✍باران شدیدی در تهـران باریده بود
خیابان۱۷ شهریور را آب گرفته بود
چند پیرمرد می خواستند به سمت
دیگرخیابان بروند مانده بودند چه
کنند..!
🍃 همان موقع #ابراهـــیم از راه
رسید پاچه شلوار را بالا زد با کول
کردن پیرمـردها آن ها را به طـرف
دیگر خــــیابان بُرد ابراهیم از این
کارها زیاد انجام میداد هـدفی جز
شکستن #نفــــس خودش نداشت
مخـــــصوصا زمانی که خـیلی بین
بچـــــهها مطـــرح بود!✨
•برگرفته ازکتاب
#سلامبرابراهیم📚
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
راویان فتح وخادم الشهداء همدان
تپه نور الشهدا شهرستان پردیس( استان تهران)
موزه شهدا
مزار دو شهید گمنام 🥀🕊
- آیتاللھسیدعلےخامنہاے ؛
« این شهید عزیز انسانی مؤمن و متقی
و سربازی عاشق و فداڪار بود در طول
این چند سالی که ایشان را میشناختم،
همیشه برهمین خصوصیات ثابت و پابر
جا بود او فرماندهیبود که با زیردستان
بسـیار فروتن و صمیمی بود؛ ایـن شھید
عزیز یك انقلابی حقیقی و صـادق بود و
من به حال او حسرتمیخورم و احساس
میکنم در این میدان عظیم و پر حماسہ
از او عقب ماندم .🌿»
امام زمان(عج) خطاب به #امام_حسین فرمود:
یا جداه....💔🥀
شما در کربلا تنها ماندید....
من هم در این زمان تنها ماندم....
من هم در صحراها تنها هستم....😭💔
کسی به ندای من توجه ندارد و توجه نمیکند....😞
مردم در یک طرف هستند و برای خود زندگی میکنند....
و من هم در یک طرف تنها مانده ام....😔
چرا به مردم نمیگویند من مظلوم هستم؟!
مردم مرا فراموش کرده اند....😞🥀
برو به مردم بگو که امام زمانتان مظلوم و غریب است....😔💔
من مظلوم ترین فرد عالم هستم....
دلم خون است....💔🥀
#لبیک_یامهدی ❤️
+ازیِڪۍپرسیدم
انشاءلله اگه بخوام #اربعین برمڪربلا
بایدچه ڪاراۍادارۍروانجامبدم ؟!
گفت↓
-اولمیرۍپاسپورتتوازاِمامرِضامیگیری؛
بعدحضرتمعصومهپارافمیڪنه
بعدحضرتعباسامضاءميڪنه
بعدازاونمیبریدبیرخونه؛
حضرتزینبثبتمیڪنه
وآخرینمرحله ممهوربہمهرحضرتمادر
میشه وتمام . . .(:"
+گفتمراهۍندارهڪه زودترانجامبشه؟!
-گفت #رقیه_جآن🌚🦋
من آماده ام برای #مسلمان_شدن
✍در زمان پهلوی میخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس، شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب میشد، به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار میخریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود، هيچكس بهجز مرحوم آیت الله حسینعلی راشد تربتی اعتراض نكرد، اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده، بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند. نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوالپرسى پرسيدند اعتراض شما چيست؟ گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خریدهام و در اين مدتزمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کردهاید، زياد است! من راضى نيستم از بیتالمال مردم قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم.
بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیتهای دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است، من آمادهام براى مسلمان شدن.
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب جرعهای از دریا
-شھیدابراهیمهمت-
هرڪسڪھبیشتربرا؎خداڪارڪرد
بیشتربایدفحشبشنودمابایدبرا؎فحش
شنیدنساختھشویم برا؎تحملتھمتوافتراودروغ؛چونمااگر
تحملنڪنیم،بایدمیدانراخالۍڪنیم
#نامه_از_بهشت📜
#تلنگرانه
🌸بهقولحـٰاجحُسینیِڪتا:
شباولقَبربهخاطرفِشاریکه،
ازگُناهانمونبِهمونمیاد!
بِهقَدریفِشارهَست،
شیریکهدربَچگیخوردیماز
گوشودَهنمونمیزَنهبیرون..
اونجااگِهامامحُسینعَلیهالسلامنَیاد،
وامامزَمانعَلیهالسلامنَیاد،
وَنَگنایناازماهَستن
اگرشُھدانیانوواسِطهنَشن
بیچـٰارهایم،بیچارِه...💔
🌱خدایا!خودتعاقببخیرمونکن🌱
#عاشقانهباخدا
درست به یاد دارم که محمود گفت:
«بالاخره هر دختری خواستهای دارد،
خواسته ے شما چیست؟» 🤔
و من جواب دادم:
«اگر من را خدمت #امام_خمینی ببرید ڪہ خطبهی #عقد ما را ایشان بخوانند،
حتی #مهریه هم نمیخواهم.»😌
عاقبت من،
محمود و
مادرهمسرم
در برابر امام نشسته بودیم.😍🙃
امام خطبهی عقدمان را میخواند
و این به یادماندنیترین خاطرهی زندگی مشترڪمان شد.
✍ همسر شهید محمود ڪاوه
#شهید_محمود_کاوه