eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.5هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
158 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
Faraj-Farahmand.mp3
3.6M
دعای فرج... 💐🌿💐🌿💐🌿💐 با امید تمام برای ظهور آقا امام زمان ع الله تعالی فرجه الشریف 🌿💐🌿💐🌿💐🌿 @khaharankhademozahra
*از ما انتقاد می شود که* *شماها دارید از «رهبری آیت الله خامنه ای» بت می سازید!!!* *پاسخ ما اینست که،* 👇👇 *فرض می کنیم که حق با شماست، و ما دروغگو،مبالغه گر و بت ساز هستیم!!!!!* *سؤال اینست* آیا *آیت الله فاطمی نیا دروغگو است:* ( هر کس با این سید دشمنی کند عاقبت بخیر نمی شود) *آیت الله شوشتری دروغگوست:*( من سرباز کوچک رهبری هستم ایشان از مرسلین است) *آیت الله مصباح فرمود:* ملائکه برای ایشان و ‌به احترامشان دست به سینه می گذارند۰ *آیت الله سبحانی از مراجع تقلید اخیرا فرمود:* اگر ایشان اجازه بدهند سپاهی از جن که مقلد بنده هستند را به محضرشان بفرستم و‌لی رهبرانقلاب نپذیرفتند۰ *آیت الله بهجت آن عارف بی بدیل:* (بنده ضمانت می کنم که شما توسط خواص اولیا مساعدت شوید). *آیت الله صدیقی شاگرد آیة الله بهجت فرمود :* خود آیت الله بهجت برای من نقل کرد که در ملاقاتی با *امام زمان علیه السلام داشتم، خواستم سفارش آقای خامنه ای را بکنم، حضرت فرمودند ((خامنه ای از ماست))* و آقای *بهجت* فرمود : *ما بهتر از ایشان را سراغ نداریم.* مگر *علامه حسن زاده آملی این عارف بی بدیل* دو زانو در مقابل رهبر انقلاب ننشست و‌ایشان را *«مولای من»* خطاب کرد۰ 👈 *آیا اینها برای کاسبی دنیا و هوای نفس اینکار را کرده و این مطالب را گفته اند؟!!* 👈 *آیت الله بهاالدینی در دیداری که با امام خامنه ای در منزل خود داشت، وقتی از او پرسیدند،👈آقای خامنه ای خدمت شما آمد،فرمودند👈بله خورشید (رهبر انقلاب) یک لحظه اینجا آمد و تابید و رفت۰* واینکه ایشان رهبر انقلاب را قسم می دهند که بگذارند تا دستشان را ببوسند و *حضرت آقا ممانعت می کنند،* ایشان می فرمایند، می ترسم فردای قیامت، *مادرم زهرا گله کند،* 👈 *که فرزندم (رهبری) پیش شما آمد،او را تکریم نکردی۰* 👈 *آیا حضرت آیة الله بهاالدینی این پیر عارف نورانی که جز خدا نمی دید و نمی گفت، در سن ۹۰ سالگی چرا باید دروغ بگوید۰👈چرا باید غلو کند.* 👈مگر انقلاب یا جمهوری اسلامی می توانست برای او چکاری انجام دهد که او‌ بخاطرش تملق رهبری را بکند. این مجسمه ی تقوا که در ورع و وارستگی بی نظیر بود و *یار غار امام ره بود* مگر جز آن گلیم کهنه و‌آن نان و‌ چای و پنیر،چیز دیگری از این دنیا می خواست که *مجیز رهبری را بگوید.* *پوتین مسیحی رئیس جمهور روسیه* که سران دنیا را به هیچ حساب نمی کند، مگر در مورد امام خامنه ای نگفت: *من چهرهٔ مسیح را که در انجیل خوانده ام در چهره ی رهبر عالی ایران می بینم.* *نخست وزیر ژاپن بعد از ملاقات با رهبری که نامه ترامپ را برگرداند،* وقتی از او پرسیدند،در ملاقات با رهبر عالی ایران چه دیدید،گفت: *اگر ما هم یک چنین رهبری داشتیم،آمریکا را از کشورمان بیرون می کردیم۰* *از خدا بترسید و کفران نعمت مکنید۰* *از امام زمان علیه السلام حیا کنید و نائب او را نادیده مگیرید و همه حرفی نزنید۰* 👈 *شکر نعمت وجود رهبری آنست که از خدا بخاطر چنین رهبری الهی تشکر کنیم و بخواهیم که ایشان را تا ظهور حضرت ولی عصر عج و حتی پس از ظهور برای ما حفط کند.👈مبادا مثل قوم بنی اسرائیل شویم که کفران نعمت کردند و بدون رهبر مانده و پایمال مستکبران زمان خود شدند، 👈ماهم خدای ناکرده، دچار خطای آنها بشویم که این بدترین خسارت است.* 👈 *آیا آنچه اینها گفتند چیزی جز حقیقت و از روی بصیرت و‌ چشم باطن بین است.* 👈 *آنها نور خدا و ولایت را در باطن رهبر انقلاب دیده اند و می بینند و به تکریم او، این ذریهٔ حضرت رسول ص، فاطمهٔ زهراء س و سید الشهداء ع پرداخته و تعظیم او می کنند.* 🌺 *امام خامنه ای، نائب برحق حضرت حجت سلام الله علیه در عصر غیبت کبری است، احترام و تبعیت از ایشان، احترام و تبعیت از حضرت ولیعصر عج و خدای تبارک و تعالی است.*🌺 یاعلی مدد🌹
🌺تذکر روزانه أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ آيا آنان كه مرتكب بديها مى‌شوند، مگر ايمنند از اينكه زمين به فرمان خدا آنها را فرو برد يا عذاب از جايى كه نمى‌دانند بر سرشان فرود آيد؟ نحل/۴۵ 🌹
⭕️ صراط المستقیم! 🔹 حضرتِ محمّد (ص): عمّار! هر وقت دیدی که علی (ع) تنها به راهی می‌رود و همه‌ی مردم به راهی دیگر می‌روند؛ تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی (ع) می‌رود. "کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۱۲"
تا خوب‌ها خوبتر نشوند، بدها خوب نمی‌شوند... 👌 ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم. حق نداریم با آنها برخورد تند کنیم. از کجا معلوم که ما در انحراف این ها نقش نداشته باشیم؟ •شهــیدمحمد‌ابراهیــم‌همــت•
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپی دیدنی از کربلای معلی- صبح بین الحرمین🌈☀️ 💕تقدیم به عاشقان حسینی 🌹
