💠 آیا سیاست عبارت از پدرسوختگی است؟
🔹 امام خمینی (ره): آن مردك [پاكروان، رئيس سازمان امنيت وقت] وقتى كه آمد [در زندان] پيش من، من بودم و آقاى قمى (سلمه الله) كه اكنون هم گرفتارند. گفت: «سياست عبارت از بدذاتى، دروغگويى و ... خلاصه پدرسوختگى است. و اين را بگذاريد براى ما!» راست هم میگفت. اگر سياست عبارت از اينها است، مخصوص آنها میباشد. اسلام كه سياست دارد، مسلمانان كه داراى سياست میباشند، ائمه هدى، عليهم السلام، كه ساسة العباد هستند، غير اين معنايى است كه او میگفت. او میخواست ما را اغفال كند. بعد رفت در روزنامه اعلام كرد تفاهم شده كه روحانيون در سياست دخالت نكنند! ما هم بعد از آزادى رفتيم سر منبر تكذيبش كرديم. گفتيم دروغ گفته است! اگر خمينى يا ديگرى چنين حرفى بزند، بيرونش میكنيم.
🔹 اينها از اول در ذهن شما وارد كردند كه سياست به معناى دروغگويى و امثال آن میباشد تا شما را از امور مملكتى منصرف كنند؛ و آنها مشغول كار خودشان باشند، و شما هم مشغول دعاگويى باشيد. شما اينجا بنشينيد خلد الله ملكَه بگوييد! و آنها هم هر كارى كه دلشان میخواهد بكنند؛ هر گونه هرزگى كه میخواهند بكنند. البته خودشان بحمد الله اين فهمها را ندارند، ولى اساتيد و كارشناسان اين نقشهها را كشيدهاند.
کتاب ولایتفقیه، چاپ مؤسسه نشر آثار امام خمینی، صفحه ۱۲۸.
@Khamenei_Hawzah
♻️ آمدهایم که بشود نه این که آمده بودیم که بشود
یکی از دوستان دربارهی حوزه گفتند که «ما به حوزه آمده بودیم که این کار بشود، آمده بودیم که آن کار بشود»؛ من با این تعبیر مخالفم. نگویید «آمده بودیم»؛ بگویید «آمدهایم». «بودیم» یعنی چه؟ بگویید «ما آمدهایم برای اینکه این کار بشود»؛ یعنی دوام حضور خودتان را در تعبیرتان هم بیان کنید. در بیانات خودتان، آن عزم راسخ را، مثل یک رونده، مثل یک دونده، مثل یک پیمایندهی قاطع و مصمّمِ این راه، همینطور عزم را شما نشان بدهید و بگویید؛ بگویید «آمدهایم که این کار بشود». بله، باید هم بشود و خواهد هم شد؛ وقتی شماها تصمیم بگیرید، پایش بِایستید، حرف را پخته کنید، حتماً انجام میگیرد. ۱۳۹۶/۰۶/۰۶
@Khamenei_Hawzah
💡کثرت سؤال، امتیاز امروز
🔸یکی از امتیازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زیاد است. وقتی سؤال زیاد بود، مسائلی که به وجود میآید، میدان را باز میکند برای فعالیّت ذهنی، برای عبور از مرزهای علم؛ آنوقت آثار تولید میشود.
🔸یک نویسندهی متعصّب مصری سالها پیش یک کتابی علیه تشیّع نوشت بهنام فجرالاسلام؛ [که] در آن حرفهای واقعاً غیرمنصفانهای علیه تشیّع [بود]. البتّه بعد دنبالهی آن ضحیالاسلام و ظهرالاسلام و عصرالاسلام و مانند اینها را هم نوشت. اینها همه را بنده آنوقتها در همان سالهای اواخر [دههی] ۴۰ یا اوایل [دههی] ۵۰ خواندهام. این کتاب فجرالاسلام موجب شد که چند نفر از برجستگان علمای ما چند اثر برجسته به وجود بیاورند. یکی از آن آثار برجسته الذّریعة است؛ ذریعهی آشیخ آقا بزرگ تهرانی. یکی از آن آثار برجسته تأسیسالشّیعةلفنونالاسلام است؛ مال مرحوم صدر. همهی اینها در مقابل فجرالاسلام [نوشته شد]. گمان میکنم یکی از آن آثار برجستهای که تحت تأثیر کار فجرالاسلام -نوشتهی احمد امین مصری- به وجود آمد، کتاب مرحوم سیّدمحسن امین است؛ این کتابِ شرح حال علما یا اعیانالشّیعة. خب، یعنی یک مسئله ایجاد شد، برای پاسخ به آن مسئله چند کار مهم انجام گرفت که اگرچنانچه آن سؤال نبود، این کارهای مهم انجام نمیگرفت. ۱۳۹۶/۰۶/۰۶
