1_3392847159.mp3
13.1M
🌙مجموعه ویژه #ماه_رجب ۵
#استاد_انصاریان
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
در روایات آمده؛
عدهای در جهنم چند سال زحمت میکشند و طول میکشد، خود را از جهنم به زحمت خارج کنند، اما کمی بالا که میآیند چند مأمور عذاب دوباره آنها را در آتش سوق میدهند.
※ این افراد در دنیا چگونه زیستند؟
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📙رمان امنیتی #شهریور 🌾 ✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا قسمت 28 مطمئنم ریز جز
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
📙رمان امنیتی #شهریور 🌾
✍️به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 29
برای دانیال مینویسم: نزدیک بود بمیرم، احمق عوضی.
سریع آنلاین میشود و مینویسد: داشتی دیر میکردی، نصف عمر شدم عشق من.
-زهر مار. کدوم خری این مسخرهبازی رو راه انداخت؟
-خر نبود، یه مشت سگ وحشی بودن.
تنم مورمور میشود. سگ وحشی هیچ معنایی جز تهماندههای متوهم گروهکهای تکفیری ندارد. مینویسم: حواستون به سگای وحشیِ دستآموزتون باشه. هار بشن، کار دستتون میدن.
-حواسمون هست؛ ولی میدونی که، این سگای وحشی از نژاد پیتبولاند. وقتی بزنه به سرشون، حتی صاحبشونم نمیشناسن.
پیتبول، وحشیترین نژاد سگ... به عبارتی، داعش. فکر میکنند میتوانند دوباره کمر راست کنند، خوشخیالها. مینویسم: یعنی قلاده پاره کرده بودن؟
-آره. اصلا قرار نبود اینطوری بشه. خیالت راحت. هواتو دارم عشقم.
لرز میکنم با خواندن کلمه «عشقم» از طرف دانیال. نمیدانم چرا؛ ولی همیشه مقابل ابراز محبتهایش حس انفعال داشتم و معذب بودم.
پتو را تا چانه میکشم روی خودم که احساس لرزم کم شود. هنوز نمیدانم دانیال واقعا دوستم دارد یا نه. هیچچیزش به آدم نرفته؛ دوست داشتنش هم. ترجیح میدهم فقط همکار و نهایتاً فقط دوستم باشد؛ اما از این که پای عشق را به رابطهمان باز کنم، میترسم.
دانیال همیشه غیرقابلپیشبینی ست و یک برگ برنده در آستینش دارد. همیشه طوری رفتار میکند که انگار از قبل، ارادهاش محقق شده و به چیزی که میخواهد میرسد. و چنین آدمی، ترسناک است...
صدای جیرجیر تخت آوید، از جا میپراندم. همراهم را خاموش میکنم و خودم را میزنم به خواب. آوید روی تختش مینشیند، خمیازه میکشد و پاورچین پاورچین، از اتاق بیرون میرود.
اگر تا الان بیدار بوده باشد چی؟ اگر این بیقراریام را دیده باشد چی؟ نه... اگر دیده بود انقدر زود از جا بلند نمیشد... ولی الان دارد میرود چه غلطی بکند؟ دارد میرود کجا؟ میخواهم دنبالش بروم؛ اما پشیمان میشوم. نمیخواهم کار را خرابتر از این که هست بکنم.
محکم میچسبم به تخت و پتو را میپیچم دور خودم؛ مثل وقتهایی که کمسنتر بودم و نیمهشب، بیخوابی میزد به سرم و وهم برم میداشت که پدرِ داعشیام، در خانه پنهان شده تا وقتی خوابم برد، بیاید و سرم را ببرد. و مثل الان، مچاله میشدم زیرِ تنها وسیله دفاعیام: پتو.
آوید برمیگردد به اتاق؛ بیصدا و آرام. تنها سایه شبحمانندش را میبینم که با هالهای بیجان و نقرهای از نور ماهِ پشت پنجره، پوشیده شده. چادر نمازش را میپوشد و سجادهاش را پهن میکند گوشه اتاق. ساعت چند بود مگر؟ هنوز که اذان نگفتهاند... دختره دیوانه.
***
چیز زیادی از این خیابان و دیگر خیابانهای تهران به یاد نمیآورم؛ اما واضح است که با شانزده سال پیش تفاوت زیادی دارد. ساختمان مرکز خورشید، ساختمانی ست نوساز به سبک معماری ایرانی و سردرش، کلمه «خورشید» با خط نستعلیق خودنمایی میکند. افرا آرام هل کوچکی به شانهام میدهد: برو دیگه!
#ادامه_دارد ...
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#فاطمه_شکیبا
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #کلیپ
"السلام على الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"✋
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🖤
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🥀
✅هیئت خواهران خادم الزهرا سلام الله علیها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
✴️@khaharankhademozahra
#گزارش تصویری
#یا_ڪاظم_الغیظ💔
ما بےقرارِ روضہهاے #ڪاظمینیم
مثلِ رَئوفِ این حـرم در شور و شینیم
دربَندِ نفْسِ خود #گرفتاریم اما
آزادهایم از لحظہاے ڪہ با حسینیم
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🖤
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🥀