eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.4هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
150 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹قسمت پنجاه و نهم بدون اینکه به اسم روی روپوش توجه کنم تی را برداشتم و به سرعت جاهایی که خون ریخته بود را نظافت کردم و بعد با همان جارویی که دستم بود با روپوش سفید از جلوی چشم او دور شدم، تا در حاشیه ی امن داخل بیمارستان باقی بمانم. آموزشی که در دوره ی امداد دیده بودم، تنها شامل کمک های اولیه و تزریقات و پانسمان بود که کفایت این حجم از فاجعه را نمی داد. به بهانه ی جارو زدن، کنار پرستارانی که زخم‌های مجروحین را برای انتقال به اتاق عمل، شست و شو می‌دادند می ایستادم و با التماس به آنها می‌گفتم: تورو خدا، من میتونم این کار را انجام بدم. شما کارهای مهم تری دارید. در عین حال حاضر نبودم جاروی دسته دارم را از خودم جدا کنم. چون همین جارو مجوز ورود و ماندنم در بیمارستان بود. با جارویی که در دست داشتم همراه یک مجروح تا اتاق عمل رفتم که یکباره پرستار اتاق عمل جیغ کشید و گفت: این جارو رو چرا آوردی اتاق عمل؟ برو بیرون. روپوش آقای دکتر تن تو چیکار می کنه؟ تازه فهمیدم چه کار کرده ام؛ با روپوش یک پزشک، تمام اورژانس را تی کشیده بودم. تا صبح بیست و یکم هنوز فرصت مناسبی برای دیدن بچه های پرورشگاه پیش نیامده بود. می ترسیدم از جلو چشمم کادر پرستاری دور شوم و قیافه ی مرا فراموش کنند و نتوانم دوباره وارد بخش شوم. جنگ فرصت مغتنمی برای کارکنان بیمارستان فراهم کرده بو؛د هم می توانستند چشم شان را بر همه ی آنچه می‌گذشت ببندند و انگشت شان را تا نیمه در گوش هایشان فرو کنند تا ناله ها را نشوند و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند و توجیهی برای وجدان خود بتراشند اما بعضی از آنها همچون فرشته با همان بلوز و دامن و کلاه بر بالین زخمی‌ها مانده و مرهم زخم های آنان شده بودند! فاطمه نجاتی آمد و چند ضربه به شیشه ی بخش زد و گفت: نمی خوای بچه ها رو ببینی، نسیبه خیلی سراغت رو می گیره. در یک فرصت کوتاه از بخش بیرون آمدم و خودم را به جمع بچه ها رساندم. آنجا تنها جایی بود که بچه ها حال و هوای دیگری داشتند و توی عالم خودشان بودند. همه ی مردم با شنیدن آژیر قرمز حمله هوایی توی سنگر ها و پستوها می رفتند ولی این بچه ها برعکس می ریختند توی حیاط و با تیر کمان های دستی شان آسمان را نشانه می رفتند و هورا می کشیدند. مرگ و زندگی برایشان یک رنگ داشت. چند نفرشان کمی گرفته و دمغ بودند. فکر کردم لابد نگران خانواده شان هستند، با این حال علت دمغ بودنشان را پرسیدم. یکی از آنها گفت: از شانس بدمون امسال که روپوش و کفش و کتاب و دفترمون رو به راه بود و می‌خواستیم مثل بچه‌های پدر و مادردار بریم مدرسه و کفشای نو و لباسای اتوکشیده مون رو تن کنیم و تو گوش بچه پولدارا بزنیم و براشون قیافه بگیریم، از آسمون و زمین سنگ و آتیش می باره. با این شرایط تمام مدت روپوش ها تنشان بود و کفش ها پایشان و کیف روی دوششان و توی حیاط بدو بدو می کردند... پایان قسمت پنجاه و نهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 🔶امام جواد(ع): 🔮اگر ڪسے در نمازش سوره را بخواند ،آن نماز مورد قبول خداوند بوده و با چند برابر، به بالا برده مے شود. ڪسے آن را بخواند و سپس دعا ڪند،دعاےش به لوح مخصوص برده شده و مے شود . 📚بحارالانوار،ج85،ص66.
