•|خـلوتگہدل|•
اما نمیدونم تازیانه بود، غلاف یا دسته شمشیر بود؟ اما هر چه بود اونقدر زدن به بازو و پهلوی مجروح تو ک
همین که به هوش اومدی پرسیدی فضه علی کجاست...🥀🥀🥀
وقتی علی رو در چنگال دشمن دیدی سرشان فریاد کشیدی:ای ابوبکر اگر دست از سر پسرعمویم برنداری سرم را برهنه میکنم، گریبان چاک میزنم و همه تان را نفرین میکنم...🥀🥀🥀
فردا شب میخوام خطبه حضرت زهرا رو بزارم اگرچه محفل روضه نمیشه ولی بهتره آگاه بشیم که ایشون چه خطبه ای خواندند.