✅ آغاز حرکت زائران به سمت کربلای معلی برای شرکت در مراسم نیمه شعبان+ عکس
👈انبوه زائران عراقی از مناطق مختلف این کشور حرکت خود را به سمت کربلای مقدس به منظور شرکت درمراسم زیارت نیمه شعبان آغاز کردند.
✍️به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از خبرگزاری عراقی نینا، زائران از استان های مرکزی و جنوبی عراق در حال حرکت به سمت کربلای مقدس هستند تا مراسم نیمه شعبان را که با ولادت امام مهدی(عج) در پانزدهم ماه شعبان هجری مصادف است، جشن بگیرند.
#شکست_کروناهراسی
#حاجاسماعیلدولابے:
استغفار امانگاه انسان است؛
یعنے پناهگاه
وقتے گفتے استغفرﷲ
در پناه خدا هستے
و ڪجا امنتر و آرامش بخشتر
از آغوش خـدا...
.. اَستَغفِرﷲرَبےوَاتوبالیه
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️استاد پناهیان: مردی که به دنبال خانه امامزمان(عج) میگشت...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
گزیدهای از اعمال شب #نیمه_شعبان
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب و روزی بسیار عظیم
@FarhangeMahdaviat1
شبی که سرنوشت بشریت با ان رقم میخورد
مولود مبارک نیمۀ شعبان..
#نیمه_شعبان #منجی_عالم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶دعوت سید حسن نصرالله به اجتماع قلوب برای توسل در شب نیمه شعبان 🌼🌼🌼
ان شاالله طرح اجتماع قلوب در شب نیمه شعبان راس ساعت 8/30 به وقت مکه مکرمه (22به وقت ایران) در 80 کشور اجرا خواهد شد .
دعا و استغاثه برای ظهور منجی و تلاوت دعای هفتم صحیفه سجادیه برای ریشه کن شدن کرونا و دفع بلا
لطفا در گروهها و کانالها اطلاع رسانی نمائید .
#اجتماع_قلبها
در حرم های کریمان هرچه مهمان ریخته
بیشتر از موج مهمان لطف و احسان ریخته
تا که سلطان دید مارا کاسه بر دست آمدیم
آنچنان پر کرد ما گفتیم باران ریخته
می توانی کلّ ایران را کنی از اهلبیت
زیر دست تو هزاران مثل سلمان ریخته
دور ازین جا من دلم چیزی نمی آرد دوام
شاهدم این اشک هایی که به دامان ریخته
📸 هدی برزگر
#سلام_آقا
حال و هوای حرم مطهر رضوی در آستانه روز نیمه شعبان
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 ظهور وقتی اتفاق میقته که ...
#استوری
@Panahian_ir
📝 خلاصه مطلب| بیانات استاد محمدتقی فیاضبخش به مناسبت نیمه شعبان
🔸 در عظمت شب نیمه شعبان
▫️روایت از حضرت رسول(ص) درباره دیدار ایشان با جبرئیل و توصیه جناب جبرئیل به شببیداری و احیاء در شب نیمه شعبان
▫️وضعیت عوالم ملکوت در شب نیمه شعبان و اثرات دعا در این شب عزیز
▫️روایت امام باقر(ع) که امشب بافضلیتترین شب پس از شبهای قدر است.
🔸 ارجمندترین عبادت هنگامی محقق میشود که عبد بنا را بر پرهیز از گناه بگذارد.
🔸توصیهای برای امشب:
▫️قبل از ورود به این شب عزیز که در مرتبه شبهای قدر است، محاسبه دقیقی بر اعمال خود کنیم و برجستهترین گناه مبتلابه خود را در نظر گیریم و توبه جدی از گناه و عزم جدی بر عدم تکرار آن و طلب مغفرت نماییم.
🔸 توقیع شریف امام عصر(عج) درباره مانع اصلی حرمان شیعیان از حضرتش:
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ ـ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُم بِنا.»
(اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را به اطاعت از خود موفق گرداند ـ دلهايشان بر وفاى به پيمانى كه بدان موظف هستند، متفق مىشد، قطعا توفيق ملاقات با ما براى آنان به عقب نمىافتاد، و قطعا سعادت مشاهده ما، بر اساس معرفت دقيق و صداقت دل، به زودى براى آنان حاصل میگردید.)
▫️پس دلیل محروم شدن ما از مشاهده امام و تاخیر در امر فرج، اعمالی است که در نامه عمل ما است که مورد پسند حضرت حجت نیست و حضرت از مشاهده این اعمال ناراحت میشوند.
▫️اصل در این شب و تمام این شبهای مهم سال، توبه از گناهان است.
▫️شاید صرف برگزاری جشن بدون توبه از گناهان چندان مرضی رضای امام(عج) نباشد.
🔸نتیجهگیری:
زیباترین و بالاترین اعمال در این شبها عبارتست از:
▫️توبه از گناهان و استغفار از گناهان و تصمیم و عزم جدی بر ترک آن.
