فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️👌ما برای لذت آفریده شده ایم....
استاد پناهیان
💕 @IslamlifeStyles
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️با این همه مشکل، چرا میگویند جمهوری اسلامی حکومت امام زمانی است؟
روایتی نو از ظهور و زمینههای آن در برنامه این هفته #بازگشت
🆔️ @ofogh_tv
🇮🇷 @IslamlifeStyles
recording-20200422-221829.mp3
1.35M
☢ درسته که انسان مومن بیشتر از بقیه لذت میبره ولی باید دقت کرد که لذت های مومن، لذت هایی عمیق ولی پنهان تر هستند...
حاج آقا حسینی
💕 @IslamlifeStyles
✍ آیت الله مجتهدی تهرانی ( ره ) :
👈 ما به تجربه دیده ایم کسانی که #پدر و #مادر از آنها #راضی بودند ؛ دست به هر چی زدند طلا شده .
👈 و همچنین دیده ایم کسانی که پدر و مادر از آنها #ناراضی بودند ، حالا به هر دری می زنند کارشان درست نمی شود .
🔻 بعد هم پیش ما می آیند و می پرسند :
🔹 چرا ما هر کار می کنیم ، کارمان اصلاح نمی شود ؟
👈 خبر ندارند به خاطر این است که پدر و مادر از آنها ناراضی بوده اند ... !!!
______
♻️« جام طهور »
@tahoor133
💢گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
✍امام جعفر صادق ع فرمودند :
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
📚الکافی ج2 ص 358
♻️« جام طهور »
@tahoor133
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
♥️ أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ"
بیشتر مردم نمۍدانند
❤️ أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ"
بیشتر مردم ناسپاس اند
❤️*أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ "
بیشتر مردم ایمان نمی آورند
❤️ أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ"
بیشترشان گناهکارند
❤️أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ"
بیشترشان نادانند
❤️أكثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ"
بیشترشان اعتراض گرند
❤️ أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ"
بیشترشان تعقل نمۍکنند
❤️ أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ "
بیشترشان ناشنوایند
❤️ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﻱ ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ "
و کم اند بندگانی که شاکرند
❤️ﻭﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ "
و جز اندکی ایمان نمی آورند
پس نه تنها اکثریت نشانه حقانیت نیست
بلکه در مورد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.
راه درستِ خودت را برو.
♻️« جام طهور »
@tahoor133
♻️در #نشر حقایق سهیم باشید♻️
🌀 مقام معظم رهبری:
اینترنت الان مثل یک جریان افسار گسیخته است...
این مثل آن است که کسی یک #سگ_وحشی را بیاورد، بگویند قلاده اش کو❓
بگویند سفارش کرده ایم آهنگر قلاده را بسازد❗️
♻️« جام طهور »
@tahoor133
✍حاج آقا قرائتی :
آدمیزاد موجود عجیبی است...
برای هدایتش ۱۲۴ هزار پیامبر کفایت نکرد ، اما برای گمراہ کردنش یک شیطان کافی بود!!!
♻️« جام طهور »
@tahoor133
🔶در محضر شیخ حسنعلی نخودکی🔶
✅ حاج آقای نخودکی به امام خمینی فرمودند میخواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالا تر باشه.
👌بعد هرنماز اینها را بخونید:
💙👈 اول تسبیحات حضرت زهرا
💙👈 دوم آیت الکرسی تاوهوالعلی العظیم
💙👈 سوم 3 تا قل هو الله
💙👈 چهارم 3 تا صلوات
💙👈 پنجم آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3
💟وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا.۳ مرتبه💟
امام خمینی(رضوان الله علیه) فرمود: من هرچه دارم از عمل کردن به این 5 مورد بعد از هر نماز دارم.
البته پیشنهاد می شود بلا فاصله بعد از نماز، تسبیحات، بعد سه صلوات و سپس سه مورد بعد باشد.
به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
♻️« جام طهور »
@tahoor133
خاکریز
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت!(قسمت دوم) حتما حتما داستان رو بخونید و از دست ندید. واقعا رزق معنویتونه و
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت سوم)
✅ یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است!
♻️فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.
🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با شهادت باشد.
💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.
♻️اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است.
سالها گذشت.
🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم.
🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم.
💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید.
♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا...
🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده...
🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد.
حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت.
💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است!
درست بود!
چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم.
🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست.
✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده.
🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است...
پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد میدانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد.
🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم.
🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم.
تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم.
⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد..
پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد....
🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند.
چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد.
💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود.
❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم.
🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم.
از لحظه های کودکی تا لحظهای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت...
✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را میدیدم.
💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود.
☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم.
با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟!
🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند..
🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود.
🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم.
🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را...
حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل!
🌺با لبخندی به من گفت:برویم.
با تعجب گفتم کجا؟
دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت:
مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد.
🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم!
🔰می فهمیدم که در فکرش چه میگذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم.
⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.
💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت:
خدا کند که برادرم برگردد..
دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است.
اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم...
یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند!!
⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.
جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد
قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم.
🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه..
🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم..
ادامه دارد..
التماس دعا🌹
♻️« جام طهور »
@tahoor133