مجری برنامه کودک که غسال کودکان در بهشت زهرا س هم هست😢
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
❗️شما همسر خامنه ای هستید؟
▪️هرچند من پس از انقلاب بیشتر به كارهایی اجرایی مشغول بودهام اما طبابت همیشه علاقه اولم بوده و هست. در سالهای پایان دوره وزارتم، هر روز در بیمارستان مصطفی خمینی به طبابت میپرداختم و اطفال را معاینه میكردم.
▪️در طول این سالها، بسیاری از بیماران من، فرزندان مسوولان ارشد نظام بودند كه ترجیح میدادند از دانش طبی من بهره ببرند و من همیشه شرمندهشان میشدم؛ چون مجبور بودند چند ساعت در نوبت بنشینند. البته هنوز هم هنگام طبابت گاهی با چنین مشكلی درگیرم.
🔺یك روز خانمی وارد اتاقم شد و گفت: «آقای دکتر مرندی! وقت گرفتن از شما واقعا دشوار است. منشیتان میگوید از ساعت ۱ تا ۲ برای وقت گرفتن تلفن كنید. تا ساعت ۱۲ و ۵۹ دقیقه هم كه زنگ میزنیم، كسی گوشی را جواب نمیدهد! از طرفی، از ساعت ۱ هم تلفن دفترتان اشغال میشود و موقعی كه تلفن آزاد میشود، تازه منشیتان میگوید كه ظرفیت امروز تكمیل شده و نمیتوانیم وقت بدهیم. باز باید منتظر بمانیم تا ساعت ۱ فردا!»
🔺عذرخواهی كردم و گفتم: «من واقعا بیتقصیرم. متاسفانه من سكته قلبی كردهام و نمیتوانم زیاد در مطب بمانم.» بعد، فرزند آن خانم را معاینه كردم و نوبت به نفر بعدی رسید كه یكی از مسوولان كشور بود. وارد اتاق كه شد، به من گفت: «آقای مرندی! همسر رییسجمهور هم مشتری شما بود و ما خبر نداشتیم!» تعجب كردم و گفتم: «نه!»
گفت: «چرا؛ همین خانمیكه الان بیرون رفت، همسر آیتالله خامنهای بود.»
🔺به پرونده نگاه کردم و دیدم اسم ایشان در پرونده نوشته شده بود: «خانم حسینی». تازه فهمیدم كه ایشان برای آنكه شناخته نشوند، خودشان را «حسینی» معرفی کردهاند. بعد، یاد حرفهایشان افتادم كه گلایه میكردند از شرایط وقت گرفتن برای ویزیت. كلی پیش خودم شرمنده شدم. دفعه بعد كه ایشان به مطب من آمدند، یكدفعه سوال كردم: «ببخشید، شما خانم خامنهای هستید؟» تعجب كردند و گفتند بله. گفتم: «پس چرا خودتان را معرفی نكردید؟» گفتند: «چه ضرورتی داشت كه خودم را معرفی كنم؟» گفتم: «من از این به بعد به مسوول دفترم میسپارم که شما را بدون وقت قبلی به مطب من راهنمایی كند. بالاخره شما همسر رییسجمهور هستید.» ایشان بهشدت ناراحت شدند و گفتند: «لطفا چنین دستوری ندهید كه به هیچوجه قبول نمیكنم. من هیچ فرقی با این مردم كه ساعتها در مطب شما منتظر میمانند، ندارم. مثل همیشه زنگ میزنم و اگر توانستم وقت میگیرم و اگر هم نشد، روز بعد. خدا بزرگ است.»
راوی: دکتر علیرضا مرندی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دوربین مخفی وقتی مجری،مجری نباشه/نصرتیوی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✨﷽✨
✅سخن عزراییل_بسیار تکان دهنده...
✍مرحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آورده اند که خلاصه آن چنین است:
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.
نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت.
