هدایت شده از کارزار نرم
❇ منبع بنرهای جنجالی #حجاب در #نمایشگاه_کتاب منتشر شد/ تولستوی واقعا از پوشیدگی گفته است!
🔹 #حسن_وزیری طراح بنرهای حجابِ نمایشگاه کتاب در شبکه اجتماعی ویراستی منبع گفتههای #تولستوی را بیان کرد و نوشت:
💬 برای آنانکه واقعا برایشان سوال شد و البته برای دوستانمان، منبع جمله منتشر شده در بنرهای حجاب نمایشگاه کتاب را میتوانید مشاهده کنید.
📖 کتاب "محمد ص" ، جمع آوری و ترجمه برخی نوشتههای متفاوت تولستوی هست توسط یک #نویسنده_عرب، فلذا به زبان عربی است که نشر ثالث بخشی از آن را به فارسی ترجمه و در ۱۳۸۵ منتشر کرده.
🔹حال که منبع این جملات و واقعی بودنشان مشخص شده، مروجان #بیحجابی که حتی حاضرند برای رسیدن به اهداف خود متوسل به دروغ شوند، چه پاسخی دارند؟!🤨🧐🤔
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2
هدایت شده از کارزار نرم
📚 ۴ کتابی که #رهبر_انقلاب از نشر معارف خریداری کردند:
👈 کتابهای «قاره سبز» نوشتهٔ مریم نقاشان
👈 «ستارهها چیدنی نیستند» که برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی است به قلم محمدعلی حبیباللهیان
👈 «سواد مطالبه» نوشتهٔ محسن مهدیان
👈 «داعشیهای کراواتی» نوشتهٔ سیدهاشم میرلوحی
کتابهایی بودند که رهبر انقلاب خریداری کردند.
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2
18.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طی اتفاقی جالب در آفریقای جنوبی، یک کشیش مسیحی، مسلمان شد و بیش از صد عضو کلیسایش را نیز به اسلام دعوت کرد و همگی در کلیسا شهادتین گفتند...
🇮🇷خاکریزهای انقلاب
https://zil.ink/khakrizha
هدایت شده از کارزار نرم
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 ظهور انسان سگنما در ایران !
🔥فتنهای که چندین شاخه دارد را آغاز کردهاند🧐
شروع این سنگ بنا اگر جلوش گرفته نشه، به جاهای خوبی ختم نمیشه! 😐
💰 اینها همان مزدورانی هستند که دلار میگیرند و #هنجارشکنی میکنند و فیلم میگیرند تا #عادیسازی کنند.
🔔 باید هوشیار باشیم، دشمنان مشغول کارند.
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2
هدایت شده از کارزار نرم
#سبک_زندگی
📚 #ستارهها_چیدنی_نیستند
❇ کتاب «ستاره ها چیدنی نیستند» تلاش دارد مقوله #حجاب را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛
👈 اینکه آیا حجاب، آزادی را از زنان میگیرد
👈یا به آنها عزت بیشتری میبخشد
دو پرسش اساسی است که در این کتاب مطرح میشود.
کتاب ستاره ها چیدنی نیستند نوشتهٔ محمدعلی حبیب اللهیان است.
نشر معارف این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
کتاب ستاره ها چیدنی نیستند در ۱۳ فصل نوشته شده است، که در واقع یک مقالهرمان و تلفیقی است از داستان و واقعیت.
این رمان ایرانی که از زندگی یک دختر آمریکایی الهام گرفته شده است، با توصیف وضعیت یک دختر آغاز میشود.
راوی به ما میگوید که
💬 دست و پای یک دختر به یک صندلی آهنی در کنج یک اتاق طنابپیچ شده بود. دختر التماس میکرد و میخواست که رهایش کنند. مردی که ریش بلند و کلهقندی داشت و پیراهن سفید یقهسهسانتی پوشیده و یک انگشتر بزرگ با نگین قرمز توی انگشتش بود، کمربند را بالا میبُرد و بیهدف به بدن دختر میزد. دختر جیغ میکشید و میگفت و التماس میکرد. مرد دوباره شروع کرد به زدن دختر با کمربند و دختر بلندتر جیغ میکشید و میگفت، ولی اون آقا به من گفت باید به شما احترام بزارم.
این دختر کیست؟ آن مرد کیست؟ آنها کجا هستند و این چه وضعیت بغرنجی است؟!
خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنم.
@khakriz2
هدایت شده از کارزار نرم
#سبک_زندگی
📗 برگرفته از کتاب #ستاره_ها_چیدنی_نیستند
💬 «صبح زود روز یکشنبه، وقتی پدر و مادر سارا هنوز خواب بودند، سارا بهسمت مرکز اسلامی نیویورک به راه افتاد و ماشا هم در میانهٔ راه به او پیوست. سارا با لبی خندان و صورتی بشاش به ماشا رسید. وقتی ماشا از او علت خوشحالیاش را پرسید؛ سارا گفت که برایش باورنکردنی بوده که بعد از صحبت با پدرش، تا حد زیادی از شدت مخالفت پدرش کم شده است.
