eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.4هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
150 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ عاشقــــ❤️ـــانه‌های امام سجاد علیه‌السلام ✨ ✨ ✨ هر سحر مهمان دعای ابوحمزه... #🌙ماه عاشقی های بی ملاحظه است #🌙ماه مناجات # 🌙ماه بندگی 🔰جلسه زیارت عاشورای خواهران خادم الزهرا(س) استان همدان 🆔 @khaharankhademozahra
4_5976589958960383336.mp3
7.56M
🌙 ویژه 🍃با هق هقم بسمت تو یا رب دعا کنم 🍃تا درد توبه‌های شکسته دوا کنم 🎤
🌙سخن نگاشت | گره گشای مشکلات 🔻 شما ذکر خدا بگویید، خدای متعال هم بر شما صلوات میفرسند 🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇 @Khamenei_ir
از این پس ثبت‌نام در دوره‌ی آموزشی معارف انقلاب اسلامی(سیر مطالعاتی آشنایی با منظومه فکری رهبر انقلاب) صرفاً از طریق سایت مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری انجام خواهد گرفت. لینک ثبت‌نام🔻 http://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab پ.ن: بزرگوارانی که قبلا فرم ثبت‌نام را تکمیل کرده‌اند، نیاز به ثبت‌نام مجدد در سایت را ندارند. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
💠دعاى‌روز بیست‌وششم ماه‌مبارک‌رمضان💠 🔹️بسم الله الرحمن الرحیم اللهُمَّ اجعَل سَعیِی فِیهِ مَشکُورا وَ ذَنبی فِیهِ مَغفورا وَ عَمَلی فِیهِ مَقبولا وَ عَیبِی فِیهِ مَستُورا یا اسمُعُ السَّامِعِینَ 🔹️خدایا! کوششم را در این روز مورد سپاس، و گناهم را آمرزیده، و عملم را پذیرفته و عیبم را پوشیده قرار ده، ای شنواترین شنوایان
@dars_akhlaq (26).mp3
5.29M
📢 💐🎙 دعا و شرح آیت الله تهرانی (ره) 💢 دعا و شرح بمناست ماه مبارک رمضان ( روز بیست و ششم ) ✅ کم حجم بسیار مفید و فوق العاده، اصلا حرف نداره👌👌 💢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @khaharankhademozahra
✍️ 💠 اشکم تمام نمی‌شد و با نفس‌هایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :«سعد شش ماه تو خونه زندانیم کرده بود! امشب گفت می‌خواد بره ، هرچی التماسش کردم بذاره برگردم ، قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده و خودش رفت ترکیه!» حرفم به آخر نرسیده، انگار دوباره سعد در قلبش نشست که بی‌اختیار فریاد کشید :«شما رو داد دست این مرتیکه؟» و سد شکسته بود که پاسخ اشک‌هایم را با داد و بیداد می‌داد :«این با چندتا قاچاقچی اسلحه از مرز وارد شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و رو کرده انبار باروت!» 💠 نجاست نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود و خجالت می‌کشیدم به این مرد بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، می‌بارید و مصطفی ندیده از اشک‌هایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیده‌ام که گلویش را با تیغ بریدند و صدایش زخمی شد :«اون مجبورتون کرد امشب بیاید ؟» با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم، دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم و تنها با نگاهم التماسش می‌کردم که تمنای دلم را شنید و امانم داد :«دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!» 💠 کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛ شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود و حالا باورم نمی‌شد او هم اهل داریا باشد تا لحظه‌ای که در منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم. دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل می‌شد. هنوز طراوت آب به تن گلدان‌ها مانده و عطر شب‌بوها در هوا می‌رقصید که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند :«مامان مهمون داریم!» 