#لذت_بندگی ۴٧
#ترک_گناه ۴٧
#عبد_شدن ۱۰
ترک تکبر❎
ببینید رفقا ⇦ تکبر
👈مثل علف های هرزی که داخل زمین هست و هر چقدر هم میزنی باز دوباره رشد میکنن
تکبر هم دقیقا مثل علف هرز هستش که سریع رشد میکنه✔️
و مبارزه با نفس هم که ما تاکید میکنیم،برای چی هستش؟؟؟
↫خب دقیقا برا زدن همین تکبر 👌
︵︵︵︵︵︵︵︵︵︵︵
ببینید ⇦ تکبر باعث میشه که، روح انسان کوچک باشه و رشد نکنه، و وقتی روح انسان کوچک باشه
دیگه چنین روحی آمادگی ملاقات با پروردگار رو نداره❌
خداوند متعال😍
میخواد که بنده هاش در اوج آمادگی روحی باشند ،چرا؟؟؟؟
بخاطر اینکه وقتی پروردگارشونو ملاقات میکنن
نهایت لذت رو ببرند😍
چرا خدا میفرماید گناه نکن؟؟؟
↩چون گناه روح انسان رو ضعیف و کوچک میکند
✔️✔️
☝️حاج آقا!
👈ما میخوایم بزرگ بشیم. این خوب نیست؟!
💠چرا عزیزم این خوبه اما از راه درست.
😍
خب راه درستش چیه؟؟
ببین راه درست بزرگ شدن اینه که
👌دستور خدا رو گوش کنی
⇐در واقع همون عبد خدا بشی👌
عبد یعنی قدرتمندترین موجود عالم هستی، اگه کسی عبد خدا بشه دیگه زمین و زمان با اشاره ی او حرکت میکنن👌
Ⓜ️ عبـــــــــد ⤵️⤵️⤵️
انــــــــــــسان بزرگی هست که هــــیچ، گـــــــــونه تـــــــــــکبر تو وجودش نیست
✅✅
از معدود گنـــــــــاهانی که انسان رو، خــــــــــــــــیلی زود زمین میزنه، همین تـــــــــــــکبر هستش✔️
مـــــثل ابلیس که ۶هزار سال عبادت کرد
ولی بخاطر دستور گوش ندادن و بالا دیدن خودش از آدم
زمین خورد❌✔️
سوره البقرة
〖وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَم
َ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ
وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ〗
👈ایه ی شریفه ی [34]
《و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده كنيد.
همه سجده كردند جز ابليس، كه سرباز زد و ""تکبر"" ورزید و از کافران شد...》
❌❌❌
خب حالا یه سوال بپرسم، امروز روی این سوال تفکر کنید
👈روزانه چقدر تلاش میکنیم که تکبر نداشته باشیم؟؟؟
👈و این بیماری بد رو از بین ببریم؟
✍امام صادق (علیه السلام) :
شدیدترین بلاها در بین آفریدگان ، نخست به پیامبران و سپس به اوصیاء می رسد ، و آنگاه به مثل و شبیه ترین مردم به آنها ، مؤمن به مقدار نیکیهایش آزموده میشود ، هر که دینش درست و کارش نیک باشد، بلایش شدیدتر است .چرا که خدای عز وجل دنیا را مایه پاداش مؤمن قرار نداده ، و همینطور دنیا را وسیله عذاب کافر نیز قرار نداده ، اما آن که دینش نادرست و کارش سُست باشد ، بلایش اندک است بلا به انسانِ مؤمنِ پرهیزکار زودتر می رسد تا باران به سطح زمین .
