39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امنیت یعنی ارام و بی دغدغه قدم برداشتن
در وادی که بوی خون و جون جوانهایی را میدهد که از خود گذشتن که بمانیم
#یادمان_شلمچه
#مرکزرسانهایشهیدحسنباقری
#کمیتهمرکزیخادمینشهدا
#پاییز۱۴۰۲
#خادممثلقاسم
#ماملتامامحسینیم
خبرنگار رسانه شهید حسن باقری آسیه منظری توکلی _فاطمه پوربهزادی
@koolebar_rahiyan|
#گزارش عملکرد خادمین خواهر کرمان و سیستان دراردوگاه شهید مسعودیان اهواز۰
جلسه برنامه ریزی هر روزه برای خادمین
استقبال از زائران و دانش اموزان در بدو ورود به اردوگاه
جلسه هم اندیشی باموضوع الگوی سوم زن ویژه خادمین
#مدیون_شهدائیم
🍏 سیب حلال
💫 پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
پرهیز از یک لقمه حرام، نزد خداوند محبوبتر از خواندن دو هزار رکعت نماز مستحبی است. (دُرر الاخبار، ص 465)
🌹با بچههای فامیل کنار رود آب مشغول بازی بود که یه سیب قرمز و درشت از آب رد شد، بچهها سیب رو گرفتن و تقسیمش کردن و خوردن؛ اما علیرضا نخورد. گفت:
من نمیخورم، شاید صاحبش راضی نباشه. بچهها نفهمیدن چی گفت! ولی پدر از خوشحالی بال در آورد؛ وقتی دید پسر کوچیکش اینقد حلال و حرام سرش میشه!
📗 بخشی از زندگی دانشآموز🌷 شهید علیرضا مظفری صفات🌷، از کتاب «فکر بکر خدا، ص ۷۰».
@beitozahra
#از_او_بگوییم
💠 کمک پدرانه
🔹در پارک روی نیمکت نشسته بودم و پسرکم مشغول بازی بود.
پدر و پسر دیگری هم در پارک بودند. پدر مشغول موبایلش بود و پسرش در حال تاب خوردن.
شاید پسرش، یک سال از پسرم بزرگتر بود.
بعد از چند دقیقه، پسرم با چشمان گریان به سمتم آمد: "بابا نوبت منه… بگو بیاد پایین !!!"
🔹از سخت ترین لحظات زندگی ام وقت هایی است که میتوانم کمکش کنم اما به خاطر خودش نباید کار را ساده کنم.
به او گفتم: "برو بهش بگو میشه لطفا بیای پایین، منم بازی کنم؟"
گفت: "نه بابا تو بیا!"
گفتم: "نه… خودت باید بهش بگی."
پاهایش را بر زمین کوبید و گفت: "بابا من نمی تونممم! "
به او گفتم: "من نمیام! "
🔹به هزار و یک دلیل تربیتی من نباید میرفتم… و شاید آن روز اشک می ریخت و از من عصبانی می شد اما فردا میفهمید چرا کمکش نکرده ام… نشستم و جلو نرفتم وانمود کردم با گوشی ام مشغولم، اما تمام حواسم به پسرم بود که چطور می تواند روی پای خودش بایستد و اگر زمانی من نباشم چگونه از پس خودش بر بیاید.
🔹لحظات سختی بود… هر بار سخت است برای پدری که بتواند به فرزندش کمک کند اما نکند، و دلسردی پسر از پدر را در چشمانش ببیند و به جان بخرد ولی باز هم صبر کند…
❤️یا صاحب الزمان کاش باور داشتم پدرم هستید و اگر گاهی با هزار امید به سمتتان میآیم و ظاهراً دست خالی برمیگردم، به نفع خودم است، شاید به هزار دلیل… و چقدر کودکانه من از شما دلگیر میشوم…
#امام_زمان