💠 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپ‌های مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا می‌آمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و می‌خواست صحنه‌سازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟» زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بی‌صدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس می‌کرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم هستن، امشب به حرم (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانواده‌شون!» 💠 جرأت نمی‌کردم سرم را بلند کنم، می‌ترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمی‌توانستم سر پا بایستم که دستی چانه‌ام را گرفت و صورتم را بالا آورد. مصطفی کمی عقب‌تر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بی‌منت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟» 💠 در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی می‌شد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از اومده!» نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بی‌غیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریه‌اس، ولی فعلاً پیش ما می‌مونن!» 💠 به‌قدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانه‌هایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت. او بی‌دریغ نوازشم می‌کرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه می‌لرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال می‌کردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این مست محبت این زن شده بودم. 💠 به پشت شانه‌هایم دست می‌کشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر در دلم شکست و زبانم پیش‌دستی کرد :«زینب!» از اعجاز امشب پس از سال‌ها نذر مادرم باورم شده و نیتی با (سلام‌الله‌علیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به وفا می‌کردم که در برابر چشمان مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم... ✍️نویسنده:
#❤️نوشت رجب گذشت... شعبان رفت... رمضان هم نفس ها آخر است... یا رب اگر عاشقانه های میان رجب کارساز نبود... اگر توسل های شعبانم چاره نبود اگر شب قدر هم روسیاهیم زمینم زد... تو‌ را قسم به تمام عظمتت ببخش... ببخش این شرمنده مطرود را... یا ملجأ کل مطرود... ببخش در این روزهای باقی‌مانده.... 🍃
﷽ عاشقــــ❤️ـــانه‌های امام سجاد علیه‌السلام ✨ ✨ ✨ هر سحر مهمان دعای ابوحمزه... #🌙ماه عاشقی های بی ملاحظه است #🌙ماه مناجات # 🌙ماه بندگی 🔰جلسه زیارت عاشورای خواهران خادم الزهرا(س) استان همدان 🆔 @khaharankhademozahra
🌙سخن نگاشت | باران رحمت و لطف الهی 🔻 ماه رمضان، فصل معنویّت، بهار صفا تمام شد؛ روزهای آخر ماه رمضان را میگذرانیم 🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇 @Khamenei_ir
💠دعاى روز بیستم و هفتم ماه مبارک رمضان💠 🔹️بسم الله الرحمن الرحیم اللهُمَّ ارزُقنی فِیهِ فَضلَ لَیلَه القَدرِ وَ صَیِر اُمُوری فِیهِ مِنَ العُسرِ اِلی الیُسرِ وَاقبَل مَعَاذِیری وَ حُطَّ عَنّیَ الذَنبَ وَ الوِزرَیا رَوُفا بِعبَادِهِ الصَّالحِینَ 🔹️خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزی ام ساز ، و کارهایم از سختی به آسانی برگردان، و پوزشهایم را پذیر،و گناه و بار گران را از گُرده ام بریز ، ای مهربان به بندگان شایسته
✍سردار قاسم سلیمانی : آیا کسی تصور میکند ملت فلسطین می‌تواند بدون جهاد، بدون ایثار، بدون فداکاری بر جغرافیای ارض خود مسلط شود و دشمن را بیرون کند، امکانش هست بتوان با دیپلماسی فلسطین را به فلسطین برگردوند؟ راهی جز مبارزه وجود ندارد، راهی جز فداکاری و ایثار وجود ندارد، اینجا باید ایستاد، اینجا جاییه که جا دارد فداکاری کرد.
🌹رهبرمعظم انقلاب: من بروجردی را از یاد نمیبرم و هیچ وقت فراموش نمیکنم. غالبا هر وقت كه بحث شهدا پيش می‌آید، شهيد بروجردی جلو چشم من است. 🌹 سالروز شهادت شهید محمد بروجردی 🕊شادی روحش صلوات
@dars_akhlaq (27).mp3
4.75M
📢 💐🎙 دعا و شرح آیت الله تهرانی (ره) 💢 دعا و شرح بمناست ماه مبارک رمضان ( روز بیست و هفتم ) ✅ کم حجم بسیار مفید و فوق العاده، اصلا حرف نداره👌👌 💢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @khaharankhademozahra