📚اصولکافی(ط-الاسلامیه)ج 2،ص۲۵۹
❓ سؤال: اگر در #اثناء_نماز شک کنیم که چه نمازی می خوانیم مثلا ندانیم نماز #ظهر می خوانیم یا #عصر، تکلیف چیست؟
✅ پاسخ 👇👇
✍ امام خامنه ای: اگر شك كند نمازى را كه #مشغول خواندن آن است نماز ظهر است يا نماز عصر، چنانچه نماز ظهر را خوانده باشد، نمازى كه در دستش است #باطل مى شود و اگر نماز ظهر را نخوانده باشد يا در اينكه نماز ظهر را خوانده يا نه شك نمايد، چنانچه نماز عصر را به جا نياورده و در #وقت_مشترك بين آنها باشد، بايد به نماز ظهر #عدول كند. [1]
✍ آیت الله مکارم: #نیت باید تا #آخر نماز ادامه داشته باشد و اگر طوری #غافل شود که نداند چه می کند نمازش باطل است. [2]
✍ آیت الله سیستانی: در اين فرض اگر #يقين نداريد كه ظهر را انجام داده ايد #قصد آن را بكنيد. [3]
✍ آیت الله شبیری زنجانی: نمازی که از #ابتدای نماز نیت آن را داشته اید، واقع می شود. [4]
✍ آیت الله وحید: اگر شک کند نمازی که می خواند ظهر است یا عصر چنانچه نماز ظهر نخوانده این را نماز ظهر قرار می دهد و ادامه می دهد و اگر قبلاً نماز ظهر را خوانده نمازش باطل است مگر اینکه این نماز را نماز عصر بداند ولی شک داشته باشد از اولِ نماز، نیتِ نماز عصر داشته یا نه که در این صورت نمازش صحیح است و باید آن را به #نیّتِ_عصر ادامه دهد. [5]
✍ آیت الله فاضل: اگر #فراموش کنید که چه نمازی می #خوانید، اگر نماز ظهر را #نخوانده اید، به نیت نماز ظهر ادامه دهید، اگر نماز ظهر را #خوانده اید در صورتی که قبلا به نیت ظهر نماز را نخوانده باشید یا ندانید، به نیت نماز عصر #ادامه بدهید. [6]
#شک در #عنوان_نماز #حین #خواندن آن
➖➖➖➖➖➖
🔷 پی نوشت: 👇
[1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: 9GnSWpAIhP0.
[2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9507150087.
[3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتاء: 540119.
[4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 34237.
[5]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله وحید، شماره سوال: 24171.
[6]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 9502141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹همه منتظر بودند اما نماز جمعه اقامه نشد...
♦️۲۰ آذر سالروز شهادت شهید محراب آیت الله دستغیب
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#کلیدهای_خوشبختی قسمت 5⃣5⃣ ⚜ خدا خریدار دل شماست ⚜ در کجا دیده اید کسی وسیله خراب شما را بگیرد، ا
#کلیدهای_خوشبختی
قسمت 6⃣5⃣
⚜ ارزش پولی پوچ است ⚜
💠 چقدر باید انسان پست و بی ارزش باشد که خودش شخصیتی نداشته باشد و مقام ظاهری یا پولش برای او شخصیت درست کرده باشد.
💠 شما اگر صد کیلو طلا یا کتاب، بار یک حیوان کنید هیچ فایده ای به حال آن حیوان ندارد ،
🦋 چون با خدا و پیامبر خدا در افتاد تا قیامت " معذب " است 🦋
، افرادی که فاسق اند و حقایق را انکار می کنند ذره ای محبوبیت پیش خدا ندارند و این هارا نباید تعظیم کرد.
◀️ ادامه دارد...
🌹ای شهدا....
بوی خاک گرفته ایم و
محتاج طراوت بارانیم 🌧
خود را به شما می سپاریم🌱
هرطور که میخواهید
برایمان دعا کنید
و برای رسیدن یاریمان کنید .🌸
دعایمان کنید تا
یادتان چراغ💡 راهمان باشد
و
🕊شهادت روزیمان .....
#شب_جمعه_یاد_شهدا
#اللهم_الرزقنا_الشهاده_فی_سبیلک
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: دلهای مردم گریزان است، به كسی روی آورند كه خوشرویی كند.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت50
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: عيب تو تا آنگاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد، پنهان است.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت51
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
هدایت شده از •●⊰ شعیریان | جـمـع مـا ⊱●•
29.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #جهاد_ادامه_دارد...!
📌 روایت کار بچه های جهادی مقر فرهنگی حاج عمار در بخش #کرونا بیمارستان ضیائی اردکان یزد
@maghar_haj_ammar
🌺 هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
📸شهید کر و لالی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت!
🔸اسمش عبدالمطلب اکبری بود.
زمان جنگ توی محل ما مکانیکی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
🔹عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
🔸فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخرهش کردیم!
🔹وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه پاک کردن زنگار قلب
✅ بهترین راه پاک کردن قلب، گریه بر مصیبت های اهل بیت علیهم السلام است
قلب فطرتاً پاکه، ما خودمون آلودهاش میکنیم...!!
