خواب مادربزرگ«شهید جهاد مغنیه»
دو هفته بعد از شهادتش خواب دیدم آمده پیشم،مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد.
گفتم:
عزیز دلم،چرا اینقدر دیر آمدی ؟ خیلی منتظرت بودم.
گفت بازرسی ها طول کشید،برای همین دیر آمدم.
در عالم خواب یادم نبود شهید شده،فکر کردم بازرسی ها را میگوید،گفتم؛
مگر تو از بازرسی رد می شوی؟
گفت؛آره،بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم.
با تعجب گفتم،بازرسی چی؟
گفت؛بازرسی نماز و ادامه داد،بیشتر از همه چیز از نماز صبح سوال می شود.
تازه یادم افتاد شهید شده،پرسیدم حساب قبر چی؟
گفت؛شهدا حساب قبر ندارند،حسابی در کار نیست،ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم.
روایتهایی زنانه از قلب لبنان و در دل جنگ
روایتهایی بیواسطه،
به قلم📝 خانم رقیه کریمی
نویسنده و مترجم جبهه مقاومت،
برگزیده اولین دوره
و داور دومین دوره
دوسالانه جایزه ادبی شهید محمدحسین حدادیان
🍃جنگ به روستای ما آمد 🍃
قسمت اول
از صبح همه فهميده بوديم كه امروز شبيه روزهاي ديگر نیست. تا ديروز جنگ فقط در مناطق مرزی بود و مردم زندگی عادی شان را می کردند. بچه ها مدرسه می رفتند. مردها سر کار. زن ها قهوه حاضر می کردند و شب ها شب نشینی بود و اخبار جنگ. فقط روستاهای مرزی خالی شده بود و مردم جای روری نرفته بودند. مثلا از روستای میس الجبل یا خیام رفته بودند دیر قانون یا نبطیه.
اما حالا صدای جنگنده ها و بمباران یک لحظه قطع نمیشد. منتظر بودیم که شاید آرامتر بشود. نشد. با هر انفجار خانه ما انگار که دینامیت زیر پایه هایش گذاشته باشی می لرزید و انفجارها تمامی نداشت. حالا شوهرم هم تلفنش را جواب نمی داد و من نمی دانستم که باید چکار بکنم. از پنجره بیرون را نگاه کردم هر کس که می توانست برود زندگی اش را برداشته بود و می رفت. شوهرم جواب نمیداد. مشغول تلفن بودم كه دختر کوچکم چهار دست و پا رفت روی بالکن خانه و با انفجاری بزرگ نزدیک خانه ما صدای جیغش بلند شد. تمام شیشه ها ریخته بود و با وحشت بدون اینکه به فکر شیشه های شکسته باشم دویدم روی بالکن و محکم بغلش کردم. قلبش مثل گنجشکی کوچک می زد و وحشت زده نگاهم می کرد. فقط دعا می کردم که سالم باشد و دستم را که از صورتش بر می دارم خونی نباشد. حتی متوجه نشدم که شیشه پاهایم را بریده. تمام بالکن و سالن خانه جای پای خونی شده بود. دوباره زنگ زدم به شوهرم. نمی دانستم باید چکار کنم. من بودم و چهار دختر بچه کوچک و خواهرهایی که شوهرهایشان در جبهه بودند. همه نگاه ها به من بود. دوباره زنگ زدم اینبار جواب داد. گفت خودمان را برسانیم تا شهر صور . گفت آنجا منتظرمان است. حالا باید هر چه که لازم بود بر می داشتم. این وقت هاست که می فهمی خیلی چیزهایی که برایت روزی مهم بوده است دیگر مهم نیست. اینکه دوست داشتی رنگ اتاقت صورتی باشد یا کرمی. پرده های سالن چه شکلی باشد. حالا فرقی نمی کرد دیگر. حالا که قرار بود همه چیز را پشت سرت بگذاری و بروی. حالا که قرار بود شاید همه چیز بماند زیر آوار. چند تکه لباس برای بچه ها. چند لقمه نان و پنیر. چیز دیگری هم می خواستیم؟ حتى آب را هم فراموش كرديم. ذهنم یاری نمی کرد. چادرهايمان را سر كرديم آخرین لحظه که می خواستیم سوار ماشین بشویم دیدم خواهر بزرگترم نیست. به سرعت به خانه برگشتم و صدایش زدم
- منال ...
نشسته بود توی اتاق و گریه می کرد. می گفت نمی آید. می گفت اینجا خانه ماست. چرا باید خانه هایمان را رها کنیم. می گفت می خواهد همینجا بمیرد. در جنوب.
