بابایی که شبنهم غش بودی تو روضه ،
خوشحالم که الان بابالقبلهش دفنی .
به یاد ماهم هستی دیگه مشتی ؟
به یاد همه ی نوکراش باش . یادت نره که یکی اینجا هرروز آرزوی کنار ِ
تو ، ارباب ، ابوفاضل و داره .
یادت نره که ازشون بخوای یه نگاه به ما بندازه .
تو پدری کردی برام ابوفاضل ،
همیشه اون بچه بَده من بودم
همیشه اونی که شرمنده میشد تو بودی .
همیشه اونیکه که سربلند بود من بودم چون تو ، پشتم بودی .
بَدی ها از طرف من بوده و خوبی ها بخشیدن ها از جانب تو ؛
بار ها اینو درک کردم
هیچکس برا آدم نمیمونه
الا شما و خاندانت .
ولی خب خوشگلی دنیا گولم زد
قول میدم بهت که ،
من برای تو بمونم تو برای من .
میدونم دوباره زیر قولم میزنم
ولی ، تو ولم نکن .
اگه تو ول کنی بیسر و سامون میشما 🫀.
حسین ،
ما قرامون واسه شب عاشورات این نبود
قرامون جون گذاشتن برات بود
نوکریتو کنم تا شب شام غریبا
امشب اول بسمالله بیمارستان ؟
ممنون که داغ نوکریو رو دلم گذاشتی .
خون ِجان ما برای شماست آقای ابیعبدالله ،
بیا بگیر و ببر که یه عمره آرزوی نوکراست جون دادن برای تو .
بخونید تا صبح ،
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ؛
مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع 💔
ای اهل حرم ؟ سیر ببینید سرورتان را ؛
رقیهجان آماده شو برای بیپدری ،
عموت دیگه فردا شب نیست سرشو بزاری رو شونههاش خب ؟ ولی عمه زینب هست که نذاره تازیانه بخوری تصدقت برم .