من امسال توفیق خدمت در یکی از موکب های مشایه رو داشتم.
یکی از قشنگیجات های موکب، این بود که
یه بار دیدم یه خانم جوون با سه چهار تا دختر قد و نیم قد داشت یه حاج خانم میانسال رو قانع میکرد که بچه ی زیاد خوبه😍
اینجا دود از کنده بلند نشد😉
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
زائری تا شنید موکب، مشاور هم داره زد زیر گریه
گفتم چی شده؟
گفت من از دنیا خستم، من بریدم، روزگار به من بد کرد و...
یکم که دل به دلش دادم و اشک ریخت،
یکدفعه دنیا براش تغییر کرد،
گفت خانم میدونی وقتی وارد مشایه شدم یاد چی افتادم؟
گفتم چی؟
گفت یاد سوره ی واقعه... بهشت اینجاست با تمام توصیفات قرآن...❤️
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
بسته ی نبات رو از کیفم درآوردم و با عربی دست و پا شکسته گفتم: ایران، تبرک، مشهد، امام رضا...
گرفت و بوسید و به چشمای پراز اشکش کشید.
از تو کیفش یه بسته پول درآورد و به من و همه ی اطرافیانم داد و با فارسی دست و پا شکسته گفت: هدیه، تبرک، حسین... ایران و عراق کلهم اهلا و سهلا...
آخه چقد مهربون😍
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
پیر مردجارو به دستِ مشهدی، عربی نمیفهمید
ولی با دیدن شتر هایی که نمادین اُسرا بودن
مثل زن های بچه مرده میکوبید تو سینه ش وگریه میکرد.
رفتم پیشش چندبار گفتم حاج آقا التماس دعا،
ولی چنان محو یاد و ذکر حسینش بود که صدای منو نشنید...
میکشی مرا حسین...😭
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
از معجزات اربعین
بزرگ شدن روحِ انسان، تقریبا بدون زحمته!
مثل اون خانم که اومد پیشم و گفت عروسی که سالهاست بهم ظلم کرده رو تو جاده دیدم
و یهو دلم گفت ببخشمش
و اشکش جاری شد...💔
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
خانه ای کوچک و سازمانی در روستایی نزدیک مشایه داشت.
در لحظه ی استقبال با وجود اینکه من بیمار بودم، طوری مرا میبوسید انگار دخترش از سفر دور و درازی برگشته.
در بهترین جای خانه برایمان تشک پهن کرد.
با همان پاهای ورم کرده ای که نشان از بیماری واریس بود، برایمان آب و چای و غذا آورد.
وقتی که سیر شدیم باب درد دلش باز شد.
از پسر بزرگش که به دست داعش شهید شده بود، تا انواع و اقسام بیماری های خودش و مشکلات دخترانش برایمان صحبت کرد.
دل به دلش که دادیم و ابراز ناراحتی که کردیم، گویی به خودش بیاید سریع حالت چهره اش عوض شد وگفت : نه نه، الحمدلله رب العالمین، همه چیز و همه کسم فدای حسین...
گرمای اشک های ام عقیل را، موقع خداحافظی، هنوز روی شانه هایم حس میکنم.
او از قصورش در پذیرایی عذر خواهی میکرد و میگریست و من متحیر بودم از اینهمه معرفت و محبت این مادر شهید...
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
زیبایی های اینجا، با تمام دنیا متفاوت است.
همیشه برایم سوال بود که چطور انسانِ تنوع طلب، از بهشت خسته نمیشود؟ چطور وفور نعمات دلش را نمیزند؟ چطور میتواند همیشه یکجا بماند و جاودان باشد؟
من جواب را در کربلا و اربعین گرفتم.
اینجا که باشی، نه خسته میشوی نه دلزده. اصلا دلت جایی جز اینجا را نمیخواهد.
زمان و مکان معنایش را از دست میدهد. دنیای اینجا خاص است، زیبایی هایش فرق دارد، دلبری هایش هر لحظه تازه و جذاب است.
بعضی چیزها را باید چشید وگرنه توصیف ناشدنی ست. مثل بهشتِ کربلا...
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
گفت: خاله چقدر باهوشی! از کجا میدونستی من دلم ماشین میخواد؟!
گفتم: امام حسین از دل همه ی ما خبر داره پسر خوب.
گفت: خب اگه راست میگی خواهرم دلش چی میخواد؟!
یه دونه پنکه ی اسباب هم برای خواهرش دادم.
چشماش از خوشحالی برق زد و رفت که خواسته ی خواهرشو زودتر به دستش برسونه.☺️
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
باید وصل شویم به اقیانوس،
تا گم نشویم
تا از بین نرویم
و به فراموشی سپرده نشویم.
از روز ازل، هر قطره اشکی که بر حسین علیه السلام چکید،
اقیانوسی ساخت از ارادت و عشق و محبت و معرفت.
فردا که روز اربعین است
این اقیانوس در دامان ساحل امن خودش آرام میگیرد.
خدایا
شنیده ام یکی از نشانه های مومن زیارت روز اربعین است.
منِ روسیاه، واسطه ی رساندن قطرات حسرت هایی هستم که از چشمان تک تک دوستان و اقوام و آشناهایم چکیده است.
خودت کمکمان کن امسال هم بین اقیانوس اربعینی ها مومن شویم و آرام بگیریم ...
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
آمده زینب به سوی قتگاه
قد خمیده، دلشکسته، غرق آه
روضه پرپر میکند با سوز دل
روی جسم بی سر خورشید و ماه...
#اربعین
#زهره_قاسمی
#وصال
https://eitaa.com/khalvatevesal
لطفی بکن به حرمت قد خمیده ام
از دختر سه ساله ی مظلومه ات مپرس...😭
#اربعین
#زهره_قاسمی
#وصال
https://eitaa.com/khalvatevesal