▫️توجه به مقام ولایت و معرفت به ولایت
▫️اعمال عبادی توصیه شده در این شب عزیز
@Panahian_ir1_919341867.mp3
زمان:
حجم:
1.63M
🔻پاسخ به یک پرسش پرتکرار:
➖ ما چه کاری میتونیم برای امام زمان(عج) انجام بدیم؟
➖ امروز بزرگترین کمک به امام زمان(عج) چه کاری است؟
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
قسمت_دویستم
فاطمه گفت :
- معصومه سرت رو بلند کن و به چشمهای من نگاه کن تا یه چیز قشنگ برات تعریف کنم .
نمیتوانستم سرم را بالا بگیرم و به چشمانش نگاه کنم . گفتم :
- حالا نمیشه سرم پایین باشه اما گوشام به تو باشه؟
گفت :
- نه ! باید نگام کنی . اونجوری نمیشه .
درحالیکه میخندید ادامه داد :
- اونایی که موهای جلوی سرشون ریخته آدمایی هستن که فکر میکنن ، اونایی که موهای عقب کلهشون ریخته خوشگلن، اونایی که مثل تو هم جلو و هم عقب موهاشون ریخته ، فکر میکنن که خوشگلن .
همه زدند زیر خنده . حالا نخند و کی بخند . از اینکه کله من سوژه خنده خواهرها شده بود و هرچند وقت یکبار چیزی میگفتند و از ته دل میخندیدند خوشحال بودم . آن خندهها را نشانه مقاومت و مبارزه میدانستم . در اردوگاه موصل حاجآقا ابوترابی میگفت :
"هرکس بتونه اسیر دیگری رو بخندونه ، فرشتهها برایش ثواب مینویسند ."
شب که در قفس قفل میشد و همه بعثیها بیرون میرفتند ، تازه آن وقت گره ابروهای ما باز میشد . هرکس چیزی میگفت و میخندیدیم اما لابلای خندهها گاهی یواشکی زیر گریه هم میزدیم .
آمدن هیئت صلیب سرخ به همراه یکی از برادران اسیر به عنوان مترجم ، تنها فرصتی بود که موضوع بحث و گفتگوهای ما را تغییر میداد و تا مدتی ما را درگیر میکرد . چشم انتظار آمدن آنها و گرفتن نامهها و عکسها بودیم و البته من کمی هم کنجکاو نامههای بینام و نشان بودم . همیشه یک هفته قبل از آمدن هیئت صلیب سرخ ، وضعیت صلیبی میشد و میوه به اردوگاه میآمد . هرچند فقط به اندازهای بود که مزه آن میوه را به یاد بیاوریم . یاسین ، شاکر، عبدالرحمن و علی هم یواش یواش کابلهایشان را قايم مي كردند اما هنوز هيئت صليب سرخ پايشان از اردوگاه بيرون نگذاشته بودند كه تلافي آن يك هفته را سرمان خالي مي كردند .
اوايل بهمن مشغول نظافت قفس و آغل بوديم كه هيئت صليب سرخ به همراه برادري به نام سرگرد حميد حميديان به قفس ما آمدند . برادر حميديان اهل شيراز بود . او با لهجه شيرين شيرازي از وضعيت ايران و پيروزي هايي كه اخيراً در جبهه ها به دست آورده بوديم با خبرمان كرد . گاهي به هيجان مي آمديم و گاهي سخت متأثر مي شديم ؛ به خصوص وقتي از شرايط سخت قاطع يك و دو خبر داد و گفت :
- چند تا از برادرها زير شكنجه شهيد يا نابينا شده اند و با وجود اطلاع صليب سرخ هنوز هيچ اقدامي صورت نگرفته . بيشتر براي تنهايي و غربت خودمان افسوس مي خورديم .
سرگرد حميديان مسئول كتابخانه بود . به او گفتيم :
- ما هم مي خواهيم از كتاب هاي كتابخانه استفاده كنيم . اما نماينده صليب سرخ گفت:
- ما قبلا اين موضوع را مطرح كرده ايم ولي عراقي ها نپذيرفته اند و گفته اند نبايد هيچ ارتباطي بين شما و اسراي مرد باشد . حتي مطالعه روزنامه هاي عربي يا انگليسي را هم نپذيرفته اند . اما سرگرد حميديان قول داد براي اين موضوع با مشورت برادران افسر خلبان راه حلي پيدا كند . قرار شد وسيله اي براي گرم كردن قفس و كم كردن نم و رطوبت در اختيارمان گذاشته شود .
چند روزي از رفتن هيئت صليب سرخ گذشت . نزديك ظهر وقت آزادباش ما بود . در حد فاصل مجاز هميشگي براي اينكه بخشي از سرما و رطوبت بدنمان گرفته شود در حال قدم زدن بوديم كه متوجه رفت و آمد هايي بيشتر از حد معمول اردوگاه شديم . شانس آورده بوديم كه خالد طبق معمول در آشپزخانه سرگرم بخور بخور بود و ما مي توانستيم به بهانه هواخوري از اوضاع سر در بياوريم .
پایان قسمت دویستم