نه اینکه حرف هایش را نمی فهمیدم. می فهمیدم. من هم عاشق جنوب و سكوتش بودم. همانقدر كه عاشق ضاحيه و شلوغي هايش. شاید اگر وضع بهتری بود می نشستم کنارش و با هم گریه می کردیم. اما حالا وقتش نبود. صدای انفجار دیگری بلند شد و دود و گرد و خاک خانه را برداشت
داد زدم اینبار
- اینجا موندن تو چه کمکی به مقاومت می کنه؟ فکر می کردی مقاومت خوشحال میشه جنازه تو از زیر آوار بیرون بیاید؟
خواست حرفی بزند. نگذاشتم. می دانستم که می خواهد راضی ام کند که بماند. داد زدم
- جون بقيه رو به خطر ننداز . چادرت رو سرت کن ... باید بریم ... همین حالا
اینبار حرفی نزد. با گریه راه افتاد . دلم می خواست بغلش کنم. دلم می خواست با هم بنشینیم و گریه کنیم. برای خانه ای که شاید تا ساعتی بعد دیگر نبود. خانه اي كه دوستش داشتم. برای روستایی که داشت خالی می شد. اما حالا وقت این حرف ها نبود. باید خودمان را به صور می رساندیم. شوهرم آنجا منتظر بود ...
ادامه دارد ...
راوی : زنی از روستاهای جنوب لبنان
#زنانههاییازجنگ
📿 برخی از توصیههای اخلاقی عرفانی آیتالله فاطمینیا 👌🌹
✍عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گرهگشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشوند ❌
✔️ خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید 🌷
✔️مشاجرهها و نزاعها، نور باطن را خاموش میکند! بسیاری از بیحالیها و عدم نشاطها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات میرود و دیگر چیزی نمیماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است ❌
✔️ نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریهی استدراجی است. حالِ گریه به او میدهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه میکنند اما کارهایی از اینها سر میزند که سنگ را به گریه میاندازد!
مسکین گمان میکند خیلی حال خوبی دارد! 😢
✔️ در جامعه ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست دادهاند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا میداند خیلی خطرناک است، توفیق سلب میشود، قلب تیره میشود، نشاط در عبادات موجود نیست 🖤
✔️ بگذارید جملهای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمیدانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. میگوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد میخورد؟ یا اگر از جملهای خوشش نیاید میپرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود 🤐
✔️ خشم 😡 ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خود میچرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیهالسلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند» ❌ آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید ❌
✔️ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ راحت کاری میکنیم که میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت 😢
✔️ تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ میگویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ میگوید نمیتوانم؛ دوستانم میروند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟ 😔
✔️ فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت میشود اما ناگهان تعجب میکند؛ پس نمازها و عمرهها چه شد؟ میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادر و پدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید ✅
✔️ اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم میسوزد. خانمها، آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا (س) قسم، اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یکبار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمیآید ❌
✔️ خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر (ع) فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند! فکر نکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است ✅
✔️ خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، میگوید تصادفی را دیدم، نمیخواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم اینها را رعایت کنید؛ ضربههایی به خانواده زده میشود که جبران نمیشود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچهها آرامش دهید 🌷
✔️ مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر❌ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند ✅
✔️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد. یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند.
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نمازی که دیر خوانده شود، شیرینی خود را نخواهد داشت
🔹آیت الله بهجت(ره): نماز مانند لیمو شیرین است. اگر لیمو شیرین را باز کنید و نخورید، به مرور تلخ میشود. اگر تکلیفتان را به موقع انجام ندهید، دیگر آن اثر را
ندارد
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نمازی که دیر خوانده شود، شیرینی خود را نخواهد داشت
🔹آیت الله بهجت(ره): نماز مانند لیمو شیرین است. اگر لیمو شیرین را باز کنید و نخورید، به مرور تلخ میشود. اگر تکلیفتان را به موقع انجام ندهید، دیگر آن اثر را
ندارد
(( یا قاضی ))
سلام
این پیام صرفا یک درد و دل خودمانی
و دوستانه است لطفاً از خدای مهربان جلوتر نروید و بگذارید خداوند خودش قضاوت کند ......
