هر کسی تو زندگیش یه آرزوهایی داره
یه سری دلخوشی داره
یه سری سبک و روش و منشی واسِ خودش داره
ماهام همینجوریم
البته ماها دوس داریم آرزوهامون،
خواسته هامون،
دلخوشیامون،
دلنگرانیامون،
گریه هامون،
خنده هامون و ...
همه ش در خونه بچه های فاطمه باشه😔
ماه و هفته و روزا رو میشماریم که یه محرّمی بیاد،
یه تاسوعا عاشورایی بیاد
یه روز شهادتی برسه
یه شب قدر و شب شهادتی بیاد و پی بهونه بگردیم که برا مظلومیت علی و اولاد علی چشامونو خیس اشک کنیم...
چه شبی بهتر از امشب که هم شب قدرِ و هم شب شهادت مولای غریب کوفه😔
گمونم خدا اینجور موقه ها همه رو درهم میخره
سوا نمیکنه
خوب و بد نمیکنه
کسی هم در خونه علی وانمیسه که جلو آدم بدا و گنه کارا و خطا کارا و روسیاها رو بگیره و نذاره بیان زیر سایه ی محبتش بشینن...😔
مام از قدیم ندیم یاد گرفتیم که دست خالی در خونه خدا نریم
بهمون یاد دادن که دستمونو بذاریم تو دست امیر المومنین و اهل بیت پیغمبر و از آبروی اونا مایه بذاریم که خدا ماهارم قبولمون کنه!