@Khamenei_Hawzah
♻️ تحول به معنای تغییر متد اجتهاد، یک انحراف است
چند سال است که مسئلهی تحول در حوزههای علمیه، بخصوص در حوزهی مبارکهی علمیهی قم مطرح است. این تحول یعنی چه؟ حوزه میخواهد چه کار کند که اسمش تحول باشد؟ اگر تحول را به معنای تغییر خطوط اصلی حوزهها بدانیم - مثل تغییر متد اجتهاد - قطعاً این یک انحراف است. تحول است، اما تحول به سمت سقوط. شیوهی اجتهادی که امروز در حوزههای علمیه رائج است و علمای دین به آن متکی هستند، یکی از قویترین و منطقیترین شیوههای اجتهاد است. ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
@Khamenei_Hawzah
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببينيد| روحانیون به مجلس بروند
⛔️ امام ما فرموده بودند معممین، برای ریاست جمهوری نامزد نشوند؛ شما بروید مجلس ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
@Khamenei_Hawzah
رهبر حوزهها
📹ببينيد| روحانیون به مجلس بروند ⛔️ امام ما فرموده بودند معممین، برای ریاست جمهوری نامزد نشوند؛ شما
❓ پس چرا رهبری نامزد ریاست جمهوری شد؟
من دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شدم و در هر دو دوره هم قبول نمیکردم. دورهی اوّل - که تازه از بیمارستان آمده بودم - دوستان گفتند اگر تو قبول نکنی، این بار بر زمین میماند؛ کسی نیست. ناچار شدم. دورهی دوم، خودِ امام به من فرمودند که بر تو متعیّن است. خدمت ایشان رفتم و گفتم: آقا؛ من قبول نمیکنم. من دیگر این دفعه به میدان نمیآیم. گفتند: بر شما متعیّن است. یعنی واجب، واجب کفایی نیست؛ متعیّناً بر شما واجب است؛ واجب عینی است. ۱۳۷۳/۹/۲۳
@Khamenei_Hawzah
🌀 شما باید رهبر، رئیس جمهور، وزیر و نماینده و نظریه پرداز سیاسی را در حوزه بسازید
البته، یک چیز دیگر هم در اینجا وجود دارد و آن نقش حوزه - غیر از جنبههای فرهنگی - در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریهپرداز سیاسی باشند. کما این که شما ملاحظه میکنید، بعد از پیروزی انقلاب، منهای شخص شخیص امام بزرگوار - که «لایعادله احد» - سهم و نقش معممان و متخرجان حوزه در ادارهی انقلاب و مسؤولیتپذیری در مسایل آن - چه در قانونگذاریش، چه در قضایش، چه در قوهی مجریهاش و چه در زمینههای سیاسیش - اگر نگوییم بیشتر است، اقلاً نقشی برابر با غیرحوزویها داشتهاند. اینها، متخرجان قبل از انقلابند. به قول آن باغبان قدیمی: کاشتند و خوردیم، کاریم و خورند. حوزه، در این مورد چه کرده و چه خواهد کرد؟ البته، در این زمینه حوزه تلاشهای خوبی داشته است و نمیشود آن را منکر شد؛ اما مطمئناً کمتر از آن چیزی است که لازم میباشد. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷
@Khamenei_Hawzah
📔 آخر تا کی بگوییم آثار شهید مطهری؟!