من یک بانوی ذاکر اهل بیت علیهمالسلام و به قول گفتنی مداح هستم
و شاید اولین نفری هستم که قصد کردم حرف دل جامعه ی مداحان بانو را بازگو کنم
اول آسیب ها را از زبان شما مردم بگویم
متاسفانه این سالهای اخیر کار غیر شرعی و غیر قانونی و بعضاً غیر اخلاقی برخی مداح نماها باعث شده
شخصیت کل مداحان بانو زیر سوال برود
و ما عادت کرده ایم جمع ببندیم
همه مداح ها فلانند
همه دکترا
همه آخوندا
همه معلما
بگذریم،،،
ـ. پوشش جذب و نامناسب شخص مداح و گروه همراه
ـ تک خوانی در بین نامحرم
ـ استفاده از ریتم های تند و شدید که جمعیت روی سن تالار را به فضا می برد
ـ. استفاده از آلات موسیقی در مجالس اهل بیت که ما در قدیم نداشتیم که هیچ، بلکه از آن فرار هم می کردیم
و این باعث تغییر ذائقه مومنین شده و هر بار یکی یکی به این آلات موسیقی اضافه شده
و الان دیگر به یک کنسرت کامل تبدیل شده اند
ـ. استفاده از فلش پر از آهنگ و پخش در مجالس عروسی و به همراه آن انجام حرکات موزون توسط مداح و گروه همراه
جلوی داماد و بعضاً مردهای درجه یک عروس و داماد
بالا و پایین بردن دستی که دف را گرفته و چرخیدن که خود صحنه ی زشت و زننده ای را از سوی دخترکان بزک کرده جلوی نامحرم ایجاد می کند
- نرخ ها و پول های نجومی و نامتعارف برخی مداح نماها
و و و و و
همه ی اینهایی که گفتم حرف دل همه ی شما مومنین است
اما با عینک انصاف نگاه کنیم این گروه ها و مداح ها ، مداحانی به تعداد انگشتان دست هستند
که حرف اصلی من این است
از طرفی آخرالزمان و شیطان را دست کم نگیریم
و از طرفی مقصر اصلی خود مردم هستند
خیلی ها به وقتش خودشان از مداح می خواهند دف بیاورد فلان کار را کند
خودمان پشت سرشان حرف می زنیم ولی باز بسیاری از مومنین را میشناسم برای مجالس خود حاضرندهمین دست مداحان را به خانه و به مجلس بیاورند ، و هزینه ی گزافی هم می دهند به بهانه ی اینکه
(((((حریف دخترم نمی شوم)))+++
پس خود ما سلبریتی سازی کرده ایم
و از سوی دیگر پشت سر مداح غیبت و مسخره و انتقاد های شدید داریم .
از ماست که بر ماست
پس اول حساب خودمان را با خودمان صاف کنیم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اما ادامه ی حرفم از زبان خییییییلی از مداحان زحمت کش که از زندگی خیلی هاشون خبر دارم
تو یک تالار عروسی خانومی که میشناسم شون شوهرش کارمند بانک هست و ماشاالله وضع مالی خوبی هم داره هر سال مکه و کربلا و سفر ووووو
با کنایه و کمی لحن مسخره گفت این مداح ها همه واسه پوله که میان می خونن اگه احتیاج نبود نمی خوندن
یا یکی گفت مداح ها فقط پول میگیرن ولی به لباس و تیپ شون نمی رسن
نه نه نه قضاوت نکن
قاضی خداست
تو عشق قلبی و دلی و دیرینه و . از بچگی نسبت به اهل بیت علیهمالسلام شأن را نادیده میگیری اما حضرت زهرا س نه
حال خوش لحظه های تمرین مداحی در منزلش را نمیبینی اما امام حسین ع میبیند
اشک ها ی یک مداح رو وقتی دنبال یک شعر خوب میگرده و ناگهان با یک بیت بند بند قلبش پاره می شه و در تنهایی اش می زنه زیر گریه رو نمیبینی اما آقا ابالفضل ع میبیند
تو عشق یک مداح که خدایا شکرت بین اینهمه حضرت زهرا س من روانتخاب کرده که برای خودش و بچه ها ش دم بزنم و درک نمیکنی اما امام علی ع میفهمد ش
تو سوختن هنگام روضه خواندن رو نچشیدی اما حضرت زینب س درکش می کند
تو لباسی که تو مجالس اهلبیت خیس خیس خیس میشود را نمیبیینی اما خدا میبیند
تو سردرد و کوفتگی و بدن درد و بعضاً قلب و فشارهای عصبی بعد مراسم را نمیبینی اما حضرت رقیه س درکش می کند
تو اذییت شدن های از زندگی و بچه و شوهر و کارهای خونه زدن و اضطراب اینکه مبادا دیر برسی و مجلس اهل بیت به تاخیر بیافته رودرک نمی کنی
استرس اینکه خدایا مجلسم خوب پیش بره
مبادا کار خوب از آب در نیاد رو نچشیدی
آره عزیزم حرف زدن راحته ولی اول پا تو کفش مردم بذار با کفششون راه برو بعد ببین بازم میتونی به همین راحتی حرف بزنی ؟؟؟؟؟؟
دست تک تک مداحان بانوی زحمت کشی که
بی پولی میکشند
بیمه و بازنشستگی ندارند
دچار هزار بیماری و سرطان . غیره می شوند
درد میکشند و سکوت و توکل می کنند
زنان سرپرست خانوار هستند و اجاره خانه و خرج پوشاک و غذای فرزندان را به زحمت در میآورند
صورت با سیلی سرخ میکنند را می بوسم
که البته همه ی اینها امتحانشان هست که اگر نبود سوز صدایشان کم میشد
دوستتان دارم زنان قوی سرزمین عشق به فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها
اجرتان پیش خدایتان محفوظ هست
قوی باشید
محکم بمانید و بخوانید و ادامه دهید
که به قول حاج قاسم عزیز
آنکه باید ببیند می بیند
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گرند مباد
❤️عزت دست خداست و بس❤️
((یا حق ))
#توئیت استاد شجاعی
#دیگه_دیره ❗️
ممکنه برای هر کدام از ما هم دیر شده باشه.