"شھید‌فھمیده" سیزده‌سالہ‌بود؛ اما ... •
🌿 مـا برایِ امام ‹حسین؏› گریه مے‌کنیم تـا یاد بگیریم امام زمانمان را تنھا نگذاریم! :)💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما غرق در عادات روزمرگی‌ها داریم عمرمان را می‌سوزانیم عمری که باید صرف تو می‌شد الهی واجعل هوای عندک میشه همه‌ی خواهشم خودت باشی؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ {عݪیہ‌اݪسݪام} ] ‌سݪام ميدهمُ و دݪخوشَم ڪہ فرموديد ؛ هر آنڪہ در دل خود یاد ماست ‌، زائـر ماستـ...! شب جمعه ، شب زیارتی ارباب السلام من الله علیک یا اباعبدالله الحسین
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🌺قال رسول الله صلی الله علیه و آله : خَيرُ العِبادَةِ الاستِغفارُ . 🍀پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بهترين عبادت، استغفار كردن است. 📚الكافي : 2/517/2 .
💚 بوی‌نرگس می‌دهدهرصبح انگارے ڪه‌یار هر سحرازڪوچه‌ے دلتنگی‌ام رد می‌شود هرڪه می‌خواند "فرج" را تا سرآید‌انتظار شامل الطاف بی‌پایان ایزد می‌شود. 🌸اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
✅نشانی خانه امام زمان (عج) ✍از علامه حسن زاده پرسیدند: آدرس امام زمان ارواحنافداه کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟ ✅ایشان فرمودند: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است... که می‌فرماید: 🕋 "فی ‌مَقْعَدِ صِدْقٍ عَنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر" هر جا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، حضرت آنجا تشریف دارند..."
" ﷽ ≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡ 📚دانستنیهــ✅ــاے مهــ📿ــدوے📚 🔴‍ اگه تمام عالم رو پر میکرد، داشتن اینقدر سخت نبود ... اما مشکل دقیقا اینه که آخرالزمان قرار نیست همه عالم رو کفر پر کنه ... طبق روایت در آخرالزمان مسجد هست اما پر است از افراد خدا نترس که مشغول غیبتند، پیش نماز هست اما عقل خود را از دست داده ، آدم ظاهر الصلاح هست، اما مال یتیم میخوره، قاضی مسلمان هست اما خلاف حکم خدا حکم میکنه، منبری هست ، امر به تقوا هم میکنه اما خودش عمل نمیکنه، همت همه شکم شده و شهوت ... برگرفته از👇 📚کافی، ج٨ ص٣٧ ✨دنیای آخرالزمان دنیای پیچیده ایه... اگر این چیزها رو دیدید ، تعجب نکنید! محکم سر ایمانتون بایستید و بدانید که به شما است! و اِنَّ رَحْمتَ الله قَریب مِنَ المُحْسِنین!
