خلا
منم و نوحۀ بی مادری چهار یتیم خانه ام غرق هیاهوست، خدا رحم کند
تاالانبچههابیصداگریهمیکردن
نالههاشونوحبسکردهبودن...
اماناگهاندیدنمولاسربهدیوارگذاشت
بلندبلنددارهدادمیزنه...
یهمرتبهبغضشونشکست،همهدادمیزدن:
وایمادرممادرممادرم...
اسماءگفت:آقاجان!خودتونبچههاروآرومکردید چرااینطوریبیقرارشدیددادمیزنید؟
مولافرمود:
دستمرسیدبهپهلویشکستهزهرا
بهبازویورمکرده..💔
خلا
باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز جاری از سینۀ بانوست، خدا رحم کند
-بریزآبرواناسماء،بهجسماطهرزهرا
ولیآهستهآهسته
ببینبشکستهبازویش،ببیننیلیشدهرویش
بریآبروانرویسولیآهستهآهسته💔