"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#همراه_شهدا
🎒 #کلاسآموزشمجازیخادمین
✅ #مبحثخودسازیبهسبکشهدا
👨🏻🏫 جلسه هشتم
پس از بیان مقدماتی پیرامون نقش و جایگاه ویژه ی خادمی شهدا و اهمیت آن در کلام حضرات امام و مقام معظم رهبری و هم چنین تاکید بر پرداخت های نوآورانه به مسئله راهیان نور از سوی معظم له ، اینک و با نظر به ضرورت ترویج سبک زندگی اسلامی که همانا تبلور یافته در سبک زندگی شهدا می باشد ، در این جلسه و سلسله جلسات هفتگانه ی آینده ، با بیان خاطراتی کوتاه از سیره و روش زندگی شهدا ، به مبحث آموزش #خودسازیبهسبکشهدا پرداخته می شود.
شــهـ🌷ـيـده : #مریمفرهانیان
🗓 شهادت : آبادان - ۱۳۶۳
🚘 مزار : گلزار شهدای آبادان
#خودسازی را قبل از انقلاب و با برنامه ی خودسازی امام خمینی (ره) شروع کرد.
🔇 سکوت جزو برنامه اش بود و برای ترک گناه می بایست حرف زدنش را به حداقل می رساند.
البته ذاتا هم آدم کم حرفی بود ؛ اگر هم حرفی می زد ، بوی دروغ یا غیبت نداشت.
✅ حرفش حرف خود سازی بود.
📚 عاشق کتاب های شهید دستغیب بود و از همه بیشتر کتاب عُجب و ریای شهید ؛
شاید بیشتر از ده بار این کتاب را خوانده بود.
📖 شیفته ی سوره قیامت هم بود. حظ می کردم ؛ وقتی می نشست و با صوت قشنگش برایم می خواند.
یک بار به شوخی بهش گفتم : "تو که اسمت مریمه باید سوره مریم رو دوست داشته باشی."
گفت : "سنیه ! دوست دارم هر کجای دنیا بودم این سوره رو برام هدیه کنی."
❓همیشه برام سوال بود چه ربطی بین کتاب عُجب و ریای شهید دستغیب و سوره قیامت است که مریم اول قیامت را می خواند و بعد کتاب عُجب و ریا را.
📿 توی هوای گرم و شرجی آبادان و در فصل خرماپزان ، روزه اش ترک نمی شد ؛
افطار و سحرش یک تکه نان بود و خرما.
چشمان گود رفته و رنگ پریده اش نشان بیداری های شبانه و روزه داری روزش بود.
😞 به حالش غبطه می خوردم.
می گفتم :
"این قدر نگران نباش! برادر شهیدت ازت شفاعت میکنه."
می گفت :
🕯 "نه ، میخوام توی اون دنیا چراغ دست خودم باشه ، به امید کسی نمیشه نشست."
🗂 منبع : دختری کنار شط ، عبدالرضا سالمی نژاد ، انتشارات فاتحان
ادامه دارد...
🔍 خادمین محترم می توانند با کلیک بر عبارت #کلاسآموزشمجازیخادمین و جستجوی آن در کانال ، به محتوای ارائه شده در هر جلسه دسترسی یابند.
🎒 #کلاسآموزشمجازیخادمین
✅ #مبحثخودسازیبهسبکشهدا
👨🏻🏫 جلسه نُهم
شــهـ🌷ـيـد : #حجتالاسلامحسنرامهای
🗓 شهادت : منطقه مریوان ، دزلی - ۱۳۶۷
🚘 مزار : گلزار شهدای گرمسار
🚪دعوتم کرده بود خانه اش گرمسار ؛ از در که وارد شدم چشمم به تابلوی روی در خیره ماند ، تابلویی بود شبیه به تابلوی مطلقاً ممنوع راهنمایی و رانندگی ⛔️
تابلوی گردی که وسطش نوشته بود غیبت و ضربدری رویش خورده بود.❗️
دو طرف پایه اش هم روایت نوشته بود ⏬
🗣 یکی از حضرت علی علیه السلام :
"غیبت ، کوشش شخص عاجز است."
🗣 و یکی از امام باقر علیه السلام :
"شایسته است که مومن بر زبان خود مُهر بزند ، همانگونه که بر طلا و نقره خود مُهر می زند."
چند لحظه ماتِ نوشته بودم 😧
در زدم و وارد اتاق شدم ؛
بعد از پذیرایی ، گرم صحبت شدیم ☕️
توی تمام مدت حواسم به حرف هایم بود ، به همان تابلوی روی در ؛ غیبت مطلقاً ممنوع ❌
🗂 منبع : من از دیار حبیبم ، یارمحمد عرب عامری ، انتشارات زمزم هدایت
ادامه دارد...
