🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 «همین ابیات در هم را تو میبینی خبر دارم» برای وصل تو هر شب دعایی تا سحر دارم تویی آن خواب شیرینم، که می آیی به بالینم از این رؤیای غمگینم، ولی من چشم تر دارم شب است و آتشی بر دل، من از شوق تو پا در گل در این صحرای بی حاصل، به سوی تو نظر دارم منم دیوانه ی رویت، شدم گمگشته ی کویت از آن چشمان جادویت، به ره نور قمر دارم درون سینه ام حسرت، کشم از دورِیت محنت به امید کمی صحبت، به لب آه و شرر دارم دریغا یار دیرینم، تو میخوانی و من اینم امان از حال ننگینم، به سر قصد سفر دارم خوش آن روزی که تو رحمی ، به دست آرم ز تو سهمی که از طوفان بی رحمی ، فقط خون جگر دارم... #زهره_قاسمی #وصال #غزل‌عاشقانه @khalvatevesal 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼

🌊💔🌧 جمعه یک دخترک تنها است... که نشسته لب ساحل و فقط آه... به همراه نگاه... میخورد خون دلش میزند موج به گونه کمی از شلاقش ... موی او گشته سپید میکند باد نوازش سر وگیسویش را... ماسه ی سرد شده یاور آن خاطره ها... از صدای غربت... آسمان میپیچد رعد و برقی شده است ساحل امن شده سرگردان... سوز آن خاطره ها میکشد دریا را طرف کوه غرور، طرف آه صبور... میکند باز چو آغوشش را دخترک میخندد... صورت دخترکی در وسط دریا ها چه قدر راحت و آرام وسفید... دخترک در بغل دریا رفت... چه قدر زیبا رفت... جمعه ها، منتظر دریایم... #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal 🥀🍃🥀🍃🥀

{ به پشت پنجره آخر، نگآه من جا ماند... #وصال @khalvatevesal

{ لبهای من در انتظار بوسه ای از دست تو...😍 🌈🐣✨🌈 #دخترم♥️ #وصال @khalvatevesal

🌱 «چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد» و دخیل فرجت؛ ای گل نرجس! بستم... 💔💔💔 #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

با قهوه ی چشمان تو من فال گرفتم عمری دگر از دیده و آن خال گرفتم هرچند که تقدیر دلم چیز دگر بود با دیدن تو لحظه ای اقبال گرفتم ای روشنی جان من ای اختر خوبان با یک نگهت، سوز دلی، حال گرفتم هرچند شده طالع من درد فراقت من صبر از آن قبله ی آمال گرفتم...🙃😇 #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

🌹 پروانه ی عشقم به گل خنده ی تو سوخت آغاز من آن است که پایان تو باشم ... :)🌱 #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal

سلام و صبح بخیر☺️ مفتخرم، سرور ارجمند و استاد عزیزم، دعوت حقیر رو پذیرفتند و به جمع همراهان کانال پیوستند...🌹🌹🌹

🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 «به هرکس میرسم نام تو را با ذوق می گویم» اسیر چشم مخمور و سیاه همچو آهویم به قصد دیدن رویت، خیالم تا کجاها رفت ز هر گل، عطر خوش بوی تو را من باز می جویم سپردم دل به لذت های احساسات شیرینم گرفتار کمند و حلقه ی امواج گیسویم تو هستی ماه سیمین گون رؤیاهای شیرینم هلاک شهد شیرین و شکر ریز لب اویم بهشت من گلستان خیال طرح ابرویت چو ماهی صید دام کهکشان خال هندویم دوباره شب رسید و لحظه های عاشقی آمد به شوق وصل دلدارم، چه صحراها که می پویم چه رسوا میشوم آخر که میبینم رقیبان را به کوی یار اما من، لبالب از هیاهویم فروغ دیده ی تارم ، بیا یک دم که بیمارم به جز عشق تو در این دل، سحرگاهان نمی گویم... #زهره_قاسمی #وصال @khalvatevesal 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