوانان 📜آیات پایانی سوره مبارکه فجر 📌بر اساس تلاوت بسیار زیبا استاد عبدالباسط ⚜امام صادق (علیه السلام) فرمودند : منظور از نفس مطمئنّه در آیات پایانی سوره فجر، امام حسین (علیه السلام) می‌باشد. 🌐مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 📺 aparat.com/v/NGOYT 📲کانال ایتا: @tasnim_esf