eitaa logo
سردار آسمانی
1.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
104 فایل
🕊️ خادم الشهداء یعنی موقوفه شهدا شدن ویقینا این مدال خادمی می شود مقدمه زندگی...🍃 🎖به جمع خادمین شهداء استان تهران بپیوندید👇 @khademinostantehran پاسخگوی پیام های شما واحد برادران @khadem_Mlatifi واحد خواهران @khadem_shohada_A
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔| | قسمت‌صدو‌شصت‌و‌هفت صدایم را بلند کردم: «چرا متوجه نیستی من نوبت دکتر دارم! اون دفعه که اونجوری شد این دفعه‌م...» _ بیا آزادی، منم میام! از کهنر باید می‌آمدم شهریار، از آنجا ماشین آزادی سوار می‌شدم، اما به شهریار که رسیدم زنگ زدی: «عزیز کجایی؟» _ شهریارم. می‌خوام ماشین آزادی سوار بشم! _ داد و بیداد نکنی ها، شرمنده، من نمی‌تونم بیام! خودت تنهایی برو دکتر! _اصلا نمی‌رم! _تورو به خدا لجبازی نکن! داد می‌زدم،اما جرئت اینکه گوشی را بی‌خداحافظی قطع کنم نداشتم.به خانه که رسیدم دوباره زنگ زدی:«تورو به خدا من رو ببخش عزیز،شرمنده‌ام!» _ول کن آقا مصطفی،سلامتی من که برات ارزش نداره! _به خدا سلامتی‌ت اولویت اول منه،ولی اینجا به من خیلی نیاز دارن! هروقت از تو عصبانی می‌شدم،وقتی که بودی نهایتش این بود که بروم درون اتاق و ساعتی تنها بمانم.اگر کدورتی پیش می‌امد و صدایت بالا می‌رفت،سکوت می‌کردم و باز به اتاق پناه می‌بردم.اگر جروبحثی بود بین خودمان بود،هیچوقت جلوی نفر سوم دادو بیداد نمی‌کردیم.نداری و اخم و ناراحتی بین خودمان،مال خودمان بود.آن هم به مدت بسیار کم،بدون توهین به هم.اگر قرار بود برای کسی هدیه ببریم بهترین را می‌بردیم.همیشه سفره باز بودی و برای مهمان رو‌گشاده.اگر در تب و تاب نگه‌داشتن تو پیش خودم بودم،برای این بود که عاشقت بودم،فقط همین!آن روز هم بخشیدمت،مثل همیشه. ....... اینجا بالای سر مزارت و رو به روی عکست راحت تر می‌توانم حرف هایم را بزنم. 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان من✨ به رسم هر روز به تــــو از دور سلام 🤍🌱 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
مگـر عشق را جز در ... هجـران و فرقت و غربت میتوان آموخت؟! 🍃 🌹 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشنای بی‌نشان کاش تقدیر شهادت به سرانجام شود وکسی که میلش شده ،گمنام شود... 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
میگن امام‌زمان با جوونا خیلی جفت‌وجور میشه..! قدر جوونیمون‌ رو بدونیم.. حیفه ما تو سپاهش نباشیم💔! یازهـــــرا 🥲 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
📚معرفی کتاب "گردان قاطرچی ها" به قلم "داوود امیریان"، رمانی است برای گروه سنی نوجوان که وقایع روزهای جنگ و روحیات رزمندگان نوجوان را با بیانی شیرین و طنز، برای مخاطبین این روزهای ادبیات مقاومت بازگو می کند. 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
یادت باشد.mp3
4.35M
🎧| کتاب صوتی |یادت باشد ... ✨زندگینامه شهید مدافع‌حرم "حمیدسیاهکالی‌مرادی" 📕| قسمت سی‌ام 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
‏‏امام جواد(ع): آنکه گناهی را تحسین و تأیید کند در آن گناه شریک است...! ‎♥شریک‌گناه‌دیگران‌نباشیم 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
📔| | قسمت‌صدو‌شصت‌و‌هشت باز هم آمدم پیش خودت، جایی که می‌توانم بغض مانده در گلویم را بشکنم و از خاطره ها بگویم. خیلی دلم می‌خواست بیایم سوریه. مگر خودت نمی‌گفتی که دلت می‌خواهد ما را هم با خودت ببری. هرچند، یک‌بار که رعد و برق شد و محمدعلی در بغلم بود، وقتی از جا پریدم و فریاد زدم، گفتی: «تو سوریه مدام صدای تیر و مسلسل و خمپاره‌س، چطور می‌خوای ببرمت اونجا؟ اگه قلبت بگیره چی؟ فکر سوریه رو از سرت بیرون کن سمیه!» اما بعد یادت رفت. وقتی رفتی سوریه فراموشت شد که چه گفته بودی. زمزمه های دلتنگی‌ات شروع شد و باید بیایی هایت. بالاخره پاسپورت خودم و فاطمه را گرفتم، اما سر گرفتن پاسپورت محمدعلی خیلی سختی کشیدم. مژده‌ای که داده بودی این بود: «چون توی عملیات اخیر با کمترین شهید و مجروح نیروهایم از صحنهٔ جنگ بیرون اومدن، به من تشویقی زیارت کربلا رو دادن، اما من ازشون خواستم شماها بیاین پیشم.» وقتی به خانم صابری زنگ زدم تا خداحافظی کنم گفت: «منم دارم می‌رم سوریه.» زمانش را که پرسیدم دیدم یکی است، این شد که باهم آمدیم. کاروانمان از خانواده رزمندگان بود و بیشتر خانواده شهدا. به فاطمه سپرده بودم اگر تورا نپرد بغلت و بابا بابا نکند، چون می‌ترسیدم بچه های خانواده شهدا ناراحت شوند. از گیت که رد شدیم وقتی آمدی خیلی معمولی برخورد کردم و وقتی خواستی دست فاطمه را بگیری زدم روی دستت. ناراحت شدی: «چرا این‌طوری می‌کنی؟» _ چون اون بچه ها بابا ندارن و ناراحت میشن! به خودت آمدی: «راست می‌گی! چرا حواسم نبود؟» با اتوبوس رفتیم هتل. 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
سلام بر تو ای اباعبدالله و بر جان‌هایی که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و فرزندان حسین و یاران حسین 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran
امام جواد علیه السلام: در زندگی به "صبر" تکیه کن. 🔻کمیته خادمین شهداء استان تهران @khademinostantehran