زیارت امام زمان عج در روز جمعه بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّهِ فِي أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّهِ فِي خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ، عَجَّلَ اللّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ، أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ، أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ، وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ وَ أَسْأَلُ اللّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ، وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ، يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ، هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ، وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ، وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ، وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ، وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ، فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ. سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش، سلام بر تو ای دیده خدا در میان مخلوقاتش، سلام بر تو ای نور خدا که رهجویان به آن نور ره می‌یابند، و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده می‌شود، سلام بر تو ای پاک نهاد و ای هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو ای همراه خیرخواه، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای چشمه حیات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه و پاکت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده‌ای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرماید، سلام بر تو ای مولای من، من دل بسته تو و آگاه به شأن دنیا و آخرت توأم، و به دوستی تو و خاندانت به سوی خدا تقرّب می‌جویم، و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار می‌کشم و از خدا درخواست می‌کنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد، و مرا از منتظران و پیروان و یاوران تو در برابر دشمنانت، و از شهدای در آستانت در شمار شیفتگانت قرار دهد، ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و برخاندانت، امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهورت و گشایش کار اهل ایمان به دستت در آن روز و کشتن کافران به سلاحت امید می‌رود، و من ای آقای من در این روز میهمان و پناهنده به توأم، و تو ای مولای من بزرگواری از فرزندان بزرگواران، و از سوی خدا به پذیرایی و پناه دهی مأموری، پس مرا پذیرا باش و پناه ده، درودهای خدا بر تو و خاندان پاکیزه ات. سیّد بن طاووس فرموده: من پس از این زیارت به این شعر تمثل می‌جویم و به آن حضرت اشاره نموده، می‌گویم : نَزِيلُكَ حَيْثُمَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي وَ ضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ «در هر کجا و بر سر هر خوان من میهمان توام ای صاحب الزّمان»
‏اگر ‎ نتیجه قانونی ‎ را نپذیرد، به یاغیان۸۸ باید گفت: مثل ترامپ ‎ شکن هستید اگر ترامپ بگوید بخاطر آبروی آمریکا به نتیجه قانونی ‎ تمکین میکنم، باید به یاغیان۸۸ گفت: حتی به اندازه ترامپ هم شعور نداشتید یاغیان و قانون شکنان۸۸ روسیاهان تاریخ ایران خواهند بود مرگ بر فتنه گر ۸۸
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹قسمت شصتم بودنشان در شهر و در آن موقعیت جز نگرانی و دلواپسی چیز دیگری به همراه نداشت. با سید صحبت کردم که چون فصل مدرسه است و بچه‌ها باید به مدرسه بروند، آنها را از شهر خارج کنید. ماندن بچه ها در شهر بسیار خطرناک بود. تنها کسی که کنار بچه ها مانده بود عمو سید شان بود. هنوز به برکت هلال احمر و حضور سید چیزی برای خوردن بچه ها گیر می آمد. مردم عادی در هیولای جنگ دست و پا می زدند. همه درگیر دفاع بودند، اما سید هنوز یاد بچه‌ها بود، به همراه سید برای طرح موضوع بچه های پرورشگاه سراغ برادر سلحشور فرمانداری رفتیم. توی مسیر با هر گامی که بر می داشتم می دیدم چنگ چگونه یکباره به زندگی مردم هجوم آورده و همه را