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
💠 سخت نگرفتن نماز براي فرزندان 💠
🌹عن جعفر بن محمد عن ابيه -🌹 عليهما السلام - قال
🔻♥️كان علي بن الحسين - عليهماالسلام - ياءمر الصبيان ان يصلواالمغرب و العشاء جميعا و الظهر جميعا فيقال له (لهم ) يصلون الصلوة في غير وقتها فيقول هو خير من ان يناموا عنها
♦️
🔻🔻امام زين العابدين (ع ) به فرزندان خويش امر مي كرد كه نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و ظهر وعصر را با هم بخوانند خدمت امام عرض شد كه فرزندان نماز را در غير وقتش مي خوانند امام فرمود اين كار براي فرزندان بهتر است از اين كه بخوابند و نماز نخوانند♦️♦️
📝. (بحارالانوار ، ج 82 ، ص 364) .
#لذت_بندگی ۴۸
#ترک_گناه ۴۸
#عبد_شدن ۱۱ ➭
بسم رب الشهداءوالصدیقین
عرض کردیم که باید با تکبر خودمون مبارزه کنیم➲➲➲
و این کار هم⇐ همیشگی هستش، هر بار که کار خوب انجام میدی
【به خودت نگو آفرین، تو چقدر خوبی】
نه عزیزم، بزن نفست رو که پر رو نشه
✔️✔️
خب حاج اقا چجوری نفسمو بزنم؟؟
که انقدر به خودش افتخار نکنه؟؟
✅
بهش بگو تو بیجا میکنی که پر رو میشی
خیال نکن که دوتا کار هم انجام دادی دیگه برا خودت کسی شدی!!!!
👌👌
تو هیــــــــچی نیستی👌
تازه شاهکار نکردی که،
تکلیفت رو انجام دادی، باز توقع داری که بهت هم افتخار کنن✔️✔️
وظیفت بود که انجام بدی ✯
🌿 هنری نکردی.
👈بیجا میکردی اگه اون کار خوب
رو نمیکردی❌❌
ببینید رفقا اگه میخواییم تکبر در درون ما ازبین بره
👈هر چی مولا گفت بگیم چشم،
اطاعت محض از مولا فداش بشم✔️
رفقا همتون اون شعر کودکانه رو یاد دارید
که میگه یه توپ دارم قل قلیه
سرخ و سفید و آبیه
تا میرسه به اینجا که میگه
👈میزنم زمین 👈هوا میره✔️
خب اگه ما خودمونو برای خدا بزنیم زمین
ینی تکبر نداشته باشیم
👈خدا هم مارو میبره بالا✅
مثل 👈شهدامون
چنتا خاطره میخوای در موردشون بیان کنیم، که اصلا کسی اونارو نمیشناخت
ولی چون تواضع کردن، خدا بالا بردشون
👈من تواضع لله رفعه الله
هرکسی علمش بیشتر باشه ،افتاده تر هستش👌
هرکسی اخلاقش خوب باشه،افتاده تر هستش✅
هرکسی خالصانه کار کنه، افتاده تر هستش✔️
افتادگی آموز اگر طالب علمی
هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
👆👆
لذا رفقا مراقب نفسمون باشیم، خیلیا دو کلمه سواد یاد گرفتن، مغرور شدن❌
خدا نکنه ما هم اینجوری بشیم❌
خدانکنه ماهم یه چی یاد بگیریم و خودمونو نسبت به دیگران بالاتر ببینیم،اینا همش نشانه ی تکبر هستش، باید این غرور رو از بین ببریم
خب حاج آقا چجوری؟؟
ببین عزیزم معلوم هستش چجوری😊
با اطاعت کردن محض از خداوند متعال،مدام به خدا پناه ببر.
بگو خدایا منو از شر نفسم رها کن👌
👈از اهل بیت خواهش کن که تو رو خالی از هوای نفس کنن...
✔️این کار فوق العاده موثره...