📚داستان های شگفت، حکایت ۱۱۰
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کنایه سنگین برنامه زنده تلویزیونی به پرسش مهر رئیسجمهور❗️
🔻 پاسخ فرضی تامل برانگیز یک دانش آموز به پرسش مهر #روحانی درباره فضای مدرسه!/نسیمآنلاین
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
داستانی شنیدنی و واقعی ابو علی سینا
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و لگنش از جایش درمیرود
پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد دختر اجازه نمیدهد کسی دست به باسنش بزند
هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به باسنش بزند
به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوانتر می شود
تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش می کند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم
پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول می کند و به طبیب یا همان حکیم میگ وید شرط شما چیست؟
حکیم می گوید برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم شرط من این هست که بعد از جا انداختن باسن دخترت گاو متعلق به خودم شود
پدر دختر با خوشحالی قبول می کند و با کمک دوستان و آشنایانش چاقترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی میخرد و گاو را به خانه حکیم میبرد
حکیم به پدر دختر می گوید دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید
پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری می کند
از آن طرف حکیم به شاگردانش دستور می دهد که تا دو روز هیچ آب و علفی را به گاو ندهند
شاگردان همه تعجب می کنند و می گویند گاو به این چاقی ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد
حکیم تاکید می کند نباید حتی یک قطره آب به گاو داده شود
دو روز می گذرد گاو از شدت تشنگی و گرسنگی بسیار لاغر و نحیف می شود
خلاصه پدر دختر با تخت روان دخترش را به نزد حکیم می آورد
حکیم به پدر دختر دستور می دهد دخترش را بر روی گاو سوار کند
همه متعجب می شوند چاره ای نمیبینند باید حرف حکیم را اطاعت کنند
بنابراین دختر را بر روی گاو سوار می کنند
حکیم سپس دستور می دهد که پاهای دختر را از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند
همه دستورات مو به مو اجرا می شود حال حکیم به شاگردانش دستور می دهد برای گاو کاه و علف بیاورند
گاو با حرص و ولع شروع میکند به خوردن علف ها، لحظه به لحظه شکم گاو بزرگ و بزرگ تر می شود
حکیم به شاگردانش دستور میدهد که برای گاو آب بیاورند
شاگردان برای گاو آب می ریزند
گاو هر لحظه متورم و متورم می شود و پاهای دختر هر لحظه تنگ و کشیده تر می شود دختر از درد جیغ می کشد
حکیم کمی نمک به آب اضاف می کند
گاو با عطش بسیار آب مینوشد حالا شکم گاو به حالت اول برگشته که ناگهان صدای ترق جا افتادن باسن دختر شنیده می شود
جمعیت فریاد شادی سر میدهند دختر از درد غش می کند و بیهوش می شود
حکیم دستور می دهد پاهای دختر را باز کنند و او را بر روی تخت بخوابانند
یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب به تاخت مشغول اسب سواری می شود و گاو بزرگ متعلق به حکیم می شود
این نوشته افسانه یا داستانی ساختگی نیست آن حکیم کسی نیست جز بوعلی سینا طبیب نامدار ایرانی !
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ تصویری
🔴 تاثیر نماز بر ژن های بدن و
رفع تمام بیماری ها ،طبق آزمایشات علمی
بعداز دیدن کلیپ باور خواهی کرد نماز چه تأثیری بر بدن داره.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
247805493.mp3
3.37M
🎧 فایل صوتی
🔹 داستان پيرمرد و جوان شتر دزد
🎙 با صدای شهید حاج شيخ احمد كافے
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نبش قبر ایت الله سید کاظم قزوینی و سالم ماندن پیکر بعد از ۱۷سال
🏷برای توسعه حرم حضرت معصومه باید مسجدی که ایشان دفن بودند خراب میشد که از خانواده ی ایشان این اجازه گرفته شد برای نبش....
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✨﷽✨
#اثبات_خدا_به_راحتی
✅مگر می شود این عالم خدایی نداشته باشد
✍پادشاهی بود دهری مذهب. وزیری بسیار عاقل و زیرک داشت.هرچه ادله و براهین برای شاه بر اثبات وجود صانع اقامه می کردند که این آسمان ها و زمین را خدا خلق کرده و ممکن نیست این بناهای به این عظمت بدون صانع و خالق موجود شود و ممکن نیست یک بنایی بدون بنا و استاد و معمار ساخته شود، پادشاه قبول نمی کرد. بنابراین وزیر، بنای یک باغ و درخت ها و عمارتی در بیرون شهر گذارد.بعد از اینکه تمام شد، یک روز پادشاه را به بهانه شکار از آن راه برد.چون چشم پادشاه بر آن عمارت عالی افتاد متعجب شد.
💥از وزیر پرسید این عمارت را که بنا کرده و چه وقت بنا شده است؟ وزیر گفت کسی نساخته، خودش موجود شده است. پادشاه اعتراض شدیدی کرد. گفت این چه حرفی است که می زنی، چگونه می شود بنایی بدون معمار ساخته شود؟ وزیر جواب داد چگونه یک بنایی کوچک بدون معمار غیر معقول است؟ چگونه می شود بنای این آسمان ها و زمین ها و گردش ماه و خورشید و ستاره ها بدون صانع و خالق موجود شده باشد؟ آن وقت پادشاه تصدیق نمود و مسلمان و موحد شد.
