eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
3هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در دوم خرداد ماه سال شصت در شهر سوسنگرد به دنیا آمد. پدرش زعلان بازنشسته سپاه بود و مادرش سلیمه نام دارد. منصور که برخی ناصر صدایش می کردند تا سال ۱۳۷۹در سوسنگرد زندگی می کردند ایشان مقطع دبستان را در این شهر به پایان رسانید. سپس به همراه خانواده به اهواز مهاجرت کردند. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. بعد از رها کردن تحصیل به شغل آزاد روی آورد. مدتی در شرکت فولاد به عنوان کارگر مشغول به کار بود. حیا، متانت و ایمان خالص منصور باعث شد که خیلی از همکاران برای ایشان احترام خاص قائل باشند؛ همین روحیه ایشان سبب شد که با خواهر همسر یکی از همکارانش ازدواج کند و سیزده بهمن سال هشتاد و یک منصور با خانم فرح شریفی پیوند ازدواج بستند که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های علیرضا، بی تا، همتا و بنیامین می باشد ایشان که ساکن منطقه محروم و حاشیه ای عین دو اهواز می باشند. یک ماه بعد از ازدواج شان پروژه کار در شرکت فولاد به پایان می رسد مجبور می شوند به کار ساختمانی روی آورد و بعد از مدتی هم به عنوان کارگر روز مزد در یک کارگاه بازیافت مواد پلاستیکی مشغول به کار گردید. دیانت، معنویت و مردم داری منصور زبانزد همه بود..... از دیگران پول قرض می کرد و به نیازمندان کمک می کرد و خود قرض را پس می داد اما از نیازمندان پولش را طلب نمی کرد. علی رغم مشکلات مالی نسبت به لقمه حلال بسیار حساس بود..... به گواهی همسرش همیشه قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شد و با خدا می کرد...... بعد از شنیدن اخبار سوریه و بی حرمتی عمال صهیونیست نسبت به ناموس مسلمانان زندگی را تنگ دانست..... می گفت: به دور از غیرت است که زنان مسلمان بی پناه باشند و و سلام ا… علیها در معرض تهدید باشد و من در خانه و کنار فرزندانم بی تفاوت باشم به همین علت چند بار در اهواز و حتی تهران درخواست اعزام به سوریه را داشت که با اعزام ایشان موافقت نگردید. اما منصور نا امید نشد و از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به سفر کرد و به همراه که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید و سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۲ درحالی که زخمی بود و جان دربدن داشت توسط داعشیان کافر و عمال صهیونیستی زنده زنده در آتش شد تا با مظلومیت تمام به فیض نائل آید. پیکر مطهرش در پنجم آذر با گمنامی و مظلومیت تمام و بدون کمترین اطلاع رسانی به مردم تشییع و در قبرستان امامزاده سید هادی به خاک سپرده شد... روحمان با یادش شاد ...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 همسر در اولین جلسه‌ای که با هم صحبت کردیم؛ بی‌مقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد... شرط اول مقید بودن به ، مخصوصا نماز صبح بود و دوم رعایت .... همین حقیقت بود که مرا به سوی ناصر جذب کرد در دوره و زمانه‌ای که جوان‌ها کمتر دغدغه‌هایی از این دست دارند یک پسر 21 ساله شرط ازدواجش را نماز گذاشت و این خیلی برایم مهم بود........ روحمان با یادش شاد ...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 روزهایی که ناصر رفت اوایل جنگ سوریه بود و خیلی خطرناک بود ولی همرزمانش می‌گویند که ناصر همیشه در هر کاری داوطلب بود و شجاعت زیادی از خودش نشان می‌داد... آقای حسینی می‌گفت: ناصر مدام در نماز‌هایش گریه می‌کرد؛ وقتی علت را از او پرسیدم گفت: من می‌دانم که نمی‌شوم.... طلبه‌ای که همراهمان بود به ناصر گفت: چرا این‌قدر ناراحتی؟ ناصر به او گفته بود: من زن‌، بچه و زندگی و همه چیز دنیا را طلاق داده‌ام؛ فقط یک چیز هنوز در دلم مانده است که اگر این را هم طلاق بدهم صد در صد می‌شوم...... هر چه اصرار کردیم قبول نکرد در موردش با ما حرف بزند تا که ناصر با حالت خندان آمد و گفت: به خون امام حسین(ع) من فردا می‌شوم. این در حالی بود که عملیاتی در پیش نبود.... گفتیم: چی شده ناصر خواب دیدی؟ گفت: البته خواب هم دیده‌ام ولی آن چیزی که در دلم بود را طلاق دادم. گفتیم: حالا می‌توانی بگویی چه بود که موجب دلمشغولی تو شده بود؟ گفت: بنیامین بود..... ساعت 10 و نیم صبح روز عاشورا 12 نفر بودند که ساختمان محل استقرارشان محاصره می‌شود و ابتدا به آنها تیراندازی می‌کنند ولی زنده بودند که آتششان می‌زنند و ساختمان را نیز منفجر می‌کنند و پیکرهای 15 روز زیر آوار بودند...... آرزویش بود در روز شود....... روحمان با یادش شاد ...... @khademinekoolebar
#اطلاعیه_مهم #ثبت_نام_خادمی_افتخاری_شهدا 10 لغایت 20 آذرماه۹۷ khademin.koolebar.ir اگر دوست دارید به جمع #خادمین_شهدا ملحق شوید، با ما همراه باشید.. #هجده_روز_دیگر تا شروع ثبت نام سراسری @khademinekoolebar
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى (علیه السلام): لا تُمارِ فَيَذْهَبُ بَهاؤُكَ، وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأُ عَلَيْكَ. حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: با كسي جدال و نزاع نكن كه بهاء و ارزش خود را از دست مي دهي، با كسي شوخي و مزاح ـ ناشايسته و بي مورد ـ نكن وگرنه افراد بر تو جريء و چيره خواهند شد. أعيان الشّيعة، ج 2، ص 41 @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 عکسی کمتر دیده‌شده از #سردار_دلها #حاج_احمد_متوسلیان #فرمانده به امید دیدنت روز و شب به هم گره می زنیم...... @khademinekoolebar
#اطلاعیه_مهم #ثبت_نام_خادمی_افتخاری_شهدا 10 لغایت 20 آذرماه۹۷ khademin.koolebar.ir اگر دوست دارید به جمع #خادمین_شهدا ملحق شوید، با ما همراه باشید.. #هفده_روز_دیگر تا شروع ثبت نام سراسری @khademinekoolebar
قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) : الَّذى یَجِبُ عَلَیْكُمْ وَ لَكُمْ أنْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ أئِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فى أرْضِهِ، وَ اُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَأْویلَ الْكِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ. مولانا حجت ابن الحسن حضرت امام مهدی (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمودند: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود كه معتقد باشید بر این كه ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم. همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مى باشیم، حلال و حرام را مى شناسیم، تأویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم. تفسیر عیّاشى: ج 1، ص 16 بحارالأنوار: ج 89، ص 96، ح 58 @khademinekoolebar
26 آبان سالروز آزادسازی سوسنگرد گرامی باد @khademinekoolebar
