eitaa logo
خادمین شهدا هرمزگان(خواهران)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
595 ویدیو
20 فایل
این کانال به واحد خواهران کمیته مرکزی خادمین استان هرمزگان اختصاص دارد و اخبار و اطلاعات مربوط به خادمی در این کانال بار گزاری می شود... . @Khahar_khadem_hrm
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید سید ابوالفضل عمرانی 🌹 در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۴۵ مصادف با نیمه شعبان در بندرعباس به دنیا آمد و در حالیکه ۱۶ سال بیشتر سن نداشت در عملیات فتح المبین ، منطقه دشت عباس به فیض شهادت نائل شد. 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
🌹شهید مرتضی محمدیان🌹 ۱ فروردین ۱۳۴۷ در بندرعباس متولد شد، محصل سال اول دبیرستان بود که به سوی جبهه شتافت و در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۶۵ در منطقه ی عملیاتی پاسگاه زید به شهادت رسید. 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
ما را سرزنش میکنند که چرا مُدام به #شهدا سر میزنیم! نمیدانند که ما "تمامِمان" را آنجا پیدا میکنیم... #راهیان_نور_غرب_و_شمالغرب❣ ➕ 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
خادمین شهدا هرمزگان(خواهران)
. #قسمت_نهم🔰🔰 🔸 #دومسئولیت_بزرگ_مردم 🔹یک مسئولیت این است که نهی از منکر بر همه واجب است. وقتی که
. قسمت_دهم🔰🔰 🔸 یک چیزهایی که سبب شده، متن این حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته شود این است که در این حادثه خطبه زیاد خوانده شده است... 🔹در قضیه کربلا سوال و جواب زیاد شده است. همین ها در متن تاریخ ثبت شده است که ماهیت قضیه را به ما نشان می دهد... 🔸قضایای کربلا قضایای روشنی است و سراسر این قضایا هم افتخار آمیز است، ولی ما آمده ایم چهره این حادثه تابناک را مشوه کرده ایم... 🔹بزرگترین خیانت ها را ما به امام حسین علیه السلام کرده ایم. ما آمده ایم قاسمی درست کرده ایم که آرزویش فقط دامادی بوده، آرزوی عمویش هم دامادی او بوده، این را شما مقایسه کنید با قاسمی که درتاریخ بوده است... آقا فرمود: پسرکم، فرزند برادرم، کشته شدن در ذائقه تو چه طعمی دارد؟ فورا گفت: از عسل شیرین تر است... یعنی برای من آرزویی شیرین تر از این آرزو وجود ندارد. ما باید این حادثه را زنده نگه داریم، چون دیگر نه حسینی پیدا خواهد شد، نه قاسم بن الحسن... والا آن که آرزوی دامادی دارد، که همه بچه ها آرزوی دامادی دارند، دیگر این حرف ها را نمی خواهد، وقت صرف کردن نمی خواهد، پول صرف کردن نمی خواهد. 🔸 این ها جوهره انسانیت هستند، مصداق انی جاعل فی الارض خلیفه هستند، این ها بالاتر از فرشته هستند... . 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
Hajmahdirasuli-padkastshahadat.mp3
15.3M
. 🔸سلام ای کاروان دست بسته🎧 🔹حاج مهدی رسولی🎙 🔸 📻 . 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💠 خیلی دلت می خواست خادم شوی و شاید ماه ها و سال ها هم در انتظارش بودی و نشد. ولی حالا که فرصتی پیش آمده و تو خوانده شدی؛ چرا رو برمی گردانی؟! . 🔸 فرصت خادمی را که برای شما فراهم شده، از دست ندهید... 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
. 🔹 آن هایی که تمدن عظیم اسلامی را پایه گذاری کردند. موانع را از سر راه بشریت برداشتند، آن هایی که مثل شعله هایی در یک ظلمت هایی درخشیدند و جان خودشان را فدا کردند، آن هایی که سراسر وجودشان حماسه الهی بود. حق خواهی و حق پرستی بود. آن هایی که پرچم توحید را در دنیا به اهتزاز در آوردند و مستقر کردند، آن هایی که منادی عدالت بودند، منادی حریت و آزادی بودند. ما و شما که اینجا نشسته ایم مدیون قطرات خون آن ها هستیم، حماسه های آن ها هستیم.... . 🔴آهای حواستان هست؟!!! . 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
گر میروی بی حاصلــی گر میبرندت واصــــلی رفتن،کجا؟ بردن کجا؟ 🔺کاری از #مرکز_طراحان_راهیان_نور 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
سال بعد از عملیات «والفجر مقدماتی»، از دل خاک فکه، پیکر مطهر شهیدی را یافتند که اعداد و حروف نقش بسته بر پلاکش زنگ زده بود، ولی در جیب لباس خاکی اش برگه ای بود کوچک که نوشته هایش را با کمی دقت می شد خواند: «بسمه تعالی. جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست... تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می نویسم: «به تو خیانت می کنند، تو مکن. تو را تکذیب می کنند، آرام باش. تو را می ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن. مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش… آنگاه از ما خواهی بود»… دیگر، نایی در بدن ندارم؛ ❤️ 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgan
وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید، با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم؛🌹 وقتی که کارتان می‌گیرد تازه اول مبارزه است، زیرا شیطان به سراغتان می‌آید. #شهید_مصطفی_صدر_زاده 🕊کمیته خادمین هرمزگان 🕊 @khademineshohadahormozgan
. 💠 🔸 گاهی وقت ها بی هوا وارد اتاقش می شدم، می دیدم روی دست هایش را به طرف آسمان بلند کرده و اشک می ریزد. چهار ستون بدنم می لرزید... به خودم می گفتم، با این اشک ها آخرش عباس هم مثل امیر از پیشم می رود. وقتی این همه گریه و زمزمه اش را می دیدم، به او می گفتم: مادر! چرا این قدر می کنی؟ می گفت: مادر اگر بدانی چه خبر است! می گفتم: مادر چه خبر است؟ مگر تو با این سن و سال چه کردی که نگرانی؟ سرش را پایین می انداخت و می گفت: این ها خیلی کار ساز است... . 🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊 @khademineshohadahormozgsn