#صلوات
┅┅✿❀🌻﷽🌻 ❀✿┅┅
✍🏻 یکی از صالحان میفرمود :
👈🏻 «اگر اهل نماز اول وقت نیستی،
👈🏻پس چگونه از خداوند طلب توفیق داری،
👈🏻در حالی که حق او را بدرستی ادا نمی کنی
✍🏻 اگه دعاها مستجاب نمیشه ، گره افتاده به کارها ، غم و غصه ، مشکلات ، سختی و . و . و . بر خوردیم
🍁شاید دلیل مهمش اینه که یا نمازهامون رو به موقع نمیخونیم ، یا موقع نماز ، نمازمون رو درست نمیخونیم ،فکرمون به همچی هست جز نماز ...
.🤲🏻«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🌺🌺🌺🌺🌺
@khademngoo
✨الهی....
دل سپرده ام به تو....
باورم و اعتمادم به تدبیر بدون نقص توست.....
✨میدانم از لحظه ایی که از اتکا به ذهن ناآگاه و ناقصم دست کشیده ام....
همواره تدبیر تو بهترین را برایم رقم زده است.....
✨و من هر روز هم روزی هزار بار شکرت بگویم.....کم است.....
برای تمامی حضورت در زندگیم .....
✨تمام رخدادهایی که خواستی و انجام شد...
برای فرشتگانی که بر سر راهم قرار دادی...
✨برای بینا شدن دیدگانم به نشانه هایت....
برای یافتن این مسیر زیبای آگاهی و بهبودی....
✨از تو سپاسگزارم......
از تو و واسطه هایت که دست دیگرشان در دست توست.....
✨الهی....
مرا هم از واسطه های انعکاس عشق و مهربانیت در این جهان قرار بده....
#الهی_آمین_یارب_العالمین
#صبحتبخیرمولایمن
مولای غريبم
جمعه روز شماست
و معطر از نام و یاد شما
جمعهها قلبم
بیتاب تر است
بیتاب نیامدنت
کاش میشد
دستهای پر از آرامش تان را
روی شانههای دلم
بگذارید و آرامم کنید!
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
@syed213
صبح #جمعه رسیده از راه و
در فراق تو بر لبم آه است
ندبه ی چشم های بارانی
ذکر «أین بقیة الله» است
بی تو دل های ما چه سرگردان
بی تو احوالمان پریشان است
«العجل یابن فاطمه» دیگر
جان به لب های ندبه خوانان است
روی دوشت عبای پیغمبر
وارث ذوالفقار مولایی
می رسی با طنین «جاء الحق»
می کنی کعبه را تماشایی
تو بیا تا معرفی گردد
در جهان برترینِ آئین ها
پرچم حق در اهتزاز آید
جمع گردد بساط توهین ها
#آدینهتونبخیروسلامتیوختمبهظهور
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💽اینــافقطمهدۍبازیہ!!!
⚫️جامعہمــامنتظــرامامزماݩنیسټ
🎤 #استاد_پور_آقایے👤
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_پنجاه_و_سوم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 یه مدت میشد که بیخیال اصرار های
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به روایت حانیه
...................................................................
"ای وای حیثیتم رفت. من به این خانوم غفوری میگم اینا زیادنا گوش نمیده. همونجا سر جام نشستم و سرمو انداختم پایین .
ووووووووووووی این چرا نشست ؟ چرا نمیره ؟ "
سرمو اوردم بالا و همزمان با بالا اوردن سرم چشم تو چشم شدم باهاش . وای وای این.... این..... این همون پسرست که......
ظاهرا اونم شناخت تعجب کرد ، بی پروا زل زدم تو چشماش .اسمش هنوز هم یادم بود ، امیرحسین.
همونجوری که زل زده بودیم تو چشمای هم گفت _ شما.... شما......
فکر کردم به خاطراین میگه خوردم بهش _ من متاسفم از قصد نبود
_ نه برای اون نه. اشکالی نداره......یعنی.....
یه دفعه سریع سرشو انداخت پایین و مشغول جمع کردن پرونده ها شد، هرچی هم میگفتم نمیخواد خودم جمع میکنم اصلا انگار نه انگار.
امیر حسین _ کجا میخواید ببرید؟
_ دستتون دردنکنه همین قدرهم زحمت کشیدید من خودم میبرم.
امیرحسین _ کجا ببرم؟
منم با لجاجت تمام جواب دادم_ خودم میبرم.
امیرحسین _ ای بابا. خواهر من اینا زیادن. من خودم میبرم دیگه. بگین کجا؟
دیگه کلا دهنم بسته شد_ قسمت خواهران
پشتشو کرد و رو به اون خانوم گفت_ الان میام.
