سخت بود تجربه ی عید بدون پدر... و از دیشب چه بغض ها که فرو نخوردم و چه آه ها که فرو نبستم فقط و فقط بخاطر شادی قلب حضرت مولا... یا امیرالمؤمنین میدانم که تمام عالم را اگر بگردم شادمان تر از تو و فاطمه ، امروز نمی یابم... دیشب و امروز خیلی سخت گذشت با دیدن جای خالی پدر... علی جان روزم را با لبخند ،که با غم کمرنگ گشته بود ، آغشته کرده ام تا کسی دلش نگیرد در این عید بزرگ... اما چه کنم که شادی برایم رنگ باخته و غصه در قلب کوچکم خانه ساخته ... مولا جان شیرینی نگاهت را وقتی که پا به نجفت گذاشتم چشیدم، گرمی آغوشت را وقتی سرم بر انگور های ضریحت بود فهمیدم، و دست نوازشت را وقتی که روبروی ایوان طلایت زیر نور گنبدت اشک میریختم،حس کردم... باز هم تو را میخواهم برای قلب خودم و تمام قلب های یتیم و محزون و مغموم دنیا... بلکه کمی بی قراری هایمان آرام گیرد در کنار دعاهای پدرانه ات... منتظرم💔 #وصال @khalvatevesal

چه حس بدیه وقتی دستای نازِ یه نوزاد کوچولو رو میبینی ولی قلبت یه ذره هم تند نمیزنه! #وصال @khalvatevesal

استاد عزیز شاید روزی نبوده در این ۵۳ روز بی پدری، که از غصه و غم و اندوه بچه های حسین نمرده باشم... مردن فقط به نفس نکشیدن و زیر خاک رفتن نیست. گاهی روی خاکی و نفس هم داری اما هزار بار میمیری. روزهای بیماری پدر ،روز پر کشیدنش، و روز های یتیمی، هر کدام‌ مرگ های پی در پی ای بود که قلب دختر بی بابا را آتش زد... نه فقط برای خود بلکه برای بچه های حسین... رقیه ی سه ساله ای که شانه های پدر محل بازی های کودکانه اش بوده سکینه ی شیرین زبانی که لحظه لحظه ی عمر خود را چشم از بابا برنداشته و... چطور این داغ های عظیم را تحمل کرده اند؟؟؟ و.... خدایا به صبر بی نظیر آن ها دلِ کوچکدلان را صبور و آرام بفرما...... #وصال @khalvatevesal

سلام مخاطبِ تمام بغض‌های در گلو مانده..

بیشتر از این حرفا پدر و مادر به گردن ما حق دارن...

گدای نصفه شباتم...بانو💔

شب جمعه ست، هوای دل من را داری؟ هوس کرب و بلایت نشود تکراری... #اربابم_دریابم #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

@almenhaaj