موضوع از این قرار بود که: شب گذشته، سارا بعد از چند روز ماندن پیش ماشا، بالاخره عزمش را جزم کرد که به خانه برگردد و با پدرش صحبت کند. برای همین وقتی پس از تماس تلفنی ماشا به پدرش -که به خواست سارا انجام شد- فهمید پدرش کمی سرحال است و وقت مناسبی برای صحبت کردن با اوست، از ماشا خداحافظی کرد و به خانهشان رفت.
وارد ساختمان که شد، رفت کنار پدرش نشست. دست او را لمس کرد و با لحنی آرام از او درخواست کرد که به حرفهایش گوش دهد. پدرش ابتدا چندان توجهی نکرد اما وقتی سارا بدون مقدمه گفت:
«پاپا! اصلاً میدونی من دستور دارم که به شما احترام بذارم؟ این چند روز بارها میخواستم داد و فریاد راه بندازم و... اما باید طبق این دستور عمل کنم. چون احترام به شما برای من یه وظیفهست. اینو میدونستی پاپا؟... روحانی مسلمانی که باهاش آشنا شدم بهم گفت نباید به پدر و مادرت بیاحترامی کنی. حتی نباید بهشون بد نگاه کنی. تا خدا از دستت راضی باشه. این یه دستوره توی دین اسلام پاپا! همون که این دستور رو داده، نوع پوشش من رو هم تعیین کرده... اون وقت شما میخواین من با اون مخالفت کنم؟ چرا آخه؟...»
پدرش نتوانست به حالت قهر خودش ادامه دهد. سارا ناباورانه دید که خطوط صورت پدرش تغییر کرد و نگاهش از حالت عصبی و ناراحت تبدیل شد به کنجکاوی و دقت.
پدر سارا در حالیکه سعی میکرد چهرهاش بیتفاوت و خنثی باشد، پرسید: «مگه نگفتی دین مسلموناست؟»
سارا دست پدرش را فشار داد و با ذوق گفت:
«چرا! ولی نه اون اسلامی که به ما گفتن. پاپا اگه قوانینش رو برات بگم باورت نمیشه! حضرت محمد کاملترین دین رو برای آدمها آورده. یقین دارم نمیدونی این دین به تمام جزئیات زندگی آدم، روحش، روانش، جسمش، حتی خواب و خوراکش توجه کرده. پاپاجون...»
پدر سارا دستش را از توی دست سارا بیرون کشید و موهایش را مرتب کرد. بعد نگاهش را سمت اتاق سارا انداخت و گفت:
«پاشو یه منبعی از این اطلاعات بیار ببینم.»
و.... شده بود آنچه سارا میخواست اتفاق بیفتد. گرچه مادر سارا مثل پدرش راضی و آرام نشده بود و هنوز اکراه داشت از اینکه سارا با کسانی که او را با اسلام آشنا کردهاند، رفتوآمد داشته باشد؛ اما حرف آخر را پدرش زد و گفت:
«پس... هربار که جلسهای رفتی، هرچی شنیدی و بهت گفتن باید برای من واگو کنی. هر کتابی هم که بهت دادن، به منم باید بدی ببینم چی توش نوشته. باید بدونم دیگه از پدر و مادر چی میگه این دین؟»»
@khakriz2
هدایت شده از کارزار نرم
#سبک_زندگی
📗 برگرفته از کتاب #ستاره_ها_چیدنی_نیستند
♨️ «إلا گاندرسون» دختری آمریکایی میگوید:
به اتفاق مادرم «پم» خواهرم «رابین» و یکی از دوســتانم، در ســن یازده ســالگی برای تهیه لباس به فروشگاه «نُردســتروم» رفتیم. خواهرم یک شــلوار جین برداشت، امــا خیلی تنــگ و بدن نما بود. به همین خاطر، رابین یک ســایز بزرگتر انتخــاب کرد. وقتی فروشــنده متوجــه انتخاب خواهرم شــد، با تعجب و البته با لحنی تمسخرآمیز گفــت: آن ســایز بــه درد شــما نمیخــورد و همــان ســایز کوچکتــر برای شما بهتراســت؛ چون الان لباس تنگ و بدن نما مد است. رابین در حالی که از برخورد فروشنده ناراحت شــده بود، همان ســایز بزرگ را برداشت.
حس بدی از این اتفــاق به مــن منتقل شــد و همین حــس باعث شــد تا وقتی بــه خانه برگشــتیم، نامه ای اعتراضی به مدیر فروشــگاه یعنی آقای نُردستروم بنویســم. مادرم بااینکه از تأثیر نامه ناامید بود، اما برای اینکه دل مرا بدســت آورد، کمک کرد تا نامه را پســت کردیم. در بخشــی از این نامه نوشته بودم:
«نُردستروم عزیز!🌹 من دختر یازده ساله ای هستم که برای خرید لباس بویژه شــلوار لی، به فروشــگاه شــما آمدم. اما همه آنهــا تنگ بودند. ســایز بعدی هم بیش از اندازه بزرگ بود. فروشــندگان شما میگویند: فقــط یــک مــد مناســب وجــود دارد. اگر ایــن حرف درســت باشــد، پس دختران باید نیمه عریان در خیابانها راه بروند. به نظرم لازم اســت این روش را تغییر دهید.»