بعد هم رفت به سمت داخل مسجد . منم اون چند تا دونه ای که مونده بودبرداشتم و روبه اون خانوم گفتم _ عذر میخوام حاج خانوم
اونم با لبخند جواب داد_ خواهش میکنم عرو....عزیزم.
به یه لبخند اکتفا کردم و رفتم داخل . واه این منظورش از عرو چی بود؟
اومدم از پله ها برم بالا که اون پسره همزمان اومد پایین و دوباره چشم تو چشم شدیم . سرمو انداختم پایین _ ممنونم لطف کردید.
_ خواهش میکنم وظیفه بود.
و بعدش از کنارم رد شد و رفت و من فقط تونستم رفتنش رو تماشا کنم.....
❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣
تورا دیدن ولی از تو گذشتن درد دارد
شعر از خانوم 🌸افسانه صالحی🌸
❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگردالهی_دارد.
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به روايت اميرحسين
..................................................................
برگشتم پیش مامان.
_ خب بریم ؟
مامان لبخند معنی داری زد و رفت به سمت ماشین ، بیخیال شونه ای بالا انداختم و دنبالش راه افتادم.
در ماشین رو زدم و سوار شدم . داشتم ماشینو روشن میکردم که مامان گفت_ پس آقا دلش جایی دیگه گیره ، با دست پس میزنه با پا پیش میکشه .
با تعجب برگشتم سمت مامان.
مامان_ بریم دیر شد.
ماشین رو روشن کردم و راه افتادم.
مامان_ خب؟
_ چی خب؟
مامان_ چند وقته میشناسیش؟ دختر خانومی به نظر میرسه. فقط نمیدونم چرا من تاحالا ندیده بودمش تو مسجد.
برای اینکه بتونم عصبانیتمو کنترل کنم نفس صدا داری کشیدم و صلوات فرستادم .
_ آخه مادر من ، من میگم سلام. شما میگی ازدواج. میگم خداحافظ میگی ازدواج. نه خداییش رو پیشونی من نوشته ازدواج که تا منو میبینی یاد زن گرفتن من میوفتی؟
مامان_ عه توام. حالا چیه مگه؟ بگو از این دختره خوشت اومده یا نه؟
نمیدونم چرا ولی "نه" تو دهنم نچرخید.
_ وای مامان جان. توروخدا بیخیال من بشین .
مامان_ حالا بهت میگم وایسا.
سرخوش از این که مامان فعلا از خیر من گذشته و نگران اون بهت میگمش. فکرکنم فردا بهم خبر بدن برای عروسی حاضر شو.
.
.
تا خونه 10 دقیقه راه بود ، تا رسیدیم پرنیان و بابا اومدن دم در ، پیاده شدم و رفتم عقب نشستم تا بابا بشینه پشت فرمون.
مامان _ خب خب. مژده بدید ، آقا پسرمون عاشق شد رفت.
_ بلهههههههههه ؟
مامان_ بله و بلا . یه بار دیگه بگی نه ، من میدونم و تو.
بعد خطاب به بابا ادامه داد_ ندیدی که این آقا پسرت که خودتو بکشی به یه دختر سلام نمیکنه چجوری زل زده بود به دختر مردم ، آخرم کلی کمکش کرد ،
بعد دوباره برگشت رو به من _ راستشو بگو مامان جان، قبلا دیده بودیش که همش مخالفت میکردی با ازدواج؟
من واقعا مونده بودم چی بگم. مامانم برای خودش بریده بود و دوخته بود ، تنه ما هم کرده بود و تمام.
پرنیان هم از اون طرف نشسته بود و هی میخندید باباهم فقط اخم کرده بود که کم و بیش دلیلشو میدونستم...
من مونده بودم دقیقا باید چیکار کنم ؛ عشق؟ هه . عمراااااا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
#ح_سادات_کاظمی
تنها راهزني كه دار و ندار آدمي را به تاراج ميبرد انديشه هاي منفي خود او است.
دشمنان شما همه در درون خودتان هستند .
تنها كسي كه بايد دگرگون شود ،
خودتان هستيد ؛
خودتان كه دگرگون شويد،
همه ي اوضاع و شرايط
پيرامونتان نيز دگرگون مي شود.
براي شفای تن بايد روح را شفا داد...