#It_Is_Too_Late
لینک توئیت:
x.com/m_shojae1/status/1914483879374713040?s=19
@ostad_shojae
☑️ صــــرفا برای عبرت...!!
#ولی_دیر_شده_بود
🔹بعد از واقعه عاشورا حدوداً ۳۵ هزار نفر در یاری اهل بیت کشته شدند ولی اصلا ارزش کار اون ۷۲ نفر رو نداشت...
🔸گروه اوّل توابیّن بودند؛
🔻همونهایی که روز عاشورا سکوت کردند، بعد از شهادت همگی قیام کردند تقریباً همه کشته شدند. ۵۰۰۰ نفر...
#ولی_دیر_شده_بود
🔹گروه دوّم مردم مدینه بودند؛
🔻بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود ۱۰ هزار نفر. یزید گفت: لشکری که به مدینه حمله کنه، سه روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برايش حلاله.
#ولی_دیر_شده_بود
🔹گروه سـوّم مختار بود که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود ۲۲ هزار نفر. گر چه قاتلان امام مظلوم (علیه السلام) را قصاص کرد...
#ولی_دیر_شده_بود
1️⃣ مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین (علیه السلام) همراهیش نکردن...
2️⃣ مردمی که هنگام ورود امام حسین (علیه السلام) به کوفه کمکش نکردند...
👈 همه بعدها به کمک امام رفتند...
#ولی_دیر_شده_بود
امام سجاد (علیه السلام) هم استقبال خاصّی از این حرکتها نمیکردند.
«#چون_دیر_شده_بود.»
🔻حدود ۳۵ هزار نفر کشته شدند امّا دیر شده بود.
👌خیلی فرق هست بین اون ۷۲ نفری که به موقع به یاری امامشون رفتند...!
⚠️ ما باید مراقب باشیم که از امام خودمون(امام زمان عج) عقب نیفتیم.
☝🏼الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ_
🔻هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
♦️من که زنم، شرمم میگیرد…
من که زنم، وقتی از خانه بیرون میزنم و این حجم از جلوهگری، بیحیایی و ولنگاری را در کوچه و خیابان میبینم،
گاهی واقعاً تحریک میشوم...!
نه از روی شهوت،
بلکه از روی درد،
از روی نگرانی برای آینده دختران و پسران سرزمینم...
👌من که زنم، چشمم سنگینی میکند از دیدن اینهمه نمایش بیحد و مرز اندام و زیبایی!
اما آن بانویی که خود را اینگونه به نمایش گذاشته،
واقعاً سنگینی نگاه نامحرمان را حس نمیکند؟
یا شاید به آن عادت کرده؟
شاید حتی لذت میبرد…؟!
❓به کجا داریم میرویم؟
جامعهای که در آن "حیا" رنگ ببازد،
دیر یا زود اخلاق، امنیت، آرامش و حتی عشق واقعی را از دست خواهد داد…
⚠️خواهرم!