🔍 خادمین محترم می توانند با کلیک بر عبارت #کلاسآموزشمجازیخادمین و جستجوی آن در کانال ، به محتوای ارائه شده در هر جلسه دسترسی یابند.
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#همراه_شهدا
#گزارش_شهداد
برگزاری مراسم دعای کمیل در جوار شهید گمنام روستای همت آباد علیا به همت خادمین
#گزارش_شهداد
پذیرایی از زائران شهید گمنام روستای همت آباد علیا توسط خادمین شهدا در عصر پنجشنبه
🎒 #کلاسآموزشمجازیخادمین
✅ #مبحثخودسازیبهسبکشهدا
👨🏻🏫 جلسه دهم
شــهـ🌷ـيـد : #محمدابراهیمهمت
فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله
🗓 شهادت : #عملیاتخیبر - ۱۳۶۲
🚘 مزار : گلزار شهدای شهرضا
🌤 آفتاب بالا آمده بود و سکوت آرامش بخشی بر محوطه سایه انداخته بود ؛ راهم را گرفتم و رفتم سمت ساختمان.
از دور دیدم یکی تا کمر خم شده و اطراف ساختمان را جارو می زند.
گفتم : هرکی هست خدا خیرش بده ، این جا یه آب و جاروی حسابی لازم داشت 🤲🏻
نزدیک تر که شدم ، از بین گرد و خاکی که بلند شده بود ابراهیم را دیدم ، دهانم از تعجب بازماند 😧
گفتم : حاجی! شما چرا این کار رو می کنید ؟ بدید به من ، خوب نیست کسی شما رو اینطوری ببینه!
و به زور جارو را از دستش گرفتم ، ناراحت شد.
✅ گفت : اجازه بدید خودم محوطه رو تمیز کنم. این جوری حس می کنم هر چی بدی دارم همراه این خاک ها روفته میشه و میره...
گیج حرف هایش شده بودم و چیزی برای گفتن نداشتم ، جارو را به دستش دادم و رفتم.
🧤آن روز گذشت و روزهای دیگر پشت سر هم آمدند و رفتند ، اما ابراهیم سر حرفش ماند ، هر روز صبح که از خواب بیدار می شد ، یک راست می رفت سراغ نظافت.
تا همه خواب بودند کل محوطه را می شست و جارو می کرد.
🗂 منبع : حیات احمد ، سمیه شریف لو ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ، صفحه ۱۱۶
ادامه دارد...
🔍 خادمین محترم می توانند با کلیک بر عبارت #کلاسآموزشمجازیخادمین و جستجوی آن در کانال ، به محتوای ارائه شده در هر جلسه دسترسی یابند.
🎒 #کلاسآموزشمجازیخادمین
✅ #مبحثخودسازیبهسبکشهدا
👨🏻🏫 جلسه یازدهم
شــهـ🌷ـيـد : #ابراهیمهادی
🗓 شهادت : #عملیاتوالفجرمقدماتی - ۱۳۶۱
🚘 مزار : مفقود الجسد
شنیده بودم توی بازار کار می کند ولی چه کار نمیدانستم
گذرم به بازار افتاد 🚶🏻♂
چشمم به جوانی خیره ماند که هیکلی درشت و ورزشی داشت ، به نظرم آشنا آمد ، بیشتر نگاهش کردم ، خودش بود ؛ ابراهیم
داشتم از تعجب شاخ در می آوردم 😧
دو تا کارتن بزرگ روی دوشش بود ، جلوی یک مغازه گذاشت شان زمین 📦📦
منتظر ماندم ؛
کارش که تمام شد ، رفتم جلو سلام کردم
گفتم : آقا ابراهیم برای شما زشته ، این کارِ باربرهاست نه یکی مثل شما ❌
🗣 نگاهی بهم کرد و گفت :
" کار که عیب نیست ، بی کاری عیبه
این کاری که میکنم برای خودم خوبه ، مطمئن می شم که هیچی نیستم
جلوی مغرور شدنم رو میگیره "
گفتم : اگر کسی شما رو این طوری ببینه خوب نیست ، هر چی باشه شما ورزشکاری ، توی مردم سرشناسی 🤼♂
🗣 خندید و گفت :
" ای بابا ، ول کن این حرف ها رو ،
همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم ... "
🗂 منبع : سلام بر ابراهیم ، گروه فرهنگی ابراهیم هادی ، انتشارات پیام آزادی ، صفحه ۴۴
ادامه دارد...
🔍 خادمین محترم می توانند با کلیک بر عبارت #کلاسآموزشمجازیخادمین و جستجوی آن در کانال ، به محتوای ارائه شده در هر جلسه دسترسی یابند.