✍️ 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشک‌هایش می‌کند که مستقیم نگاهش کردم و بی‌پرده پرسیدم :«چی شده؟» از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچه‌ها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوش‌خیالی می‌تواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش شده!» 💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو .» از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زن‌عمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم. 💠 دیگر نمی‌شنیدم رزمنده از حال عباس چه می‌گوید و زن‌عمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه می‌دویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدم‌هایم رمقی مانده بود نه به قلبم. دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس می‌کردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم. 💠 تخت‌های حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. به‌قدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر به رگ‌هایش نمانده است. چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده می‌شد و بالای سرش از افتادم. 💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمی‌زد. رگ‌هایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، عباس من شده است. زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این به چشمم نمی‌آمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود. 💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به‌قدری روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه می‌دیدم نگاهم نمی‌شد. 💠 دلم می‌خواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع می‌کردم و زیر لب التماسش می‌کردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشم‌های به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. 💠 با هر دو دستم به صورتش دست می‌کشیدم و نمی‌خواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس می‌زدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!» دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس می‌دونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، کردن، الان نمیدونم زنده‌اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم می‌خواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت می‌کشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق می‌کنم!» 💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره برای کشتن دل من کافی بود. اجازه نمی‌داد نغمه ناله‌هایم را بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار می‌دادم و بی‌صدا ضجه می‌زدم. 💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث می‌شد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در جا شده‌ام که ناله مردی سرم را بلند کرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی دست روی سینه گرفته و قدم‌هایش را دنبال خودش می‌کشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر ناله‌ای برایش نمانده بود که با نفس‌هایی بریده نجوا می‌کرد. 💠 نمی‌شنیدم چه می‌گوید اما می‌دیدم با هر کلمه رنگ از صورتش می‌پَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیکر پاره‌ پاره عباس، عمو که از درد به خودش می‌پیچید و درمانگاهی که جز پرستارانش وسیله‌ای برای مداوا نداشت. 💠 بیش از دو ماه درد و مراقبت از در برابر و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود. هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی می‌خواستند احیایش کنند، پَرپَر می‌زدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت کشیدن جان داد... ✍️نویسنده:
یا زهرا س: 📖 یعسوب الدین یکی از القاب زیبای امیرالمؤمنین علیه السلام است. آیا می‌ دانید یعسوب به چه معناست؟ عرب به فرمانده‌ی زنبورهای عسل "یعسوب" می‌ گوید. هنگامی که زنبورهای کارگر گل‌ ها را برای درست کردن عسل می‌ مکند و به کندو باز می‌ گردند، ابتدا مورد بازرسی قرار می‌ گیرند. بدین صورت که فرمانده زنبورها "یعسوب" در جلوی در کندو می‌ ایستد. آنگاه زنبورها را بو می‌ کند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع می‌ شود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه ی او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد. آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز قیامت بر در بهشت می‌ ایستد، و هر کسی را که بوی ولایت آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به بهشت محروم می‌ نماید. ابن مسعود میگوید: رسول خدا صل الله علیه و آله در مسجد به شانه ی علی علیه السلام زد سپس فرمودند: این مرد و شیعه او، رستگارانند. بحارالانوار 7/178/15
🕋 *امسال بدون حج گذشت!!!* ‼️ *یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطالبی منتشر میشد که با پولی که از طرف ایرانی-ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصد تا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و....*❗ 🔹 *و کلا برای رفع هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه های مردم برای حج می‌انداختند؟* ◽ *امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید..* ◽ *تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟؟؟* *دیدید همه این حرف‌ها برای دلسوزی فقرا نبود؟* هدف فقط *کم رنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی* بود هدف فقط *دين گريز كردن مسلمانان* است. 🔹بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم و از عقل خود استفاده كنيم تا هر خرافاتي را به اسم دین به خورد مردم ندهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض و اشک خبرنگار و بیمار وقتی تنهایی، برای سالمندان غم انگیزتر از ابتلا به کروناست!