{وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ و َيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ... مریم آیه ۱۵ } ولادت، دست خودمان نیست ولے چگونه رفتن دست خودمان است. برای یڪ نفر وفات و برای دیگری [ #شهادت ] مینویسند ... #شهید_محمدحسین_محمدخانی کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

خَتمِ صَݪَۅاٺِ رۅزانِہ شَہیدِ اول اِمرۅز: شَہید محمد حسین محمد خانی ۱۰۰صَݪَۅاٺ هِدیِہ بِہ این شَہید🌺 اَلّلہُمَّ صَݪِّ عَݪی مُحَمَّد ۅَ آݪِ مُحَمَّد ۅ عَجِّݪ فَرِجَہُم🌹 #رمضان

#پروفایلـ😍 کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

#پروفایلــ😍 کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

{#حےعلـےصـلاة}😍♥️ بشتــابیم بہ سوے#عــاشقےبامعبود•••💕✨ • • طاعات و عباداتتون قبول درگاه‌حق #التماس_دعا♥️🌱

♥️🖇 بسم‌الله‌رفقا:) {ختم‌قرآن‌ڪریم📖} جزء‌چہازقرآن‌ڪریم🌱 باصداے‌دلنشین:استادمعتزآقایے🎙 زمان:۴۳دقیقہ🕜 [هروزیڪ‌جزء‌عشق^ـ^🌹] #التماس‌دعا🤲🏻 کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

#حــدیــث‌روز کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

سلام 🙋 امروز سه شنبه است وبه رسم سه شنبه های مهدوی بیاین جهت سلامتی وتعجیل در ظهورآقای مهربانی گل صلوات🌷تقدیم کنیم. دوستان تعداد را در پی وی اعلام بفرمایید😍🌸🌺🌷 @Zeynab_N82

چهار سال گذشت.... هیچوقت یادم نمیره روزی رو که پر کشیدی.... مداحی #شهید_محمدحسین_محمدخانی در بین الحرمین کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

‍ #ریحانه‍ #تلنڱرانهـ هستند پسرانے💙 ڪه بوے مردانگے مے دهند در دستانشان عزت یڪ مرد واقعے لمس مے شود ☝️مے شود به آنها تڪیه کرد مے شود روے حرف و قول هایشان 👊حساب ڪرد هستند دخترانے💖 ڪه تنشان بوے🔮 محبت خالص می دهد بڪرند و ناب😌 هستند.... ! #نادرند .....! #ڪمیاب‌اند .....! #پاڪ‌اند .....! آدم هایے از جنس فرشته 🌺پیدا مے شود نادرند ! ڪمیاب اند ! اما هستند... کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

|🌱🌸| لحظه‌ملاقات +نمازت رو درست کن میگه: آخه نمازم رو چیش رو درست کنم؟ +نمازت رو هدفش رو درست کن! #استادپناهیان کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃

[°•طنزجبهه 😅•°] سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش مي‌رساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادن‌ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه‌ي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!» و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا مي‌كردند سرلشكر ناجي سر برسد. ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و مي‌بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه‌ها با خيال راحت روزه گرفتند.☺️😅 #شهید_ابراهیم_همت کـانـاݪ خـاڪریز←↓ 🍃🌹 @khakriz_shohada 🌹🍃