📚منبع:داستان هایی از خدا، نوشته احمد میر
خلف زاده و قاسم میرخلف زاده، جلد ۱
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای عنایت امام حسین (ع) به یک جوان
🔴 #استاد_عالی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✨﷽✨
✍استاد انصاریان :
يكى از كوهنوردان مى گويد: در تمام مدت سال از منزلم تا بالاترين نقطه تپه اى كه در محيط زندگيم بود، راهپيمايى مى كردم. زمستان بسيار سردى بود، برف سنگينى زمين را پوشانده بود، از محلى كه رفته بودم بر مى گشتم، در مسير راهم در بالاى تپه حوضچه اى پر آب بود. گنجشك هاى زيادى هر روز پس از خوردن دانه به كنار آن حوضچه براى آب خوردن مى آمدند؛ آن روز سطح حوضچه را يخ ضخيمى پوشانده بود، گنجشك ها به عادت هر روز كنار حوضچه آمدند نوك زدند، سطح محل را يخ زده يافتند، ايستادم تا ببينم كه اين حيوانات كوچك ولى با حوصله چه مى كنند.
ناگهان يكى از آن ها روى يخ آمد و به پشت بر سطح يخ خوابيد، پس از چند ثانيه به كنارى رفت، ديگرى به جاى او خوابيد و پس از چند لحظه دومى برخاست، سومى به جاى او قرار گرفت، همين طور مسئله تكرار شد تا با حرارت بدن خود آن قسمت را آب كردند؛ وقتى نازك شد با نوك خود شكستند آب بيرون زد، همه خود را سيراب كردند و رفتند؛
براستى اين عمل اعجاب انگيز چيست؟ از كجا فهميدند كه يخ با حرارت آب مى شود سپس از كجا فهميدند كه بدن خود آن ها حرارت مناسب را دارد و از كجا دانستند كه بايد اين حرارت با خوابيدن روى يخ به يخ برسد و از كجا فهميدند كه با خوابيدن يك نفر مشكل حل نمى شود، بلكه بايد به نوبت اين برنامه را دنبال كرد؟ آيا جز هدايت حضرت حق اسم ديگرى بر اين داستان مى توان گذاشت؟!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی
جلد 13 اثر استاد حسین انصاریان
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✅آفتابی که به زائر حسین میتابد، مانند هیزم گناهانش را میسوزاند ..
✍امام صادق(ع): زائرِ حسین(ع) وقتى به قصد زيارت از خانهاش خارج شد، سايهاش بر چيزى نمیافتد مگر اینکه آن چيز برايش دعا میکند. و هنگامى كه آفتاب بر سرش بتابد، گناهانش را میسوزاند همانطور كه آتش هيزم را میسوزاند.
📚 کامل الزیارت ، ص۲۷۹
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
439782462_(5).mp3
2.14M
🎧 فایلصوتی
🔹 ولايت امام علي ع و جواز عبور از صراط
🎙 باصدای شهید حاج شيخ احمد كافے
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
باطن بد اخلاقی در خانه.mp3
2.16M
🎙باطن بداخلاقی در خانه
🔴 #استاد_عالی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
سلفی های عجیب غریب بازیگران 😧
بیا ببین چه خبرههههههه 😳
اخبار داغ زندگی شخصی هنرمندان از پیج های شخصیشون😉😉
اخباری که جای دیگه نمی بینی👍☺️
زود بیاین تا پاک نشده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
215.mp3
7.99M
🔹تفسیر قرآن کریم
🔸جلسه ۱
🔸سوره حمد
🔸آیه ۱
💠 محمد رضا رنجبر
#پیشنهاد_دانلود
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
👌 داستان کوتاه پند آموز
🍂 #معجزه_امام_رضا علیه السلام
✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است:
💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را
داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند.
وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای
💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد،
از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟
شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛
عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟
ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد
💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد :
👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟
💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا
💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛
این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از
من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
هدایت شده از پیامها زیاده واقعا..فقط میتونم قسمتی رو بخونم..پیامی مهم ولازم باشه توی کانال پاسخ خواهم داد..عذرخواه
#آشپزی_به_سبکی_جدید👍😋
#لذیذ و اشتها برانگیز دیوانه وار😋😋
غذاهای ملل ببین و بپززز😋
#آموزش_غذاها_به_سبک
#استاد_بوراک_واستاد_نصرت
غذاهای غول پیکر و بزرگ با ما😁👇
http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
فقط شکموها بیان بقییه ریمو میشن😋