2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری🌱
هرچیایشونبگه...
وصیت نامه شهیدجواد محمدے
#رهبرانہ♥️
@khademo_shohada_aradan
هادیان نورخواهران شهرستان آرادان
💐 قسم به هجر، به گریه، به جای خالی تو / که هرچه تلختر آید ز یار، شیرینتر!
یااباصالح🌱❤️
#اللهمعجللولیکالفرج
#کمیته_خادمین_الشهدا_شهرستان_آرادان
🌹#از زبان دایی شهید:
تازه انقلاب شده بود جوان ها به صورت خودجوش از محله های خودشان حفاظت می کردند. سعید هممثل همه آن جوانها با دوستان مسجدی اش شب ها نگهبانی میدادند.
و هر وقت نوبت و میشد زنگ خانه را میزدند .
هادیان نورخواهران شهرستان آرادان
🌹#از زبان دایی شهید: تازه انقلاب شده بود جوان ها به صورت خودجوش از محله های خودشان حفاظت می کردند.
وقتی احساس کرد بابه صدا درآمدن زنگ خانه پدر و مادرش و یا مهمان بیدار میشوند و به زحمت می افتند، دست به یک ابتکار زد.
اتاقش به طرف خیابان بود یک سر نخ را به دست خود یک سر دیگر را از پنجره اتاق بیرون آویزان کرد و به دوستانشان سفارش کرده بود:(( هر وقت نوبت کشیک من شد آهسته نخ پشت پنجره را بکشین میام بیرون)) با این عمل نمی خواست مزاحمتی برای خانواده باشد.
🌹#از زبان پدر شهید:
سال آخر تحصیل اش بود. هر کاری برای انقلاب نیاز بود با دوستانش انجام میداد.
آرام و قرار نداشت. و صدام از زمین و هوا به ایران حمله را شروع کرده بود یک شب مشغول شام خوردم بودیم که سعید گفت:(( شنیدید امام چی گفت؟ با بچه ها قرار گذاشتیم بریم جبهه))
هادیان نورخواهران شهرستان آرادان
🌹#از زبان پدر شهید: سال آخر تحصیل اش بود. هر کاری برای انقلاب نیاز بود با دوستانش انجام میداد. آرا
گفتیم:(( ما حرفی نداریم ولی این یک سال رو بخون دیپلمت رو بگیر .))
اگرچه مادرش راضی نبود و دلش می خواست سعید درسش را بخواند .
برای این که بتواند رضایت مادرش را هم بگیره گفت:(( الان جبهه نیاز به نیرو داره. امام زمانمون الان نیاز به سرباز داره. معلوم نیست تا یک سال دیگه وضعیت جنگ و مملکت چی بشه.
یک عمر مگه نمیگفتین کاش زمان امام حسین بودیم نمی گذاشتیم غریب بمونه واو اینطوری شهید کنن؟))
وقتی دیدیم حرف درست و حسابی میزنه به اندازه آدم های بزرگ می فهمد گفتیم:((پسرجان!هرکاری میخوای بکنی ما حرفی نداریم . میخوای بری جبهه میخوای درس بخونی.))
چند روز بعد با یک گروه ۳۰ نفره رفتند. عملیات حصر آبادان شد و در آن عملیات مفقود شد. آخرین دیدارمان همان روز خداحافظی برای بدرقه شد. حسرت یک دیدن روح ماهش بر دلمان ماند تا ان شاءالله در قیامت به دیدار ما بیاید.
#شهـღـیدانه
در لشـگرِ²⁷ محمدرسولاللّٰہ 'ص'
برادرے بود کہ عادت داشت
پیشانـیِ شهدآ را ببوسد🍃
وقتے خودش شهید شد
بچہ ها تصمیم گرفتند
بہ تلافےِ آن همہ محـبت
پیشانےِ او را غرق بوسہ کنند
پارچہ را کہ کنار زدند
جنازه ےِ بـی سرِ او
دل همہ شان را آتش زد..💔
#شهید_محمدابراهیم_همٺ
@khademo_shohada_aradan