🔹 چند ماه بعــد در کمال ناباوری، پاســخی از طرف فروشــگاه آمد و بــه خاطــر نارضایتی به وجــود آمــده، عذرخواهــی کردند و قــول دادند که به دنبال راه حلی برای مشــکل ما باشــند.
آمدن جواب نامه با هیاهوی رســانه ای بســیار زیادی همراه شــد! روزنامه ها، مجلات و خبرگزاریهای مختلــف، نامــه و جوابیــه آن را بطــور گســترده انعــکاس دادنــد و مصاحبه هــای زیادی با من انجام شــد. حتی آقای نردســتروم به شــبکهCNN مشــهورترین شــبکه تلویزیونــی جهــان دعــوت شــد و در همیــن راســتا گفتگویــی انجــام داد.
🔹 نکته بســیار مهمی کــه آقای نردســتروم به مجری شبکه CNN گفت، این بود:
«مــا از نامــه «إلا» تعجــب نکردیــم، چــون سالهاســت کــه شــکایات مشابهی را از دختران نوجوان دریافت میکنیم.»
حتــی بحثهــا و کرســیهای آزاد اندیشــی بســیاری در برخــی دانشــگاههای آمریــکا و اروپــا دربــاره کیفیــت مــد لباس در غرب شــکل گرفــت. نامه های زیادی از نقاط مختلف دنیــا در حمایت از نامه ام، برایم ارســال شــد.
🔹 یکــی از علتهای مهمی که ســبب شد این همه سر و صدا به راه بیفتد این بود که نامه ام حرف دل بسیاری از دختران نسل جدید آمریکا و اروپا بود.آقای نردستردم هم در واکنش به نامه من و هیاهوی رسانه ای ایجاد شــده، در ســایت اینترنتی فــروش لباس خــود، عنوان جدیــدی را به نام «مدرن و عفیف» برای مشتریان نوجوان خود قرار داد.
👧🏻 دختر یازده ساله آمریکایی و بلکه بسیاری از دختران نسل جدید آمریکایی و اروپایی هم با فطرت پاک خودشان دریافتهاند که #پوشیدگی، زینت است.
@khakriz2
هدایت شده از کارزار نرم
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تجزیه ایران تضمینی برای آینده اسرائیل است 🤔
🔹افسر پیشین اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی:
درست است که بعضی به شبکه ایران #اینترنشنال پول میدهند اما کار خیلی راحتتر از این حرفها است
💣 فقط با قاچاقچی سلاح تماس بگیرید و بگویید به اینجا و آنجا در ایران #سلاح ببرد
🔹کاملا موافق فروپاشی و تجزیه ایران هستم. اگر این اتفاق بیافتد، #اسرائیل آینده خیلی خیلی بهتری خواهد داشت...
📌 پ ن: آیا دیگه حرفی برای گفتن میمونه؟!
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2
♨️ پلاکاردی در تظاهرات ضد نتانیاهویی دیشب کاپلان:
موشکها منو میترسونه اما دیکتاتوری بیشتر از موشک منو میترسونه!
🇮🇷خاکریزهای انقلاب
https://zil.ink/khakrizha
هدایت شده از کارزار نرم
⛔ اراجیف آقای تاریخنگار تمامی ندارد!
مثل اینکه #دهباشی یادش رفته دفعه قبل نتونست هیچ سندی برای حرفش درباره حاج #احمدخمینی بیاره و به شکرخوری افتاد!
باز هم دروغگویی رو شروع کرده!🤨
😠 #قوهقضائیه، مماشات را با ایشان تمام کنید، ما #مطالبهگر هستیم
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✝️ کشیش ارشد آمریکایی: رفتن به کربلا برای همه واجب است، اگر تا به حال کربلا نرفته اید، همین الآن برای رفتن به آنجا برنامه ریزی کنید.
📣 صحبتهای بسیار جالب «کِنِث جی. فلاورز» کشیش ارشد کلیسای دترویت درباره تجربه اش از زیارت حرم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام.
🤲 خداوندا! شفاعت و زیارت با معرفت سرور آزادگان جهان را نصیب ما بفرما
🇮🇷خاکریزهای انقلاب
https://zil.ink/khakrizha
هدایت شده از کارزار نرم
🔔 مطلب بسیار قابل تامل 🤔
🔷 یکی از بلاگرای ایرانی ساکن #ترکیه از #اجباری بودن شرکت در #انتخابات توی ترکیه گفته!😳
مطلبی که اساتید علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی به دانشجو نمیگن؛ به جامعه نمیگن.
فقط میگن ترکیه رو ببینید؛ مشروب ازاد؛ زنبارگی آزاد؛ صنعت توریسمش فلان فلان؛ اسلامی هم هست! چرا ما نباشیم...
✍پوریا فاضل
پ ن: این همون #دموکراسی بود که جار میزدید؟!!🤔
🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
@khakriz2