نام این شهر در ابتدا "خفاجیه" بوده که بعدها به "سوسنگرد" تغییر نام یافت که می گویند معنای آن "عبادتگاه سیاره ناهید" در زمان ایران باستان بوده است. با حمله عراق در 31 شهریور، بخشی از تیپ 3 زرهی لشکر 92 اهواز، مستقر در منطقه مرزی بستان، نتوانستند حملات دشمن را دفع کنند و به ناچار به عقب رانده شدند. لشکر 9 مکانیزه عراق کم کم به محور سوبله و ارتفاعات الله اکبر می رسید. این لشکر پس از عبور از مرز از بدون این که با مقاومت عمده‌ای روبرو شود، به سمت شهر در 17 کیلومتری مرز حرکت کرد و پس از رسیدن به اطراف بستان به سمت سوسنگرد که 30 کیلومتر از بستان فاصله داشت، ادامه پیشروی داد. عراقی ها موفق شدند روی و رمیم پل شناور نصب کنند. به این ترتیب بستان در روز 4/7/59 به طور کامل سقوط کرد و عراقی ها از شمال و غرب وارد شهر شدند. آن ها با پیشروی در محور بستان – سوسنگرد این شهر را از سمت غرب مورد تهدید قرار دادند. آنها با عبور از کرخه کور، به قصد تصرف حمیدیه و سوسنگرد در دو ستون پیشروی کردند. به حاشیه جنوبی حمیدیه و سوسنگرد رسیدند. دشمن پس از شکستن مقاومت مدافعان اندک آن در 6 مهر ماه سوسنگرد را اشغال کرد. «گروهک جبهه التحریر» به هنگام حمله ارتش عراق مردم در شهر بودند و ارتش بعثی نفراتی از وابستگان خود از اهالی سوسنگرد را به عنوان فرماندار و مسئولین دیگر برای اداره شهر انتخاب کرد. ارتش عراق سپس پیشروی خود را به سمت ادامه داد و از حمیدیه عبور کرد، ولی وارد آن نشد. هدف نهایی ارتش عراق از تهاجم از این محور رسیدن به اهواز بود. ارتش عراق انتظار حماسه آفرینی و مقاومت نیروهای ایرانی را نداشت و تصور می‌کرد که می‌تواند به پیشروی خود ادامه دهد. اما رزمندگانی از به مقابله با ارتش بعثی پرداختند. @khademinekoolebar
عملیاتی چریکی در بامداد روز 9/7/1359 به فرماندهی پاسدار علی غیور اصلی به همراه 28 تن دیگر از رزمندگان خوزستانی در پیچ حمیدیه صورت گرفت. این شبیخون که با شرکت رزمندگان بسیار با انگیزه و در ادامه با جانفشانی وصف ناشدنی واحدهای هوانیروز در روز بعد و با شکار وسیع تانکهای متجاوز انجام شد، عقب نشینی واحدهای ارتش عراق را به دنبال داشت و در پی آن شهر آزاد شد. در این عملیات بالگردهای کبرای هوانیروز نقش خوبی در انهدام قوای زرهی ارتش بعثی ایفا کردند. سرانجام در جریان این شبیخون موفقیت آمیز، تعداد22 تانک و نفربر ارتش عراق به غنیمت گرفته شد. از آنجا که سوسنگرد به یکی از جبهه‌های فعال تبدیل شده بود و احتمال حمله مجدد ارتش عراق به آن می‌رفت، مردم شهر را ترک کردند. از این پس و با مشخص شدن اهمیت حفظ ، پاسداران و مردم داوطلبی که از شهرهای مختلف کشور به جبهه جنوب اعزام می‌شدند، عمدتا خود را به سوسنگرد می‌رساندند و در آنجا به مقابله با ارتش متجاوز عراق می‌پرداختند. @khademinekoolebar
نهم ربیع الاول، سالروز آغاز #امامت_امام_عصر علیه السلام است، و شروع دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ اسلام بر بقیه الله الاعظم حضرت حجت ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ نائب برحقش حضرت آیت الله العظمی #امام_خامنه_ای و شما عاشقان و رهروان راه #شهدا مبارک باد. @khademinekoolebar
#اطلاعیه_مهم #ثبت_نام_خادمی_افتخاری_شهدا 10 لغایت 20 آذرماه۹۷ khademin.koolebar.ir اگر دوست دارید به جمع #خادمین_شهدا ملحق شوید، با ما همراه باشید.. #چهارده_روز_دیگر تا شروع ثبت نام سراسری @khademinekoolebar
قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) : أنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ أهْلى وَ شیعَتى مولانا حجت ابن الحسن حضرت امام مهدی (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمودند: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد. دعوات راوندى: ص 207، ح 563 @khademinekoolebar
