حسین ،
ما قرامون واسه شب عاشورات این نبود
قرامون جون گذاشتن برات بود
نوکریتو کنم تا شب شام غریبا
امشب اول بسمالله بیمارستان ؟
ممنون که داغ نوکریو رو دلم گذاشتی .
خون ِجان ما برای شماست آقای ابیعبدالله ،
بیا بگیر و ببر که یه عمره آرزوی نوکراست جون دادن برای تو .
بخونید تا صبح ،
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ؛
مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع 💔
ای اهل حرم ؟ سیر ببینید سرورتان را ؛
رقیهجان آماده شو برای بیپدری ،
عموت دیگه فردا شب نیست سرشو بزاری رو شونههاش خب ؟ ولی عمه زینب هست که نذاره تازیانه بخوری تصدقت برم .
قطعا همه ی نوکرا امشب تا صبح بیدارن ، خیلیم عالی .
یه وضو بگیر نمازشب نخوندی نخون ولی یه دورکعت نماز به نیت ابیعبداللهت بخون . ارباب احتیاج به نماز تو نداره ولی ، تو حق نوکریه خودتو به آفریده خودت ادا میکنی مشتی ؛
بلاخره هممون تو طول عمرمون نماز صبح هامون قضا شده ، این شبا تا دو بیدار موندیم و سرمون تو گوشی ولی پا نشدیم یه نماز شب بخونیم . پا نشدیم نماز صبح بخونیم . چرا ؟ مشخصه ، شیطان کارشو بلده . این همه اشک ، ناله ، عاشق ، تهش ؟ این خوبه ها ولی بین اینام برای آفریدگارت وقت بزار .
یه بسمالله بگو از امشب شروع کن که ثوابش دوبرابر برات نوشته میشه .