غافلگیر کرده است. هر روز که می‌گذشت یک مشکل به مشکلات مردم اضافه می‌شد. بی برقی، بی‌آبی، گرسنگی، ترس، مریضی، تنهایی و وحشت. مغازه‌ها همه ی موجود یشان را یا مجانی می‌دادند یا به کمترین بها می‌فروختند. صف نان و بنزین امان مردم را بریده بود. وقتی رسیدیم فرمانداری آقای مهندس باتمانقلیچ که سخت مشغول ساماندهی و کنترل شهر بود، گفت: در همین صحرای محشر، عده‌ای از خدا بی خبر شبونه خونه ها و مغازه های مردم رو غارت می‌کنن. فرماندار تلاش می‌کرد تا پایان جنگ جان و مال مردم در امان بماند. شبانه روز کار می کرد. او منتظر بود که جنگ زودتر تمام شود. می خواست شیشه های شکسته و دیوارهای فرو ریخته خانه‌های مردم را از نو بسازد. برادر سلحشور که نگرانی و دلایل ما را شنید گفت: می‌دونید که رئیس آموزش و پرورش آبادان آقای صالحی و تعدادی از همکارانش شهید شدن. بعضی مدارس هم که خراب شدن. حتی اگر توی همین ماه جنگ تموم بشه، مدارس با تاخیر باز می شن. بهتره اول با شهرهای امن هماهنگی بشه تا پرورشگاه یا سازمانی مسئولیت این بچه ها رو قبول کند، بعد اونا رو اعزام کنیم. بالاخره بعد از چندین تماس، موافقت پرورشگاه شیراز مشروط به اینکه مربیانشان هم با آنها همراه باشند، گرفته شد. چون قرار شده بود ماشین هایی که از شهر خارج می شوند، تحت کنترل و نظارت باشند، نامه‌هایی به عنوان حکم ماموریت به من و سید و دیگر همراهان داده شد. نامه ماموریت را توی جیبم گذاشتم. بچه ها خوشحال با همان روپوش و کفش و کیف و یک پلاستیک که پیژامه و پیراهنشان در آن بود و حکم ساک سفرشان را داشت، سوار اتوبوس شدند. از خواهران شمسی بهرامی، پروانه آقا نظری، فاطمه نجاتی، اشرف شکوهیان، سید زینت صالحی و از برادران احمد رفیعی و علی صالح پور به عنوان مربی دائمی آن ها در شیراز، با ما همراه شدند... پایان قسمت شصت
‏این ‎ را مهم بشمارید؛ «علیک منّی سلام‌الله ابداً ما بقیت و بقی اللیل و النهار»؛ تا من زنده هستم و تا این آسمان و زمین می‌گردد، از جانب من بر شما سلام. این یک سلام، تا ‎ شما را پر از اندوخته می‌کند. سلام بر ‎، یعنی چه؟ یک زیارت، یعنی بهشت! ‏اگر این سلام با توجه گفته شود، خدا کمک می‌کند که من کاری نکنم تا این سلام خراب شود. این سلام بی نهایت ارزشمند است. "آیت الله محمدعلی جاودان"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•﷽• عجایب و غرایبی در حدیث کساء هست؛ که فقط خدا میداند...! (ره)🌱
🌹طرح ویژه امانت کتاب 🌹 با توجه به ایام کورنا طرح ویژه خانه کتاب های خوب استاد همدان را دریافت کنید ... خانه کتاب های خوب استان همدان با توجه به ایام کورنا محدود بودن رفت امد برا دریافت کتاب تصیم گرفته تا بسته های کتاب شامل داستان ، رمان ، کتاب شعر و... در سنین مختلف رو درب منازل درسته های ضدعفونی شده به صورت امانت ب مدت یک هفته در اختیار شما عزیزان قرار دهد کتاب ها خدمت شما معرفی خواهد شد در صورت تمایل به دریافت این بسته و اطلاع بیشتر به ایدی زیر مراجعه نمایید @ketab_18
📚 کتاب "تاریخ مستطاب آمریکا" در سه سرفصل با موضوعات ۱- تأسیس آمریکا و فضای داخلی آن ۲- سیاست‌های آمریکا در عرصه بین‌المللی ۳- سیاست‌های آمریکا در قبال ایران 🔺 تاریخ مستطاب با زبانی به قلم دکتر صادق کوشکی به همراه کاریکاتورهایی از مازیار بیژنی به روایت تاریخ آمریکا میپردازد. 🔹 علاوه بر این جهت روایت بخش مربوط به موضوعات تاریخ تأسیس آمریکا، فضای داخلی آمریکا و سیاست‌های بین‌المللی آمریکا از منابع غیر ایرانی استفاده شده و همچنین در مورد موضوع سیاست‌های آمریکا در قبال ایران، بیشتر از منابع منتشر شده توسط وابستگان رژیم پهلوی بهره برده است. 👈 در بخشی از مقدمه جدی این کتاب میخوانیم: "تاریخ ایالات متحده آمریکا خیلی جدی است! آن‌قدر جدی که حتی بخش‌ها و قسمت‌های شوخی آن هم جدی است! (تعجب نکنید! آن‌هایی که تاریخ را می‌شناسند، می‌دانند قسمت‌هایی از تاریخِ هر جایی شوخی است! یعنی همه جای یک تاریخ نمی‌تواند جدی باشد! مثلا ساختن مناره با کله‌ی مردم کرمان توسط آقامحمدخان قاجار به نظر شما شوخی نیست؟) و طبیعی است شوخی کردن با این تاریخ بسیار جدی، کار ساده‌ای نیست، چون آمریکایی‌ها بر خلاف ظاهرشان بیش از حد مجاز جدی اند!