صبح است و جهان باز غزلخوان شده است خورشید دوباره بر تو مهمان شده است لبخند نشان کنج لبان عسلت چشمان تو آفتابگردان شده است #صبحتون_شهدایی #سالروز_شهادت @khademinekoolebar
خاطره #شهید_زنده #حاج_قاسم_سلیمانی از #سردار_دلها #شهید_مهدی_زین_الدین #سالروز_شهادت @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 🔶مردی به رنگ خاک الدین، آنقدر خاکی و بی آلایش بود که بسیاری از اوقات، او را به عنوان نمی شناختند. یکی از بسیجیان در این باره میگوید : یک روز که برای به حسینیه لشگر رفته بودم، پس از نمازظهر اعلام کردند که از سخنرانی برادر الدین استفاده میکنیم. من هنوز ایشان را نمیشناختم با خود گفتم که فرمانده لشگر حتما با تشریفات خاصی می آید. در افکار خود بودم که ناگاه یک نفر از کنار من بلند شد و به راه افتاد و پشت تریبون قرار گرفت و مشغول صحبت شد. خیلی تعجب کردم؛ چون او تا چند لحظه قبل در کنار من نشسته بود و کسی هم همراهش نبود. صحبت ایشان که تمام شد، دوباره در کنار من نشست. اینجا بود که الدین را شناختم...... روحمان با یادش شاد.... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 نزدیک عملیات بود. می دانستم دختردار شده..... یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون. گفتم این چیه؟ گفت عکس دخترمه.... گفتم :بده ببینمش گفت : خودم هنوز ندیدمش..... گفتم : چرا ؟! گفت: الآن موقع عملیاته، می ترسم مهـر پدر و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد..... روحمان با یادش شاد.... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتین کهنه و رنگ و رورفته بود، می فهمیدیم هست، والا می رفتیم جای دیگر دنبالش می گشتیم...... روحمان با یادش شاد.... @khademinekoolebar
دهم ربیع االاول سالروز ازدواج آسمانی #پیامبر_اعظم (ص) و #ام_المومنین حضرت #خدیجه_کبری (س) بر بقیه الله الاعظم حضرت حجت ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ نائب برحقش حضرت آیت الله العظمی #امام_خامنه_ای و شما عاشقان و رهروان راه #شهدا مبارک باد. @khademinekoolebar
#اطلاعیه_مهم #ثبت_نام_خادمی_افتخاری_شهدا 10 لغایت 20 آذرماه۹۷ khademin.koolebar.ir اگر دوست دارید به جمع #خادمین_شهدا ملحق شوید، با ما همراه باشید.. #سیزده_روز_دیگر تا شروع ثبت نام سراسری @khademinekoolebar
قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) : إنَّهُ لَمْ یَكُنْ لاِحَد مِنْ آبائى إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّى أخْرُجُ حینَ أخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فى عُنُقى مولانا حجت ابن الحسن حضرت امام مهدی (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمودند: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاكم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آن ها بود; ولى من در هنگامى ظهور و خروج نمایم كه هیچ طاغوتى بر من منّت و بیعتى نخواهد داشت. الدّرّه الباهره: ص 47، س 17 بحارالأنوار: ج 56، ص 181، س 18 @khademinekoolebar
زندگیمان در مسیر تیر بود خاڪ جبهہ، خاڪ دامنگیر بود آنڪہ خود را مرد میدان فرض ڪرد آمد از این نقطہ #طے_الارض ڪرد #شهدا_دعایمان_کنید @khademinekoolebar
بیا و یک شب دیگر حضورت را مکرر کن تمام لحضه هایم را به لبخندی معطر کن نمی دانم چگونه؟ سنگر و تسبیح و سجاده برای گفتن آن خاطرات خوب لب تر کن #شهید_عباس_ورامینی #سالروز_شهادت @khademinekoolebar