تو میتوانی نجاتبخش باشی،
یا خواسته یا ناخواسته ابزار دست دشمن در تضعیف رکن خانواده…
بیحجابی یک انتخاب شخصی نیست،
وقتی چشم جامعه را زخمی میکنی، دیگر شخصی نیست
بِسْمِ اللهِ القاصِمِ الجَبّارین
📌درخواست خانواده مظلوم شهید نشر حداکثری
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ
مردم بصیر و شریف ایران اسلامی
سلامٌ علیکم
📌باخبر شدیم که فرقهی ضالّه و مُضِلّه موسوم به «دراویش نعمتاللهی سلطانعلیشاهی گنابادی»، در اقدامی فتنهانگیز، درصدد است از روز ۲۵ صفر امسال ــ تنها چند روز دیگر ــ به بهانه برگزاری مراسمات آیینی و با فریب افکار عمومی، خانقاه مرکزی موسوم به امیرسلیمانی را بازگشایی نماید.
📌ما، خانوادهی شهید امنیت محمدحسین حدادیان، با صراحت و صدای رسا اعلام میکنیم:
بازگشایی این کانون آشوب و مرکز فتنه، خط قرمز ما است و هرگز اجازه نخواهیم داد چنین اقدامی صورت گیرد، مگر آنکه ما نیز به سرنوشت فرزند مظلوم خویش دچار شویم.
سؤال ما از مسئولان ذیربط این است:
با کدام استدلال چراغ سبز این اقدام را به سرکردگان این فرقه نشان دادهاید؟ بر چه مبنایی چنین تصمیمی گرفته شده است؟ به خاطر آنکه این فرقه در کنار انقلاب و نظام اسلامی ایستاده است؟ یا بهسبب آنکه از شاخهی خارجنشین خود اعلام برائت کردهاند؟!
📌مگر مواضع اصلی این فرقه در جنگ تحمیلی ۱۲ روزهی رژیم صهیونیستی علیه ایران را از یاد بردهاید؟
آیا این جماعت بیخاصیت که همواره از مواهب نظام اسلامی بهرهمند بودهاند، حتی یکبار تجاوزات نظامی رژیم سفّاک را محکوم کردند؟
آیا در شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و بمباران مراکز حساس کشور، کوچکترین موضعی گرفتند؟
آیا علیه جریان خارجنشین خود ــ که روزانه نام این فرقه را بر دوش میکشد و طی سالهای اخیر اصلیترین آتشبیار معرکه و مشوّق اسرائیل خونخوار برای حمله نظامی به خاک ایران بوده است ــ حتی یک کلمه موضعگیری کردند؟
به خدا سوگند، تاریخ سیاه و نکبتبار این فرقه گواهی میدهد که دلِ سرانشان هرگز با انقلاب اسلامی و مردم مؤمن این سرزمین صاف نبوده و در هیچ بزنگاه تاریخی در کنار نظام و ملت قرار نگرفتهاند.
📌مسئولان محترم! پرسش ما از شما این است: قاتلان فرزندان ما کجا هستند؟
همانها که در فتنهی شب ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، با عملیاتهای انتحاری به سبک داعش، فرزندان ما را در خیابان گلستان هفتم تهران به شهادت رساندند، امروز در پناه نام همین فرقه به سر میبرند.
📌ما چیزی برای از دست دادن نداریم؛ پسری داشتیم که برای دفاع از نظم و امنیت این کشور، به دست همین داعشیهای وطنی، به فجیعترین و جانسوزترین شکل ممکن أرباً أرباً شد. قریب به هشت سال از آن فاجعه میگذرد، اما هنوز نه محاکمهای صورت گرفته و نه مجازاتی اجرا شده است.
📌شما پیشتر به این فرقه اجازه دادهاید که برنامههای هفتگی خود را در خانقاههای دیگر پایتخت و شهرستانها برگزار کنند؛ پس امروز چه نیازی به بازگشایی این مرکز فریب وجود دارد، جز بر افروختن آتشی تازه در دامن فتنه، آن هم در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند آرامش و اتحاد است؟
اگر این تصمیم از روی غرضورزی نباشد، بیتردید از سر بیبصیرتی و فقدان درایت است.
📌ما با صدای بلند اعلام میکنیم:
به همهی کسانی که در پی بازگشایی این لانهی جاسوسی و فساد هستند هشدار میدهیم؛ پیش از آنکه دیر شود، این تصمیم نادرست را متوقف کنید؛ وگرنه برای روز ۲۵ صفر، فراخوان عمومی خواهیم داد و حتی اگر احدی ما را همراهی نکند، ما ــ پدر و مادر شهید محمدحسین حدادیان ــ به تنهایی در برابر این مرکز گمراهی، تحصن خواهیم کرد.
خانواده شهید محمدحسین حدادیان
۲۵ مرداد ۱۴۰۴
https://eitaa.com/shahidhadadian74