دنیا را رها کن ،
تنها چیزی که برایت میماند نماز و خواندن قرانی است ،
که از کنارش به سادگی گذر میکنی .
اقای پزشکیان ،
میگم شما که انقدر از بی حجابا دفاع میکنی ،
یه تذکر هم بهشون بدی خونه خدا رو اتیش نزنن بد نیست .
یکی از اساتیدمون میگفت :
اصلِ دین "خود سازی" است .
وگرنه مداحی و هیئت و نماز و روزه
و استوری مذهبی و شهدایی بودن
اگه بدونِ خود سازی باشه
[ به هیچ دردی نمیخوره ! ] .
گفتم كه مريضم و دوا مي خواهم
پس گرد و غبار حرمت را بفرست
[ یا عَلِی بنَ موسۍ الرِضا ]
یک ملت انقلـٰـابی معمولاً حـرف آخر
خود را همـان اول مـیزند✌️🏿..
+ شــهید بهشتی .
شهدا انسان های زیرکی هستند ؛
که فهمیدند نباید جان را مفت از دست داد .
- حضرت آقا .
دنیا موندنی نیست ،
کاش به جای نشستن پای گوشی
و فکرکردن به این که چجوری ممبر ببریم بالا ،
به دلِ مولا فکرکنیم .
آقایِ دلتنگی به وقت ساعتِ هشت ،
ماها که دلمون پر میکشه سمت صحن و سرایِ بهشتیت
و بغض راه گلومونو میگیره و اشک چشمامونو تار میکنه
هیچ پناهی جز مداحیات و یادگاری های به جا مونده ازحرمت نداریم ؛
آرامشون اینه بشینیم کنجِ اتاق و به خیالِ اینکه همون کنج حرمه مداحی بزاریم وگریه کنیم . .
تسبیح و مهر تربتت و برداریم و بشینیم باهاش نماز بخونیم و ذکر بگیم
بالاخره بغض تو گلومون بشکنه دقیقا زمانی که عکس گنبد طلات قاب مردمکای چشای رنگیمون میشه ،
اقایِ صدای قشنگ نقاره خونا ،
اقایِ فرشای پرنقشِ اطراف حیاط حرم ،
اقایِ حرفای یواشکی سر نماز ،
اقایِ ذوقای پنهونی تو قطار به مقصد مشهد ،
آقایِ چادرای گل گلی روانه شده تو صحن ،
اقایِ مهر های ترک خورده ای که شده اسباب بازی بچه ها ،
اقایِ مهربونی که پناه ایرانی ،
ما عادت نداریم به دوری دردت به جونم ،
ما رو هم بگیر تو اغوشت : ) ) ) .
- حرف های منِ مجنون حرم .
بچهها خبری در راه است و
آقا رو به ملائک غیبی دارن
نصرت میکنن ! و هر چی به
خیمه نزدیک میشیم ، امتحانا
داره سختتر میشه . حواستون
باشهها ، ما از پشت دیوارههای
بصره ، به پشت دیوارههای
بیتالمقدس رسیدیم ؛ کار تمام
است ، خواهید دید کار تمام است
و امروز دارن تمرین میگیرن از ما
ولایتپذیری اماممهدی'ع رو توی
آسِد علیآقا ؛ همونجوری که
تمرین گرفتن از شهدا ولایتپذیریِ
اماممهدی'ع رو توی آقا روحالله !
[ مراقب باشید باخت ندید ]
- حاجحسینیکتا ؛
خاك .
دنبال اسم رسمی؟ حاجی مگه خبر نداری فاطمه گمنام میخره؟ به خودت بیا مومن .
و تمام اجر ها در گمنامیست!
از غریبترین ایام زندگیما
همین روز [ مباهله ] است .
نه رسانههای ما از مباهله
تعریف میکنند ، نه خود ما !
وقتی مأمون به وجود مبارک
امامرضا'ع میگوید : به چه
دلیل علیابنابیطالب
افضل است ؟ دیگر نفرمود
به دلیل غدیر ؛ بلکه فرمود
به دلیل آیه مبارکهٔ انفسنا
[ مباهله ] ، خدا وقتی وجود
مبارك امیرالمؤمنین را جانِ
پیغمبر میداند ، از این بالاتر
فضیلت فرض میشود ؟
من کنت مولاه فهذا علی
مولاه کجا ؛ که گفته خود
پیغمبر است ، آنکه در آیهٔ
مباهله ذاتالقدس اله بفرماید :
علی جان پیغمبر است ، کجا . .
- آیتاللهجوادیِآملی ؛
هروقت تونستی یك نفر،
کفِش یك نفرو بیاری تو
مسیر انقلاب و راه درست ،
اونجا میتونی بگی من انقلابیم . .
حداقل تلاشتو کنی،
نتیجه مهم نیست خدمته که مهمه ؛
نه اینکه بترسی پاتو عقب بکشی
بگی نه فلان . با ادب و احترام
سر عقایدتون بایستید و مبلغ ِعقیدهی
راسخ و حقتون، باشید .
چه من و شما بریم جلو
چه تن بدیم به علی برکت الله ِیك بنده خدا ؛
پیروزی از آن ِاین جبههست !
[ کجای این انقلاب ایستادی ؟ ]
نفس نفس میزد ،
قلبش مریض بود ،
ازبس توهیئت به خودش فشار آورده بود حالش بد شده بود ،
تیکه تیکه با گریه میگفت :
ارباب ! ببین منو ، دارم تموم میکنم ،
حواست هست کربلاتو ندیدم و دارم میمیرم ؟
رو یه تیکه کاغذی که مچاله شدهٔ
اشک چشماش بود ؛
با خوشنویس کمرنگ و
دستخطی که هقهق گریههاش ،
لرزونش کرد بود ، نوشته
بود : آقای ِامامحسین !
به عشق سرت که رفت بالای نیزهها ،
به عشق سهسالهٔ شیرین زبونت ،
به عشق علیاصغرت که تشنه جون داد ،
به عشق دستای بریدهٔ عموی بچهها ،
به عشق بغض گلوگیر رباب ،
به عشق قامت خمیدهی خواهرت ،
به عشق تن رعنای علیاکبرِ لیلا ،
به عشق تن از پا افتادهٔ سجادت ،
به عشق نالههای مادر سر پیکرت ،
به عشق کمر خم شدهٔ پدرت ،
به عشق وجببهوجب خاک کربلات ،
به عشق اشکهای ریخته شدهٔ تو روضههات ،
به عشق رسیدن محرمت ،
به عشق یه ماه نوکری خالصانه ،
زدم قید هرچیُ هرکی که منو از شما دور میکنه ؛
شماهم اربعین امسال ، تموم دلتنگیهامو
ختمِ به طریق نجف تا کربلاء کن : )