ما دربارهی اخلاق و موضوعات دیگر، تألیف و نوشته، در سطوح متفاوت، برای مخاطبین متفاوت، انصافاً کم داریم. مخاطبین ما، این همه مردمی هستند که امروز با اسلام آشنا شدهاند؛ مردم همین کشورهایی که سال گذشته با آنها صحبت میکردیم و جزو شوروی سابق بودند. خلاصه، میلیونها انسان و نفوس مسلمان وجود دارند که تا دیروز زیر سیطرهی کمونیسم بودند و چنین کشورهایی وجود نداشت؛ اما امروز وجود دارد. سرعت تحولات جهانی را ببینید! اینها میگویند: «ما شصت سال، هفتاد سال زیر سیطرهی کمونیسم بودیم. کمونیسم در تمام مباحث، کتاب و جزوه و نوشته و بروشور و فیلم و نمایشنامه فراهم کرده بود؛ دربارهی مسائل اقتصاد، دربارهی مسائل تاریخ، مسائل فلسفه و خلاصه انواع و اقسام مفاهیمی که در کمونیسم مطرح است. حالا ما مسلمانیم و برگشتهایم به اسلام. شما که به قول خودتان «ام القرای اسلام» هستید، بیایید به ما کتاب بدهید.» شما به آنها خواهید داد؟ چه چیزی را ترجمه میکنید تا به آنها بدهید؟ باز هم مجبوریم بگوییم: #آثار_شهید_مطهری رضوان الله علیه. که البته، حقیقتاً هم در همان مقداری که این بزرگوار نوشته، بهترین آثار است. گویا و منطقی و اول و آخر دار و قوی و خوب. اما خب؛ آخر تا کی؟ آیا نباید کتاب جدید تولید کنیم؟ نباید به حسب مناسبات مختلف، آثار مختلف تولید شود؟ ۱۳۷۱/۰۶/۲۹
@Khamenei_Hawzah
✅ علما با یکدیگر همنظر بودند
این نکته را هم عرض بکنم؛ همهی علما در قضیهی #مشروطیت با یکدیگر همنظر بودند؛ یعنی بین مرحوم شیخ فضلاللَّه و مرحوم بهبهانی و مرحوم طباطبایی در فکر و نظر تفاوتی وجود نداشت؛ اما دیدشان نسبت به واقعیتها و بهاصطلاح روشها و تاکتیکهایی که فکر میککردند باید عمل کنند، متفاوت بود. مرحوم شیخ فضلالله انحراف را دیده بود؛ نمیشود گفت سید محمد طباطبایی یا مرحوم حاج سید عبداللَّه آن را ندیده بودند؛ چرا، آنها هم میدیدند؛ منتها فکر میکردند باید با آن مماشات کرد تا بشود بر آن غلبه کرد؛ یعنی یک نوع سهلانگاری در برخورد با نفوذیهای مشروطه در آنها مشاهده میشد، اما در مرحوم شیخ فضلالله این معنا وجود نداشت؛ به همین جهت هم شیخفضلاللَّه از همان زمان تا الان مورد تهاجم قرار گرفته است. ۱۳۸۳/۰۵/۱۱
@Khamenei_Hawzah
✅حکومت اسلامی، ودیعه طلاب
در گوشه و کنار، شاید افرادی هستند که خیال میکنند این نشانه زهد و علم آنان است که از کار کنار بکشند و کاری با حکومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امکان دارد؟! البته چون میخواهیم نسبت به مسائل، حُسن ظن داشته باشیم، میگوییم: «این، نشانه بیخبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بیخبری نباشد، نشانه چیزهای خیلی بدی خواهد بود. ۱۳۷۴/۰۹/۱۶
@Khamenei_Hawzah
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد| وظیفه حوزه در تولید علوم انسانی
۱۳۸۹/۰۷/۲۹
@Khamenei_Hawzah
✅ آموزش زبان خارجی در حوزه
امروز، مراجع ما مثل مراجع دوران مرحوم آقاسیّدابوالحسن اصفهانی نیستند که فقط به تدریس فقه و اصول راضی باشند. خاطرهیی را مرحوم آقای تهامی(رضواناللَّهعلیه) میگفتند که همین نکته را ثابت میکند. ایشان میگفتند که جلسهیی با مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی برگزار کردیم و در آن جلسه مطرح شد که طلّاب برنامه و نظام پیدا کنند و بعضی از علوم جدیده را بخوانند و زبان خارجی یاد بگیرند. ایشان هم اجمالاً موافقت کردند و بناشد طرحی فراهم بکنیم. جلسهی دوم که خدمت ایشان رفتیم، در اتاق بیرونی بهانتظار نشستیم. ایشان از اتاق شخصی خود تشریف آوردند و در چارچوبِ در ظاهر شدند. ما بلند شدیم و احترام کردیم. ایشان در حالی که قبای دگمه نبسته بر تن داشتند، گفتند که من نمیخواهم بیایم بنشینم؛ فقط خواستم نکتهیی را به آقایان بگویم و آن این است که این پول و شهریهیی که من به طلّاب میدهم، ملک شخصی من است. به این صورت که آن را قرض میکنم، بعد که وجوهات آمد، قرض خودم را ادا میکنم. بنابراین، شهریهیی که من میدهم، ملک من است و من راضی نیستم که کسی این سهم امام و شهریه را مصرف کند؛ در حالی که غیر از فقه و اصول چیز دیگری را در حوزه بخواند. ایشان، این مطلب را گفتند و در را بستند و رفتند. آقای تهامی میگفتند: ما همینطور متحیر ماندیم چه کنیم. ما آمده بودیم با ایشان ترتیبات دروس جنبی و کلام و تفسیر و اخلاق و #زبان_انگلیسی و امثال اینها را بدهیم و ایشان هم همینطور سَرِپا جوابمان را دادند و تشریف بردند! ۱۳۶۸/۰۹/۰۷
@Khamenei_Hawzah